اظهارات اخیر «امیر حبیبالله سیاری»، معاون هماهنگکننده ارتش، در انتقاد از نگاه تبعیض آمیز به این نیرو، بازتاب فراوانی در بین فعالان رسانهای داشت. این ویدئو با اینکه بعد از چند دقیقه از خروجی «خبرگزاری ایرنا» حذف شد، اما در پخشکنندههای اینترنتی، هزاران بازدیدکننده یافت و مورد بحث قرار گرفت. پیش از این هم بارها مقامات ارتش، از این تبعیض بین سپاه و ارتش، خصوصا در صداوسیما گلایه کرده بودند. هرچند که این موضوع نباید به زیر سوال بردن سپاه منجر شود، اما با توجه به اینکه نیروهای خارج از کشور مدام بر طبل این دوگانگی علیه سپاه میکوبند، اقدامات صداوسیما این دوگانگی را (که قطعا مطلوب منافع ملی نیست) تقویت میکند.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین، حبیبالله سیاری در بخشی از مصاحبه گفته: «شما البته فیلم میسازید که یک سیدی، یک حاجی با یک تیربار ژ-۳ و یک دستی یک لشکر را ظرف ۲۴ ساعت از بین میبرد. اگر این طور است، ظرف ۱۲ شبانهروز ۱۲ لشکر عراق از بین میرفت دیگر! هشت سال جنگ برای چه بود؟» این امیر ارتش درباره آثار مخرب تبلیغات علیه ارتش، فیلم «چ» ساخته «ابراهیم حاتمیکیا» را مثال زده و تصویری که از سرتیپ ولیالله فلاحی فرمانده ارتش ارائه شده را مطابق با واقعیت نمیداند.
در یکی از واکنشها به صحبتهای تیمسار سیاری، «سید محمود رضوی» تهیهکننده فیلمهای «ماجرای نیمروز» و «لاتاری»، گفته «امیر عزیز، اگر علت پررنگ بودن سپاه به نسبت ارتش در رسانه و سینما را میخواهید بدانید، فقط کافی است، تعداد حضور فرماندهان ارشد سپاه در سرصحنه فیلمها در کنار سینماگران را با تعداد حضور امرای ارتش مقایسه کنید، جلسات خصوصی به کنار، هنرمند با تعامل به تاثیر در آفرینشش میرسد، نه با دستور از بالا.» همچنین «غلامحسین اسلامیفرد» جانشین مدیرعامل ایرنا در دولت قبل، با گفتن عبارت «فاین تذهبون»، در توییتر نوشته: «ایرنا که باید نبض نظام در داخل و دست بزن نظام در خارج باشد، حالا با انجام مصاحبه با سردار عزیز سیاری عامل تفرقه بین برادران عزیز ارتش و سپاه میشود».
امیر دریادار سیاری در همین مصاحبه به عملکرد صدا و سیما نیز پرداخته و در مورد اظهارات یک فرد در یکی از برنامههای تلویزیون گفته: «من قانونی شکایت کردم. برای رییس صداوسیما هم نامه نوشتم. پیگیری هم کردیم... هیچ کس جواب ما را نداد... معلوم است که یک چیزی پشت پرده هست، تو خود سیستم صداوسیما.»
در اینکه حذف صحبتهای «معاون هماهنگکننده ارتش» از یک رسانه رسمی اقدامی شگفتآور و قابل انتقاد است، شکی نیست. همچنان که رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، بخشهای ویژهای برای آن تولید و خط خبری آن را در اختیار گرفتهاند. بحثی که شاید خود موضوع جداگانه یک گزارش باشد. اما این گزارش نگاهی دارد به عملکرد صدا و سیما در سالهای اخیر که مورد گلایه امیر سیاری بوده است.
همه جنجالهای سریال کیمیا
«در ۳۴ روز جنگ خرمشهر ۱۰۳ نفر از همرزمهای من شهید شدند، وقتی سریال کیمیا را میدیدم و بعد مسئولینی که به تهیهکننده آن سریال جایزه میدهند، جگر من آتش میگرفت. به حال آن شهدا گریه میکنم و میگویم این آقایان نمکنشناس هستند، تعدادی از افسران من در آغوش من جان سپردند. من چگونه میتوانم این را فراموش کنم، بعد در این سریال یک دختر خانم عرض اندام میکرد.» اینها حرف های «ناخدا صمدی» در مصاحبه با یکی از رسانههای اینترنتی است. نکته ای که مورد اشاره امیر سیاری نیز قرار گرفته بود. در بخشی از مصاحبه حذف شده، ایشان با اشاره به بخشهایی از سریال «کیمیا» تاکید میکند که این حرفها را در گذشته در صدا و سیما گفته و هیچ کدام از آنها پخش نشده است. او اشاره کرد که سربازان ارتش برای آوردن پیکر یک دختر در خرمشهر شهید دادهاند، ولی این سریال نشان داده که یک دختر ۱۴ ساله به میدان جنگ رفته و جنگیده است. این کار این پیام را میرساند که ما بیغیرت و بیعرضه هستیم که یک دختر به میدان جنگ میرود.
البته سریال کیمیا فقط مورد اعتراض ارتش نبود. بلکه خانواده شهید «محمد جهانآرا» هم در باره تصویر غیرواقعی و توهین آمیز از این شهید به صدا و سیما نامه نوشتند. همچنین وبسایت ارتش، در مهر ۱۳۸۷، به انتقاد از روایتهایی از جنگ پرداخته که «شوخی رزمنده بسیجی» را با آب و تاب توصیف می کنند، اما حفظ ۱۰۰۰ کیلومتر خط مرزی در ۸ سال جنگ از نیروی زمینی را نادیده میگیرند. این سایت نوشته: «به جز موارد بسیار محدود در طول سالهای جنگ و اقدامات سراسری عراق در سال ۶۷، این خطوط شکست ناپذیر و درحد بالای ۹۰ درصد در اختیار نیروی زمینی ارتش بوده است.»
در این میان، مسعود بهبهانی نیا نویسنده سریال کیمیا که خود اهل خرمشهر است در پاسخی به سخنان دریادار سیاری که توسط سایت سی و یک نما منتشر شده نوشته است: حتم دارم این آقایان حتی یک قسمت از سریال را ندیدند، چرا که در آن صورت می دانستند کیمیا موقع جنگ ۲۰ ساله بود، هرگز اسلحه دست نگرفت و فقط در بیمارستان به مجروحین می رسید. آن که جنگید و اسیر شد، برادرش، کیوان بود. اما در مورد نادیده گرفتن نقش ارتش. قهرمان دوم قصه، پدر کیمیا، یعنی فرخ پارسا، گروهبان نیروی زمینی ارتش است. در ابتدای سریال در هنگ مرزی خرمشهر با قاچاقچیان مبارزه می کند. آن قدر وظیفه شناس و پاک دست است که هرگز حاضر به همکاری با فرمانده اش در گرفتن رشوه نمی شود و به همین دلیل تبعید می شود. در آستانه انقلاب به صف مردم می پیوندد و در جریان دزدی بزرگی که عده ای می خواهند ثروت و اسناد ملی را به غارت ببرند، با به خطر انداختن جان خودش، جلوی آنها می ایستد و موفق به بازگرداندن ثروت ملی می شود. این ارتشی وطن پرست در جریان حمله عراقی ها به خرمشهر نه تنها با آنها می جنگد، بلکه به جوانان همراهش هم آموزش می دهد. جز او عده ای دیگر از نظامیان هم در سریال دیده می شوند که شاخص ترین آنها، کاراکتر علی به عنوان یک تکاور زبده و فرمانده عده ای از جوانان است که در درگیری شهید می شود. طولانی شد اما سوالم همچنان همان است.
مستند دفاع مقدس
برخی از فرماندهان ارتش، اصولا ایجاد «مرکز نشر معارف جنگ شهید صیاد شیرازی» در سال 1373 را در واکنش به تبعیضهای تریبونهای رسمی میدانند. اما احتمالا مهمترین واکنش ارتش به این تبعیضها، پس از آن صورت گرفت که صداوسیما، در سال ۱۳۸۷، اقدام به ساخت مستندی نوزده قسمتی به نام «دفاع مقدس» کرد. پس از پخش این مستند، سایت ارتش در مهرماه 87 نقدی منتشر کرد که در آن ۳۲ نفر از فرماندهان ارتش، مواردی از این مستند را تحریف تاریخ جنگ دانسته که البته در زمان نوشتن این گزارش از روی سایت ارتش حذف شده، اما متن کامل آن در فضای اینترنت موجود است. در بخشی از این نامه آمده است که: «بیشک بیش از دو میلیون رزمنده ارتشی (افسران، درجه داران و سربازان) شرکت کننده در جنگ که در طول 8 سال در خطوط مقدم نبرد با دشمن جنگیده و بیش از 48000 شهید و بیش از 200000 جانباز و 26000 آزاده تقدیم این انقلاب کرده اند متأثر از این تحریف شده و بر عمل و عکس العمل های اجتماعی ایشان نیز تأثیر منفی خواهد داشت...»
این نامه دیدگاه مجموعه منشورات فوق جنگ ایران و عراق را بشرح زیر به تصویر کشیده است:
- عدم آمادگی نیروهای ارتش در برخورد با تجاوز اولیه عراق
عدم اقدام ارتش برای ممانعت از نفوذ و گسترش نیروهای دشمن یا عدم موفقیت در این زمینه
توقف عراق با فشار نیروهای مردمی و سپاه و بسیج
عدم توانایی ارتش در طرح ریزی برای بیرون راندن دشمن
شکست عملیات های سال اول جنگ با محور قرار دادن عملکرد بنی صدر به عنوان فرمانده ارتش (نه فرمانده کل قوا.)
به میدان آمدن نیروها و فرماندهان سپاه به عنوان هدایت کنندگان جنگ
آغاز پیروزی های بزرگ توسط سپاه و همکاری ارتش در سایه
تداوم جنگ و نفوذ به خاک عراق با جسارت و شجاعت سپاه
فرماندهان ارتش در این نامه همچنین ذکر میکنند که تلویزیون از شکست کربلای ۴ ساده رد میشود، در حالی که این شکست با شکست 4 عملیات در سال اول جنگ، اصلاً قابل مقایسه نیست. اینجا هیچ شخصی مورد اتهام قرار نمیگیرد و هیچ سازمانی ضعیف معرفی نمیشود و هیچ تاکتیکی هم زیر سوال نمیرود. در حالی که شکستهای 4 عملیات سال اول جنگ، تمام کیان و هستی ارتش را زیر سوال برده است.
البته این نامه بسیار مفصل است و در اینجا قصد پرداختن به تمامی آن وجود ندارد. اما این نامه نشان میدهد اعتراض به عملکرد صدا و سیما منحصر به گلایههای دریادار سیاری نمیشود.
روایتی جدید از فتح خرمشهر
امسال تلویزیون به مناسبت سوم خرداد، گزارشی از «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه» ارائه کرد که ظاهرا برای اولین بار اسناد آن از طبقهبندی خارج شده است. در این گزارش 4 دقیقهای فقط یک تصویر از شهید صیاد شیرازی، ارتش را نمایندگی میکند که بسیار جای بحث و بررسی دارد.
هم ارتش، هم سپاه
به گواه اسناد و حاضران در میدان نبرد، موفقترین دوره جنگ از شکست حصر آبادان در مهرماه 60 تا آزادسازی خرمشهر در چهار عملیات «ثامنالائمه»، «طریقالقدس»، «فتحالمبین» و «بیتالمقدس»، در حالی رقم خورده که هر دو نیرو (ارتش و سپاه)، همکاری کامل و جامعی را با یکدیگر داشتهاند و طبعا تقلیل هر کدام از این دو نیرو به نفع دیگری، اجحاف در حق هر دوی آنهاست. قطعا جای تعجب نخواهد بود اگر رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، تلاش میکنند که بین سپاه و ارتش شکاف ایجاد کنند، اما انتظار از صداوسیما به عنوان رسانه رسمی کشور، این است که هر چه بیشتر برای ایجاد همدلی بین نیروهای مسلح تلاش کند. اتحادی که تا امروز علیرغم همه گلایهها پابرجا بوده و پس از این نیز در راستای منافع ملی پایدار خواهد ماند.
گزارش: موسی حسنوند
انشاالله