یکی از نفتکشهای ایرانی در مسیر ونزوئلا
بحثها در مورد ایران و آمریکا، نقطه پایان ندارد. این روزها پس از کشوقوسهای فراوان، نفتکشهای ایرانی که به مقصد ونزوئلا بنزین بارگیری کرده بودند یکییکی به مقصد میرسند. عدم واکنش ایالاتمتحده و سکوت کاخ سفید باعث شد بسیاری از رسانهها و صاحبنظران سیاسی در جهان، باز به موضوع تنش ایران و آمریکا حساس شوند و مجدداً بحثها پیرامون تنشهای بین دو کشور بالا گرفته است. "مردمسالاری آنلاین" به این بهانه با توجه به فضای انتخاباتی در آمریکا و تلاش دموکراتها برای پیروزی در انتخابات، به بررسی یک سناریو و نقش ایران در آن میپردازد.
تأثیرگذاری بر انتخابات آمریکا
«درست هنگامیكه شبكههای آمريكا، پخش مراسم معارفه «ريگان» را آغاز كردند، آزادسازی گروگانها آغاز شد و تصاوير آن، همزمان با تصاوير مربوط به مراسم آغاز به كار ريگان از واشنگتن، در تلويزيونها پخش میشد. وقتی ريگان در حال ادای سوگند رياستجمهوری بود، هواپيمای حامل گروگانها نيز شروع به پرواز كرد.» روزنامه «واشنگتنپست» در گزارشی که حدود ده سال پیش منتشر کرد، این اقدام ایران را ناشی از بررسی دقیق رسانههای آمریکایی و تأثیرگذاری آنها بر افکار عمومی دانسته بود.
واشنگتنپست در ادامه با اشاره به اين مطلب كه رسانههای آمريكايی گاهی بيش از حد به يك موضوع میپردازند، در آن گزارش نوشت: «همين امر موجب حذف موضوعات ديگر از رسانهها میشود. در حقيقت ايران با درك اين مسئله متوجه شده كه تمركز رسانهها، میتواند باعث بروز تغييرات در سياست ملی ایالاتمتحده شود. آنها مشاهده كردند كه چگونه گروگانگیری برای كارتر، به قيمت دور دوم رياستجمهوریاش تمام شد و بهزودی نيز خواهند فهميد كه آنچه توانست يك كابينه را تحت تأثیر قرار بدهد، میتواند در مورد كابينه ديگری نيز بكار گرفته شود. »
تأثیرگذاری در چهلسالگی
واقعیت این است که شرایط امروز، مانند40 سال پیش نیست. نه موضوع «برجام» و مذاکره با ایران به اندازه تصرف سفارت ایالاتمتحده، برای افکار عمومی آمریکا اهمیت دارد و نه رسانهها کاملاً در اختیار اصحاب حرفهای آن است که با پخش یک گزارش، افکار عمومی را جهت بدهند. امروز دونالد ترامپ بدون نیاز به هیچ رسانهای، پیامهای خود را منتشر میکند و تکثر در فضای شبکههای اجتماعی چنان بالاست که رسانههای رسمی، اقتدار بیچون و چرای خود را از دست دادهاند. اما نمیتوان پنهان کرد که ایران، یک دغدغه اصلی سیاست خارجی، برای داوطلبان «اتاق بیضی» است. حالا شاید بتوان شرایط را تقریباً مشابه با شرایط 40 سال پیش دانست. ترامپ که پیروزی در مذاکره با ایران برای او یک امتیاز مهم محسوب میشود، ایران که میتواند شرایط را تا چند ماه آینده، به نفع خود مدیریت کند و رقبای رئیسجمهور مستقر که او را به ناکارآمدی در برابر ایران متهم میکنند، سه ضلع این ماجرا را تکمیل میکنند. شاید ایران نیز بخواهد از این شرایط و کارت مهمی که برای بازی به دست دارد (همانطور که واشنگتنپست پیشبینی کرده بوده) استفاده کند. بنابراین، سناریویی مانند مذاکرات محدود (بدون دخالت وزارت خارجه)، در یک فضای بدبینانه در ماههای آینده دور از ذهن نخواهد بود. این سناریو، به این دلیل قریبالوقوع است که موضع کاندیدای حزب دموکرات (جو بایدن) نسبتا ضعیف و تا حدی متزلزل است. اما توقف ناگهانی مذاکرات، نزدیک به انتخابات و فشار رسانههای مخالف، میتواند به مثابه ضربهای به ترامپ تلقی شود. البته شدت این ضربه و تاثیرگذاری آن قطعا به اندازه مساله سفارت نخواهد بود؛ چرا که مذاکره یا عدم مذاکره با ایران، اثر فوری در وضع مردم آمریکا نخواهد داشت.
چه کسی برنده انتخابات است؟
با در نظر گرفتن این سناریو، ایران در صورت پیروزی ترامپ نیز چیزی از دست نداده است. اگر نماینده حزب دموکرات (فعلا جو بایدن) برنده انتخابات بود، ایران می تواند با احتمال بازگشت آمریکا به برجام، وضعیت را به حالت قبلی (پیشا ترامپ) بازگرداند (که البته نیازمند پیششرطها و تضمین از طرف ایالات متحده است). اما اگر وضعیت به شکلی رقم خورد که ترامپ برنده انتخابات شود، ایران میتواند به «از سرگیری مذاکرات» روی بیاورد. این که سناریوی ایران در آن زمان چطور خواهد بود، بحثی جداگانه است. اما وضعیت ایران، در مواجهه با فردی غیرقابل پیشبینی که دیگر نیازمند دور بعدی انتخابات هم نیست، بسیار بهتر خواهد بود.
همه ضعفهای جو بایدن
شاید وضعیت فعلی حزب دموکرات پایه و اساس این سناریو باشد. «جو بایدن»، کاندیدای نهایی حزب دموکرات، بسیار سالخورده است. کاریزمای «اوباما» (به عنوان یک رنگین پوست) را ندارد، متهم به تجاوز جنسی نیز هست، موضوعی که در میان حامیان حزب دموکرات، بسیار حائز اهمیت است. علاوه بر این اخیرا یک روانپزشک نروژی اعلام کرده با تحلیل رفتار و گفتار علنی «جو بایدن» نشانههای بارزی از ضعفهای شناختی و افول سلامت روانی در او یافته که ممکن است علامت ابتلای او به بیماری «زوال عقل» باشند. این موضوع را اگر در کنار اظهارات ترامپ قرار دهیم، وضعیت بحرانی حزب دموکرات به خوبی عیان خواهد شد. ترامپ اخیرا گفته «بایدن از نظر ذهنی بسیار ضعیف است و من ترجیح میدهم که به جای رقبای قوی و پرانرژی با انسانهای ضعیف رقابت کنم. »
بحران کاندیدا
با یک بررسی اولیه درخواهیم یافت، تعداد کاندیداهای بالقوه در حزب دموکرات که در شرایط اضطراری بتواند جای بایدن را بگیرند زیاد نیست. «برنی سندرز» نزدیکترین رقیب بایدن، مورد حمایت جناح میانه و راست حزب دموکرات نیست. «بلومبرگ» خیلی زودتر از آنچه تصور میکرد از دور خارج شد. پیت بوتجج و الیزابت وارن اعتمادبرانگیز نبودند و حتی «هیلاری کلینتون» هم (که اخیرا یکی از رسانههای آمریکا صحبت از کاندیداتوری او کرده بود)، سابقه یک بار شکست در برابر ترامپ را دارد. البته در شرایط فعلی، با خبر پیشنهاد معاونت ریاست جمهوری به «میشل اوباما» از سوی بایدن، دموکراتها میتوانند به عبور از شرایط اضطراری نیز امیدوار باشند. علاوه بر اینکه میشل اوباما به عنوان یک زن فعال و رنگین پوست، میتواند سابقه اوباما را برای نیروهای دموکرات زنده کند. فعلا از اردوگاه دموکراتها خبرهای خوبی به گوش نمیرسد.
سناریوهای متعدد ایران
با توجه به بحران مذکور در حزب دموکرات، طبعا ایران نباید همه تخممرغهای خود را در سبد شکست ترامپ قرار دهد. سوال اینجاست که سناریوی ایران در صورت پیروزی ترامپ، در مواجهه با فشار حداکثری چه خواهد بود؟ البته واقعیت اینطور نیست که ایران با انتخاب بایدن راه به بهشت یابد و با ترامپ به سوی جهنم رهسپار شود. منافع ما در انتخابات ایالات متحده، بستگی مستقیم به بازی سران کشورمان دارد. در هر صورت انتخابات در آمریکا، میتواند مانند هر انتخاباتی پر از اتفاقات پیشبینی نشده و پیچیده باشد. با توجه به تاثیر این انتخابات بر وضعیت کشورمان، تغییر هر کدام از متغیرها در آمریکا در سناریوی ایران نیز تاثیرگذار خواهد بود.
گزارش: موسی حسنوند