یوکیا آمانو مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درگذشت.
یوکیا آمانو مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سن ۷۲ سالگی درگذشت. رابطه آمانو با ایران چگونه بود؟ این رابطه پیچیده، چه فراز و نشیبهایی را دنبال کرد؟ درست هفته پیش بود که برخی منابع خبر دادند که آمانو قصد دارد بهخاطر بیماری، زودتر از موعد از سمت خود کنارهگیری کند. با این حال، تقدیر این بود که این دیپلمات ژاپنی، قبل از کنارهگیری از رهبری آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بدرودِ حیات گوید. او که در ابتدای مسئولیتاش در آژانس توسط برخی مهره کشورهای غربی در آژانس نامیده شده بود، در ماههای پایانی مسئولیت خود، زیر ضرب فشارهای دولت ترامپ قرار گرفت...
به گزارش
مردم سالاری آنلاین،
یوکیا آمانو، به واسطه مناقشه طولانیمدتِ هستهای، چهره شناختهشدهای در ایران بود. او در سال ۲۰۰۹ توسط شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهعنوان مدیرکل آژانس انتخاب شد. آمانو که در آن زمان نماینده ژاپن در
آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود، پس از ماهها کشمکش، اکثریت رأی شورای حکام را به خود اختصاص داد.
آمانو در سال ۲۰۰۹ در ششمین دور رأیگیری
شورای حکام، ۲۳ رأی از ۳۵ رأی را بهدست آورد و مدیرکل آژانس شد. ۱۱ کشور در حال توسعه، در آن زمان، خواستار انتخاب عبدالصمد مینتی از آفریقای جنوبی برای این سمت بودند. آنها میگفتند دولتهای غربی نسبت به مشکلات و نیازهای هستهای کشورهای در حال توسعه بیتفاوت هستند و آمانو عامل کشورهای غربی برای فشار بر کشورهای در حال توسعه است.
آمانو در سال ۲۰۰۹ جای
محمد البرادعی را گرفت: محمد البرادعی شخصیتی خوشنام بود و در سال ۲۰۰۵ جایزه صلح نوبل به وی تعلق گرفته بود. البرادعی در عمده دوران فعالیت خود در آژانس با دولت بوش، رابطه حسنهای نداشت. ترس کشورهای در حال توسعه این بود که با انتخاب آمانو،
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در موضوعات مختلف تسلیم فشارهای
آمریکا شود.
آمانو دیپلمات تنها کشوری بود که در جهان علیه آن از
بمب هستهای استفاده شده بود و میبایست در دورهای حساس، یکی از مهمترین نهادهای زیرمجموعه سازمان ملل را مدیریت کند. مهمترین پرونده آژانس بینالمللی انرژی اتمی و مهمترین پرونده هستهای در جهان، بیگمان در آن زمان پرونده ایران بود.
اولین پرده از رابطه آمانو با ایران
نزد ایرانیها اولین چهره از یوکیا آمانو این بود که بعد از انتصاب وی بهعنوان مدیرکلی آژانس، فشارها بر ایران افزایش یافته است. سیاستهای دولت احمدینژاد در آن سالها ایران را در مناسبات بینالمللی منزوی کرده بود و شکاف بزرگی بین ایران و کشورهای اروپایی ایجاد شده بود.
آمانو باید در مورد فعالیتهای هستهای ایران به شورای حکام گزارش میداد و از زمان مدیرکلی وی، لحن گزارشهای آژانس در مورد ایران، صریحتر شد. در نتیجه یکی از گزارشهای آمانو،
شورای امنیت سازمان ملل با همراهی همه کشورهای دارای حق وتو (از جمله چین و روسیه)، سنگینترین قطعنامه تحریمی را علیه ایران وضع کرد. این قطعنامه،
قطعنامه ۱۹۲۹ بود که به سنگبنای تحریمهای یکجانبه اروپا و آمریکا در دولت دوم احمدینژاد تبدیل شد. در واقع، اولین تصویر از آمانو، نزد ایرانیان این بود که وی همراهی زیادی با کشورهای غربی، خصوصاً آمریکا دارد.
دومین پرده از رابطه آمانو با ایران
دومین تصویر از یوکیا آمانو بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ رقم خورد. روحانی با وعده حل مناقشه هستهای رئیس جمهور شد و محمدجواد ظریف، مذاکرات ایران با گروه پنج بعلاوه یک را رهبری کرد.
در این دوره،
توافق هستهای حاصل شد و حالا این آژانس بود که میبایست پایبندی ایران به برجام را راستیآزمایی کند و در مورد آن گزارش دهد. برخی از مخالفان برجام در آن هنگام حتی بیم آن را داشتند که آژانس، اجرای تعهدات توسط ایران را تأیید نکند. این سوءظن به آمانو اما درست از آب درنیامد و وی در گزارشهای متعددی اعلام کرد که ایران، نعل به نعل تعهدات خود در برجام را رعایت میکند.
مهمتر از آن، آمانو کسی بود که پرونده پیامدی یعنی «جنبه احتمالا نظامی برنامه هستهای» ایران را در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بست و یکی از مهمترین جنبههای مناقشه هستهای را خاتمه داد.
پرونده پیامدی، وضعیت بسیار بغرنجی پیدا کرده بود و عده زیادی معتقد بودند که این پرونده بهسادگی مختومه نخواهد شد. برجام، شرایط سیاسی مختومه شدن این پرونده را فراهم کرد و آمانو نیز با بستن این پرونده، سهم فنی آژانس را در حل مناقشه هستهای ادا کرد.
سومین پرده از رابطه آمانو با ایران
تصویر سوم از آمانو، تصویر ایستادگی در مقابل فشارهای دولت ترامپ است. دولت ترامپ به محض آغاز به کار خود و حتی پیش از خروج از برجام، فشار بر
آژانس بینالمللی انرژی اتمی را کلید زد. هدف
دولت ترامپ این بود که بگوید آژانس به مراکز نظامی ایران دسترسی ندارد و به این بهانه باید بر سر برجام مذاکره مجدد صورت گیرد.
نیکی هیلی سفیر وقت آمریکا در سازمان ملل با هدف فشار بر یوکیا آمانو در تابستان سال ۱۳۹۶ راهی وین شد. او در تشریح هدف سفر خود به مقر آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: «میخواهم بدانم که آیا آژانس بینالمللی انرژی اتمی برنامهای برای بازدید از مراکز نظامی ایران به منظور راستیآزمایی فعالیتها و تعهدات اتمی این کشور دارد یا خیر».
هیلی از وین دست خالی برگشت و آمانو حاضر نشد از ایران درخواست بازدید از امکان نظامی را مطرح کند. دولت ترامپ که همراهی آمانو با خود را نمیدید، حتی تهدید کرد که
بودجه آژانس بینالمللی انرژی اتمی را کاهش میدهد. به جز ترامپ، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراویل نیز در این دوران بر فشارها بر آمانو افزوده بود.
در این تصویر سوم، آمانو تسلیم فشارهای دولت ترامپ نشد. وی حاضر نشد به بخشی از پازل ترامپ برای فشار به ایران تبدیل شود.
حالا آمانو از دنیا رفته است و فرد دیگری باید بر کرسی مدیرکلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی بنشیند. شورای حکام کار سادهای برای انتخاب جایگزین آمانو ندارد و هر کسی هم که جایگزین او شود، باز به چهره شناختهشدهای در ایران تبدیل خواهد شد؛ چرا که همچنان در دوران کاهش تعهدات برجامی، فشار آمریکا بر آژانس ادامه خواهد یافت.