نرخِ خودکشی در ایران نسبت به بسیاری از کشورهای جهان پایینتر است.
در آستانهی سالِ نو، دو مرد، در دو نقطهی متفاوتِ تهران، به علتِ تنگدستی و گرفتاریهای مالی خودکشی کردند. در موردِ نخست که در ساعتِ ۱۱ و ۱۵ دقیقهی روزِ ۱۹ اسفندماه، در حوالیِ منیریه، روی داد، مردی ۴۲ ساله با خوردنِ سیانور خودکشی کرد. در دستنوشتهای که از او بر جای مانده، وی انگیزهی خود را از خودکشی گرفتاریهای مالی، گرانی و شرمندگی از همسر و خانوادهاش اعلام کرده است. در موردِ دوم که در ساعتِ ۱۷ و ۴۵ دقیقهی همین روز، در حوالیِ کیانشهر، رخ داده است، مردی ۴۶ ساله با ریسمان خود را گردنآویز کرده بود و بررسی از خانوادهی وی نشان داد که او نیز به علتِ گرفتاریهای مالی و تنگدستی به زندگیاش پایان داده است.
به گزارشِ «
مردمسالاری آنلاین»، بدبختانه، روزی نیست که چنین خبرهایی صفحهی حوادثِ روزنامهها را ازآنِ خود نکرده باشد، به ویژه این روزها که مشکلاتِ اقتصادی اوضاعِ بسیاری از ایرانیان را سخت آشفته کرده است، تا آنجا که برخی، همچون این دو مردِ میانسال را که صاحبِ خانواده نیز بودهاند، در آستانهی نوروز، به این راهِ ناصواب سوق داده است.
کارشناسان علتهای خودکشی را اختلالهای روانی همچون افسردگیِ به علتِ بیکاری، فقر، طلاق، شکستِ عشقی و ...، اختلالِ دوقطبی، اسکیزوفرنی، اعتیاد به الکل و ... میدانند.
با همهی این، در موضوعِ این آسیبِ اجتماعی، ایران هنوز نیز از وضعیتی مناسب نسبت به دیگر کشورهای جهان برخوردار است. بر پایهی واپسین آمارِ سازمانِ بهداشتِ جهانی، جایگاهِ ایران در رتبهبندی کشورها بر پایهی فراوانیِ خودکشی، ۱۶۴ از میانِ ۱۸۳ کشور است که خوشبختانه نشانگرِ نرخِ بسیار پایینِ خودکشی است. بر پایهی این آمار، در ردهبندیِ مردان نیز ایران در میانِ ۱۰ کشورِ آخر جای دارد. شاید علتِ این را بیش از هر چیز در فرهنگِ ایرانی جستوجو کرد؛ فرهنگی که با خودکشی سرِ سازگاری ندارد و آدمها را به شکیبایی در برابرِ دشواریهای زندگی و نبرد با آنها فرامیخواند.
بر پایهی همین آمار، نرخِ خودکشی ۱۱ تا ۱۲ تن در هر ۱۰۰ هزار تن است و سالانه ۸۰۰ هزار تن در جهان خودکشی میکنند. گفتنی است که بیشترِ مرگومیرهای به علتِ خودکشی
با آنکه خوشبختانه نرخِ خودکشی در ایران نسبت به بسیاری از کشورهای جهان پایینتر است، لیک جوان بودنِ الگوی خودکشی و بحرانی بودنِ این نرخ در برخی مناطقِ کشور و نیز احتمالِ شیوعِ آن به علتِ افسردگیِ ناشی از فقر و بیکاری باید زنگِ خطر را برای مسئولانِ نظام و دلسوزانِ جامعه به صدا درآورد
در کشورهایی آسیایی است و یک سومِ خودکشیهای جهان در هند و چین رخ میدهد.
در جهانِ امروز، با آنکه نرخِ خودکشی در مردانِ پیر بیشتر است، لیک شوربختانه این آسیبِ اجتماعی، به تازگی، میانِ جوانان نیز گسترشی چشمگیر یافته است؛ آنسان که جوانان، در یک سومِ کشورهای جهان، در شمارِ گروههای در معرضِ خطرِ خودکشی قرار دارند و خودکشی دومین علتِ مرگ و میر ۱۵ تا ۲۹ سالهها است. در کشورهای دارا، خودکشیِ مردان، که به مرگشان بینجامد، سه برابرِ زنان است، همین آمار در کشورهایی با درآمدِ میانه و پایین، نسبتِ مرگِ مردان به زنان، یک و نیم برابر است.
در سالِ ۲۰۱۲، نرخِ خودکشی در کشورهای گویان ۴۴/۲، کرهی شمالی ۳۸/۵، کرهی جنوبی ۲۸/۹ است که نشانگرِ وضعیتی بحرانی است. در کشورهایی که مشترکالمنافع خوانده میشوند این میزان ۱۹ تن در هر ۱۰۰ هزار تن است. ایران و منطقهای که کشورِ ما جای دارد از کمترین نرخِ خودکشی در جهان برخوردار است:
بر پایهی دادههای مرکزِ آمارِ ایران، میانِ سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱، ۴۱ هزار و ۷۹ مرد و زن در کشور اقدام به خودکشی کردند که از این میان ۲۷ هزار و ۱۶۸ زن و مرد درگذشتند و از این شمارِ درگذشته، ۲۰ هزار و ۴۱۶ تن مرد و ۶۷۵۲ تن زن بودهاند، این آمار در حالی است که بر پایهی آمارِ سازمانِ پزشکیِ قانونی در همین بازه، درگذشتگانِ به علتِ خودکشی نه ۲۷ هزار و ۱۶۸ تن که ۳۸ هزار و ۶۹۱ تن بودهاند.
آمارها، همچنین، نشانگرِ آناند که نرخِ اقدام به خودکشی از دههی ۶۰ تا دههی ۷۰ رشدی چشمگیر و بیسابقه داشته است. این نرخ از دههی ۷۰ تا دههی ۸۰ روندی افزایشی و سپس از دههی ۸۰ به بعد روندِ کاهشی یافته تا سرانجام نرخِ اقدام به خودکشی در دههی ۹۰ به ثبات رسیده است:
به هر روی، با آنکه خوشبختانه نرخِ خودکشی در ایران نسبت به بسیاری از کشورهای جهان پایینتر است، لیک جوان بودنِ الگوی خودکشی و بحرانی بودنِ این نرخ در برخی مناطقِ کشور و نیز احتمالِ شیوعِ آن به علتِ افسردگیِ ناشی از فقر و بیکاری باید زنگِ خطر را برای مسئولانِ نظام و دلسوزانِ جامعه به صدا درآورد تا برای این دردِ خاموش، پیش از آنکه کار از کار بگذرد، چارهای بیندیشند.