۰
جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۱۸

من به ایرانی بودنم افتخار می‌کنم؟

دکتر آذر نادی*
یکی از مباحث جالب توجه در زندگی اجتماعی انسان‌ها میزان احساس رضایت و افتخار کردن به ملیتی است که دارند. در حالی که برخی معتقدند داشتن حس غرور ملی میتواند منجر به خودشیفتگی و ندیدن اشکلات و نقطه ضعف‌های یک ملت یا انکار آن شود، بسیاری از مطالعات نشان می‌دهند که داشتن حس افتخار نسبت به ملیت خود می‌تواند حس افتخار شخصی را ارتقا دهد.
من به ایرانی بودنم افتخار می‌کنم؟
یکی از مباحث جالب توجه در زندگی اجتماعی انسان‌ها میزان احساس رضایت و افتخار کردن به ملیتی است که دارند. در حالی که برخی معتقدند داشتن حس غرور ملی میتواند منجر به خودشیفتگی و ندیدن اشکلات و نقطه ضعف‌های یک ملت یا انکار آن شود، بسیاری از مطالعات نشان می‌دهند که داشتن حس افتخار نسبت به ملیت خود می‌تواند حس افتخار شخصی را ارتقا دهد. مطالعه ای در مجله Psychological Science(Vol22) در سال 2008  منتشر شد که حاصل تحقیق  بر روی 138 کشور بود. از جمله نتایج جالب این بود که حتی وقتی افراد از نظر زندگی شخصی و امکانات و رفاه شخصی در وضعیت مطلوبی نیستند، داشتن حس رضایت از هویت ملی خود می‌تواند حس شخصی شادکامی و ارزشمندی خود را در آن‌ها ارتقا دهد و به بهزیستی روانی آن ها کمک کند. مطالعات دیگری نیز تایید کرده‌اند که داشتن این حس مثبت نسبت به ملیت خود، همبستگی قوی با داشتن حس شادکامی، بهزیستی و حس معنا در زندگی افراد دارد. بنابراین می‌توان گفت سلامت روان افراد یک جامعه مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر احساس آنها نسبت به هویت ملی خود قرار می‌گیرد و احساس ضعف و دوست نداشتن ملیت خود می‌تواند اعتماد به نفس فردی افراد و حس شادکامی آن‌ها را کم کند و متعاقبا سطح بهزیستی روانی افراد را کاهش دهد. حال برگردیم به اینکه در ایران ما چه اتفاقی دارد می‌افتد.
 شما چند نفر را در اطراف خود دیده‌اید که بگوید من به ایرانی بودنم افتخار می‌کنم؟ و چند نفر را دیده‌اید که جمله هایی منفی با شروع ایرانی ها ...........هستند می‌سازد؟ امروزه با گسترش فضای مجازی امکان انتقال افکار و باورها به یکدیگر بسیار سریع شده است و یک تفکر جمعی می‌تواند به سرعت خود را نمایان سازد. از این رو با نگاهی به آن چه در صفحات اجتماعی منتشر می‌شود و انتقادهای گاه حرفه‌ای و تخصصی و گاه عامیانه که حتی در قالب جک و لطیفه‌ دست به دست میشوند، می‌توان دید که زنگ خطری در رابطه با حس افتخار به ملیت خود، در ایران به صدا در آمده است. حسی که برای داشتن زندگی شاد و عزت نفس فردی حیاتی است و نبودش می‌تواند ضعف حس عزت نفس،  کم شدن حس خود ارزش‌مندی و افزایش خود سرزنش‌گری و خود تحقیری را در پی داشته باشد؛ آنچه که از منظر روانشناسی می‌تواند زمینه‌ساز افسردگی گردد و به این شکل سطح سلامتی روان و حس امیدواری را کاهش دهد.
 اما آنچه تمایل دارم در این یادداشت به آن اشاره کنم این است که  آنچه امروز نگران کننده‌تر به نظر میرسد رسیدن به  این نقطه‌‌ی غم انگیز است که افراد دست از تولید و خلاقیت و تلاش برای تغییر بر‌دارند و در عوض همگی لباس منتقد به تن کنند و هرکس تنها به نقد و ایراد گرفتن از برخی آداب و عادات فرهنگی ایرانی‌ها ‌بپردازد و با گفتن جملات پرتواتر که همه ما بارها شنیده‌ایم بپردازد (جملاتی مثل اینکه ایرانی ها...زیرآب زن هستند؛ ایرانی ها ...به زندگی شخصی هم سرک می‌کشند و...و...و...) و موج خودسرزنش‌گری ملی را تشدید کند.
انتقاد می‌تواند سازنده و نجات بخش باشد اما آنچه این موج انتقادی را بی‌حاصل و مخرب می‌کند( بر خلاف کارکرد اصلی انتقاد که سازندگی است)، این مساله ‌است که انتقاد کننده و انتقاد شونده "در واقع" یکی هستند!  همه منتقد هستند، پس چه کسی فاعل این رفتارهاست؟! چه کسی مسئول شکل گیری این عادات است؟ شاید کلید حل مساله دقیقا همین جا باشد، که هرکس آینه ای بردارد به خودش نگاه کند و از همین لحظه تمام آن عادات و آدابی که تصور می‌کند اگر متفاوت بود، ایرانی‌ها بهتر و دوست داشتنی‌تر بودند و می‌شد به ایرانی بودن‌مان بیشتر افتخار کنیم را از خودش شروع کند و در خودش پرورش دهد. با ترمیم حس عزت‌نفس ملی و افزایش حس مثبت نسبت به ملیت خود شاید بتوان به شکلی کلی و همه‌گیر سطح سلامت روان جامعه را ارتقا داد و انرژی و امیدواری بیشتری را در جامعه شاهد بود و این کار از هیچکس بر نمی‌آید غیر از فرد فرد افراد جامعه آن هم زمانی که هرکس از خودش شروع می‌کند. به امید شادکامی و سرافرازی همه ایرانی‌ها.
                                                                                                                                                                         *پژوهشگر و روانشناس
 
کد مطلب: 86410
برچسب ها: ایران آذر نادی
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *