۱
۱
چهارشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۰۶

انتخابات، وعده ها و تفکر فراجناحی

مهدی راستی
انتخابات، وعده ها و تفکر فراجناحی
تبلیغات نامزدهای تایید صلاحیت شده چندی است که اغاز شده و به مراحل حساس خود نزدیک می شود. در فرصت اندک باقی مانده چشم ها به صدا و سیما دوخته شده تا اینکه در نهایت کدام کاندیدا می تواند خود و برنامه هایش را به جامعه بقبولاند. رفتار انتخاباتی ایرانیان در قبول طرح و برنامه های یک نامزد و در نهایت انتخاب او چند وجهی و غیر قابل پیش بینی است و این دلهره و تردیدی است که همواره کاندیداها با آن مواجه هستند. ولیکن ناگفته نماند که خلا «احزاب» نیز پیوسته این رفتار را تقویت کرده است. انتخاب کردن برای فرد ایرانی هم سخت است و هم آسان. به راحتی می توان با وعده و وعیدی دل یک فرد روستایی کم سواد را بدست آورد و در مقابل به سختی می توان بر فردی از طبقه متوسط تاثیر گذاشت. اما همین طبقه متوسط هم نشان داده که خیلی ساده دل می بازد و هیجان و احساس، او را از منطق بدور می کند. مطمئنا این موضوع شامل حال همه آحاد جامعه نمی شود و افراد و قشرهایی هستند که واقع بینانه و بر اساس مصلحت اندیشی ملی و نه فردی به انتخاب فرد مورد نظر خود اقدام می کنند و امیدها را در او می جویند. انتخابات پیش رو بر پیچیدگی انتخاب تاثیر بسزایی گذاشته و همچنین می تواند صحه بگذارد بر رفتار انتخاباتی چند وجهی و غیر قابل پیش بینی آحاد افراد جامعه. تعدد کاندیداهای اصولگرا و تردید اصلاح طلبان در ایران بر مشارکت یا عدم مشارکت در شرایطی که نامزد مورد نظر آنها یا به صحنه رقابت نیامده  یا رد صلاحیت شده است و مهمتر شعار هایی از یک جنس خود گویای پیچیدگی و باز تقویت این رفتار چند وجهی می باشد. تا حال همه نامزدها از مشکلات اقتصادی ای می گویند که در طول سالهای اخیر همواره منتقدان ابراز می کرده اند و مردم نیز اشراف کامل به این معضلات اقتصادی از جمله بیکاری و گرانی و بی ثباتی را دارند. معهذا یک انتخاب صحیح از بین این همه شعار مشابه چگونه امکانپذیر است؟
امروز نبود نهادهای مردمی و احزاب بیش از پیش احساس می شود و موجی از دلنگرانی را در بین مردم ایجاد می کند. مردم جامعه نگران از اینکه بالاخره ممکن است باز با شعارهایی توخالی مواجه شوند و دورانی از این سخت تر را نیز به چشم ببینند
در پی طرح چنین سوالی است که امروز نبود نهادهای مردمی و احزاب بیش از پیش احساس می شود و موجی از دلنگرانی را در بین مردم ایجاد می کند. مردم جامعه نگران از اینکه بالاخره ممکن است باز با شعارهایی توخالی مواجه شوند و دورانی از این سخت تر را نیز به چشم ببینند.
برخی نامزدها آنچنان خود را برترین برای ریاست قوه اجرایی کشور می دانند که با قسم خوردن و دست نیاز دراز کردن به سوی مردم در تبلیغاتشان سعی دارند تا هرچه بیشتر اعتماد عمومی را نسبت به خود کسب کنند. با این وجود اصولگرایان ثابت کرده اند که توانایی فراجناحی فکر کردن و عمل کردن ندارند. آنان از وجه تسمیه مشخصی برخوردارند و دایره گفتمانی آنها آنچنان سخت و مستحکم است که اصلاح طلبان را به آن راهی نیست لیکن هر شعاری از این باب داده شود که فراجناحی می اندیشند چندان قابل اعتماد نخواهد بود. آنان حتی با تجربه مدیریتی هشت ساله احمدی نژاد بر جامعه ثابت کرده اند که حتی در بهره گیری از متخصصین و کارشناسان در اداره کشور نیز فیلتر و محدودیت های خاص خود را اعمال می کنند چه آنکه احمدی نژاد در طول این هشت سال انجام داد. بنابراین در نبود اصلاح طلبانی شاخصی که ثبت نام نکرده اند یا احراز صلاحیت نشده اند تنها یک نامزد توانسته از اردوگاه اصلاح طلبان وارد گود رقابت شود. شعارها و وعده های او نیز به مانند رهبران سابق اصلاح طلب است و سعی دارد در چارچوب قانون اساسی به کشور خدمت کند. اما مرزبندی ایجاد شده بین اصلاح طلبان و اصولگرایان در دهه های اخیر مانعی بزرگ است که حتی چنین شخصیتی نیز در صورت رای آوردن چندان نمی تواند در اداره کشور به اجماع قابل قبولی دست یابد. فی الواقع نمی توان گفت دایره گفتمانی اصلاح طلبان همانند اصولگرایان سخت و مستحکم است چرا که یکی ازشاخص های اصلاح طلبی بهره گیری از نیروهای معتدل و کارامد در کشور است و بر مشی «اعتدال» پای می فشرد.
در حالی که مردم با شعارهایی از یک جنس مواجه هستند که خود پیشتر انها را لمس کرده اند باید به سمت گزینه ای رفت که بتواند با در نظر گرفتن قواعد نظام سیاسی و با تفکر فراجناحی به آرمانهای فرد ایرانی تحقق ببخشد
اما آنچه بیش از گذشته نیاز کشور و برون رفت از بحران های اقتصادی اجتماعی است «تفکر فراجناحی» می باشد. پیچیدگی های دنیای معاصر، ما را بیش از گذشته از «باید ها و نباید ها» در اداره کشور به دور می کند. باید توان مقابله و ارائه راهکار در برابر هجمه ایده ها و تصورات نو و تازه جهانی را داشت. این امر با مشی و اصول یک جناح خاص نه امکان پذیر است و نه در صورت امکان دستاوردی برای کشور خواهد داشت. باید با مشی اعتدال به اداره کشور پرداخت. اعتدال هم از راه تجربه و مو سفید کردن در عرصه های اجتماعی سیاسی بدست می آید. فرد و جناحی می تواند اعتدال را پیشه سازد که صاحب تجربیات و برخوردهای سفت و سخت در عرصه جهانی و داخلی باشد. در حالی که مردم با شعارهایی از یک جنس مواجه هستند که خود پیشتر آنها را لمس کرده اند. باید به سمت گزینه ای رفت که بتواند با در نظر گرفتن قواعد نظام سیاسی و با تفکر فراجناحی به آرمانهای فرد ایرانی تحقق ببخشد. اگر در طول فرصت باقی مانده نامزدها همین رویه سابق را دنبال کنند و شعارهایی تکراری را سر دهند شاید بتوان برگ برنده را از آن نامزدی دانست که بتواند در خلال مطرح ساختن مشکلات فعلی برون رفت را در «فراجناحی اندیشیدن» بداند. یعنی بتواند دایره گفتمانی خود را آنچنان بگستراند که دشمن را به مخالف و مخالف را به منتقد تبدیل سازد و همه طیف ها اعم از نیرو های میانه رو و اعتدال محور را در خود جای دهد. بهترین راه برای رهایی از دام رفتار انتخاباتی ایرانیان در انتخابات پیش رو و با مواردی که ذکر آن رفت رفتن به سمت این ایده فراجناحی و کارنامه شخص مورد نظر در طول برنامه های تبلیغاتی باقی مانده است، که از جمله مناظره های پیش رو می تواند این مهم را به نحو احسن به مردم بفهماند تا بتوانند خود را از تفکر «انتخاب بین بد و بدتر» برهانند و سرنوشتی در خور شأن را برای خود رقم بزنند.
کد مطلب: 31828
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
شعری را به برادران فریادگر تقدیم می نمایم :
من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه بر می خیزند
تواگر بنشینی من اگر بنشینم چه کسی برخیزد؟
شاعر حمید مصدق بچه شهرضای اصفهان تولد 1318 وفات 1377 - خدایش رحمت کند