۰
چهارشنبه ۵ دی ۱۴۰۳ ساعت ۲۲:۳۴

پیدا و پنهان شبکه تی ‌آر تی فارسی

احمد کاظمی
پیدا و پنهان شبکه تی ‌آر تی فارسی
پس از حدود ده سال مباحثه در داخل ترکیه درباره راه‌اندازی بخش فارسی شبکه تلویزیونی دولتی ترکیه (تی‌آر‌تی)، این شبکه همزمان با جولان تروریست‌های شبه کت شلواری وابسته به ترکیه در سوریه، طی مراسمی با حضور مقامات رسمی و برخی از عناصر ضدایرانی و با پخش تیزری با تمرکز بر اقوام ایرانی، فعالیت خود را آغاز کرد. مسئولان تی‌آر‌تی که حدود دو ماه پیش از حجم انتقادات در داخل ترکیه درباره اظهارات زاهد سوباجی، مدیر کل سازمان رادیو و تلویزیون دولتی این کشور که با کنار گذاشتن تعارفات و به سبک تبلیغاتچی‌های «ینی چری‌های دوره عثمانی»، آشکارا، هدف راه اندازی «تی‌آر‌تی فارسی» را آزار دادن ایران خوانده بود، شگفت‌زده شده‌اند، این بار هدف از راه‌اندازی تی‌آر‌تی فارسی را ثبات منطقه‌ای و تقویت ارتباطات فرهنگی خوانده‌اند.
درخصوص مجموعه تحرکات ترکیه از جمله راه‌اندازی تی‌آر‌تی فارسی و آنچه در سوریه، ترکیه در حال کاشت است، چند نکته قابل ارزیابی است:
اول: در خصوص رویکرد و هدف واقعی راه‌اندازی تی‌آر‌تی؛ ترکیه به عنوان کشوری با حدود ششصد سال تاریخ مملو از کشور گشایی، به لحاظ تمدنی، تاریخی، فرهنگی، هنری و ادبی محتوایی برای عرضه به ایران با قدمت چندین هزاران ساله ندارد، بطوریکه برخی از اندیشمندان ترکیه اذعان دارند عثمانی هیچ اثر بزرگ ادبی و هنری را نتوانست از خود به جای بگذارد. شاید یکی از دلایل نفوذ زبان فارسی در دربار و گستره عثمانی همین موضوع بوده است. بنابراین اگر هدف تی‌آر‌تی فارسی، فرهنگی باشد طبیعتا احترام به فرهنگ و تمدن ایرانی باید کانون فعالیت این شبکه باشد اما تخریب و جعل فرهنگ کهن ایرانی در سریال‌های تاریخی تولیدی تی‌آر‌تی، نشان می‌دهد که شبکه تلویزیونی دولتی ترکیه از این رویکرد بسیار دور است. اساسا چنین رویکردی با اهداف بنیادین آن که بر سیاهه‌نمایی علیه ایران ابتناء دارد، در تضاد است. نمونه این سیاهه‌نمایی زمانی بود که همزمان با عملیات موشکی ایران علیه رژیم اسرائیل، برخی از رسانه‌های ترکیه از تبانی ایران و اسرائیل برای فریب افکار عمومی جهان اسلام خبر می‌دادند! اما چندان طول نکشید که مشخص شد که خائن به آرمان فلسطین و پشتیبان و جاده صاف‌کن جنایات رژیم صهیونیستی در منطقه کدام کشور مدعی است.
دوم: هدف واقعی از راه‌اندازی تی‌آر‌تی را باید در قالب نقش سه‌گانه‌ای که ترکیه در تحولات منطقه‌ای ایفاء می‌کند، ارزیابی کرد. این سه نقش عبارتند از: نمایندگی ناتو در غرب آسیا، پیمانکاری برای طرح‌های انگلستان، پیگیری رویکرد نئوعثمانی.
1. نقش ترکیه به عنوان عضو پیمان ناتو و نمایندگی آن در غرب آسیا که از سال 1952 تاکنون ادامه دارد. فعالیت ترکیه در این نقش در حال حاضر، بر تضعیف محور مقاومت استوار است که آنکارا پیروزی آن را به معنای پایان نقش خود در منطقه می‌بیند. بر همین اساس نیز ترکیه پس از یک سال و اندی حمایت تمام عیار لجستیکی و ترانزیتی از رژیم صهیونیستی در حوزه ارسال ارزاق، سوخت، نفت، فولاد، آب، غلات، و دیگر محصولات راهبردی به رژیم اسرائیل و افزایش چند برابری مبادلات تجاری با این رژیم در این مدت، نهایتا همسو با معامله کلان روسیه و آمریکا در سوریه و اوکراین، به عنوان نماینده ناتو با رژیم صهیونیستی، هم پیمان شده و با گسیل گروه‌های مسلحی که در لیست بین‌المللی تروریسم قرار دارند و البته در یک میدان تهی شده از حریف، با ساقط کردن نظام بشار اسد، فرصتی بی‌بدیل برای رژیم صهیونیستی برای از بین بردن زیرساخت‌های نظامی و حیاتی مردم سوریه فراهم کرد. همزمان با سرمستی آنکارا از این فتح‌الفتوح هدیه شده توسط دشمنان جهان اسلام به این کشور، رژیم صهیونیستی بخش‌های از خاک سوریه را اشغال کرده است. بدون شک این رویکرد ریاکارانه آنکارا که البته مورد پذیرش مردم صهیونیست‌ستیز ترکیه نیست، در تاریخ ثبت و ضربات جبران‌ناپذیری بر مدل حکمرانی ادعایی اخوانی خواهد گذاشت.
2. در کنار نقش نمایندگی ناتو، حزب عدالت و توسعه به صورت ویژه به عنوان پیمانکار طرح‌های انگلستان در منطقه ایفای نقش می‌کند. انگلستان تنها کشور اروپایی است که طی 23 سال گذشته و برخلاف دیگر دول اروپایی، حزب حاکم عدالت و توسعه روابط پایدار و تصاعدی با آن داشته است و اساسا انتقاد از لندن، خط قرمز آک پارتی محسوب می‌شود. با گذشت بیش از یکصد سال از معاهده سایکس – پیکو، استعمار انگلستان، مجددا بانی طرح‌های نوین تجزیه کشورهای غرب آسیاست که بخشی از آن با نقش آفرینی ترکیه در سوریه و عراق در حال پیگیری است. بخشی دیگر از آن در قالب ایجاد باصطلاح «جهان ترک» مبتنی بر پان تورانیسم انگلیسی و با محوریت ایجاد تغییرات ژئوپلیتکی در قفقاز از طریق اجرای دالان تورانی ناتو توسط ترکیه علیه کشورهایی مانند ایران، روسیه، ارمنستان و چین دنبال می‌شود. از منظر انگلیس، ساخت «جهانِ تُرک»، ابزاری برای مهار سه جانبه ایران، روسیه و چین و نهایتا تجزیه آنهاست.
3. نقش سومی که ترکیه در منطقه ایفاء می‌کند مبتنی بر رویکرد نئوعثمانی است که در آن ملغمه‌ای از اخوانی‌گری و پان ترکیسم نیز وجود دارد. محوریت این رویکرد ترکیه را در تمایل آشکار مقامات آک پارتی به عبور از معاهده 1923 لوزان و بی‌اعتبار کردن آن می‌توان دید. حال آنکه این معاهده، مرزهای کنونی ترکیه را ترسیم کرده و بی‌اعتبار کردن آن به معنای توسعه‌طلبی ارضی است؛ شبیه آنچه که امروزه آنکارا در سوریه، عراق، قبرس، ارمنستان، قفقاز و مدیترانه شرقی انجام می‌دهد. با وجود این اگر رفتار سلطان عبدالحمید عثمانی در سال 1876 در مخالفت با درخواست صهیونیست‌ها برای خرید زمین و اسکان در فلسطین را با رفتار کنونی دولت آنکارا در فراهم کردن شرایط ایده‌ال برای اسرائیل در سوریه جهت از بین بردن منابع و زیرساخت‌های مردم سوریه و اشغال خاک آن مقایسه کنیم، حتی عثمانی خواندن این نقش و رفتار حزب عدالت و توسعه، جور به خلافت عثمانی است. از این منظر رهبران حزب عدالت و توسعه نه به آرمان‌های متاخر نجم الدین اربکان نخستین رهبر اسلامگرایان ترکیه وفادار ماندند و نه به رویکردهای متقدم عثمانی درخصوص فلسطین.
سوم: اهداف تاسیس تی‌آر‌تی فارسی را باید در قالب ترکیبی از نقش سه‌گانه ترکیه در منطقه ارزیابی کرد؛ اما اشتباه محاسباتی دولتمردان آنکارا در آن است که به عنوان پیاده نظام در حال نقش‌آفرینی در «کلان فتنه‌ای» است که در آن تجزیه ترکیه نیز برنامه‌ریزی شده است. در تمامی طرح‌های ناتو با محوریت انگلستان و آمریکا از جمله خاورمیانه بزرگ، خاورمیانه جدید و اسرائیل بزرگ، ترکیه نیز در کانون طرح‌های تجزیه قرار دارد. دلیل عدم همراهی آمریکا و انگلیس با ترکیه در مساله کردها، علیرغم التماس آنکارا، همین موضوع است. از این رو می‌توان با کنار گذاشتن فرضیه هوشمندی دولتمردان آنکارا، گفت: «نگاه انگلستان و ناتو به آنکارا همچنان با واژه Turkey صورت می‌گیرد نه با واژه Türkiye». آینده تحولات پیچیده سوریه ابعاد این موضوع را بیشتر نشان خواهد داد. کما اینکه در گذشته تاریخی نیز، انگلستان و اروپا در دوره عثمانی با «تُرک» خطاب کردن سفرای عثمانی سعی در تحقیر آنها داشتند، چرا که بقول «برنارد لوئیس» شرق‌شناسی انگلیسی، عثمانی کاربرد این واژه را آزاردهنده تلقی می‌کرد.
چهارم: پس از روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه عموما و پس از کودتای 2016 خصوصا، ترکیه بر اساس گزارش‌های بین‌المللی، تبدیل به «زندان رسانه‌ها» شده است و صدها رسانه منتقد و مخالف دولت، تعطیل و به نفع دولت مصادره شدند. در چنین شرایطی، بازنمایی تاسیس تی‌آر‌تی فارسی، در قالب اصول و ارزش‌های بین‌المللی فعالیت رسانه‌ای، نوعی مطایبه است. برخی قراین نشان از آن دارد که یکی از اهداف تی‌آرتی فارسی، در ادامه سیاست‌های طولانی آنکارا و باکو، برای ایجاد تفرقه‌های قومی و فرقه‌ای در ایران است. گفته می‌شود جمهوری آذربایجان که در ایجاد شبکه فارسی زبان، دو شکست تلخ را تجربه کرده است، این بار در هیات حامی مالی از «تی‌آر‌تی فارسی» ظاهر شده است تا بزعم خود مسائل قومی در ایران را شعله‌ور سازد. در این خصوص دو نکته قابل طرح است: 1. ترکیه تنها کشور جهان است که در تاریخ خود چهار نسل‌کشی علیه اقلیت‌ها را در پرونده خود دارد: نسل‌کشی ارامنه و یونانی‌ها، کردها، علوی‌ها، آشوری‌ها. این سابقه سیاه تاریخی به همراه نفی حقوق اقلیت‌ها در قانون اساسی ترکیه، این کشور را بیش از هر کشور دیگری در موضوع اقوام و اقلیت‌ها آسیب‌پذیر ساخته است. 2. برخلاف کشورهای فاقد سابقه طولانی تاریخی، اقوام و مذاهب در ایران با سابقه هزاران سال همزیستی مسالمت‌آمیز، «ملت تاریخی و واحد ایران» را ایجاد کرده‌اند که گسست‌ناپذیرند.
به همین دلیل اقوام و مذاهب در ایران در بحرانی‌ترین شرایط، همواره در راستای اعتلای ایران فرصت‌ساز بودند نه تهدید.
پنجم: تاسیس رسانه‌های بین‌المللی و اصطلاحاً رسانه‌های برون مرزی، عرصه‌ای است که ایران با داشتن ده‌ها کانال و شبکه تلویزیونی و رادیویی به بیش از 30 زبان مطرح دنیا، در آن پیشتاز و دارای تجارب فراوان است. حدود سه دهه پیش که ت ر ت بیشتر به عنوان رسانه‌ای داخلی در ترکیه شناخته می‌شد، ایران کانال تلویزیونی «سیمای ترکی استانبولی» را در قالب شبکه سحر (1376) تاسیس کرد. شبکه‌‌ای که به دلیل تاثیرگذاری به سرعت موجب سلسله واکنش‌های آنکارا شد. نهایتا پس از چند سال فعالیت سیمای ترکی استانبولی و تبادل پیام‌هایی میان دو طرف، مسئولان وقت برون مرزی رسانه ملی با نگاه ایجابی، این شبکه را تعطیل کردند. اکنون آنکارا با تاسیس ت ر ت فارسی، توافقات آن زمان را نقض کرده است. بنابراین در صورتیکه ت ر ت فارسی، نتواند پیگیری «توهمات رنگارنگ ترکیه» در این شبکه را مهار کند، تاسیس شبکه ترکی استانبولی در ایران بر پایه تجارب گذشته، گزینه بسیار محتمل و فرصت‌ساز برای ایران خواهد بود.
کد مطلب: 229131
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *