علوم سایبر نیز همچون سایر علوم در معرض اثرات مثبت و منفی پیشرفت فنآوری قرار دارد و برای انطباق خود با شرایط روز، ناچار به تعدیل، خلق و گاه انطباق قواعد موجود با زمینههای جدید میپردازد. چه بسا که این سه گونه واکنش به صورت همزمان و دریک ظرف زمانی که به تثبیت قواعد حداقلی در زمینه جدید منجر میشود، عمل نماید. به واقع، چالشهای نوینی که در برابر علوم سایبری قرار میگیرند، ظرفیتهای این علم را محک زده و منجر به شکوفایی گسترهای جدید در چشمانداز منابع و ابزارهای تفسیر میشود. فضای سایبر از جمله چالشهای اخیر روابط بین الملل به شمار میرود که پرسشهای بنیادینی را پیش روی سیاستمداران و تحلیلگران قرار داده است. و از طرفی بحرانهای بینالمللی و تحولات چشمگیر سایبری و لزوم هرچه قوی و جدی تر پرداختن تخصصی به موضوعات سایبری در عرصه سیاست خارجی، استفاده از ابزار سایبر برای نیل به اهداف سیاست خارجی، دفاع سایبری در عرصه بینالمللی؛ تاثیرگذاری در روندهای جدید سایبری بینالمللی، نیاز به فعالیت تخصصی در عرصه سایبری به خوبی احساس میگردد.
گاه بازیگران برای اثبات «دفاع معتبر» به نمایش توانمندیهای دفاع سایبری خود مبادرت میورزند. اما ساختار کنونی اینترنت و سیستمهای اطلاعاتی مانع از هر نوع نمایش توانمندی دفاعی در ابعاد واقعی میشود. اجرای یک حمله علیه یک سیستم اطلاعاتی ویژه برای مثال یک سیستم مالکیتی به منظور نمایش قدرت، این امکان را میدهد که دلایل متقاعدکنندهای را به نمایش گذارد که تاثیرگذاری توانمندیهای تهاجمی و تدافعی بازیگر مذکور را اثبات میکنند، اما از طرفی نیز میتواند خسارات جانبی مهمی را به همراه داشته باشد که میبایست مسئولیت آنها را بر عهده گرفت. به علاوه نمایش قدرت در یک شبکه بسته ماهیتا همان تاثیرگذاری را در یک شبکه باز نخواهد داشت.
به علاوه، ادعای در اختیار داشتن توانمندی حمله بدون رو کردن سند و مدرک، به اعتبار یک سیستم بازدارنده لطمه میزند، اما در مقابل نشان دادن مدارک دقیق و جزء به جزء یک توانمندی، دانش به کار گرفته شده در آن را بر ملا ساخته، برای بازیگران رقیب امکان آمادگی برای پشتیبانی از خود را فراهم میکند و احتمال اینکه بازیگران رقیب حملاتی مشابه را صورت دهند را افزایش میدهد.
برای مثال، تحلیل جزء به جزء رمز و ردپای به جا مانده از کرم اینترنتی «استاکس نت» از فنون آن پردهبرداری کرده و احتمال آنکه نویسندگان بالقوه دیگری به توسعه مشابه آن مبادرت ورزند را افزایش میدهد. اما مدارک قطعیای دال بر نقش داشتن یک بازیگر مشخص را در اختیار کارشناسان قرار نمیدهند. در این مورد حتی به ادعاهایی که در این رابطه شده است نیز نمیتوان اکتفا کرد.
با عنایت به رشد فزاینده کاربران سایبری در فضای سایبر و رشد روز افزون اینگونه حملات و جنگها در فضای سایبری به علت ویژگی منحصر بفردی همچون گمنامی، ارزان، نبود مرزهای جغرافیایی، قابل دسترس بودن همگان و غیره؛ محیطی ایدهآل را برای نفوذگران و کشورهای متخاصم ایجاد نموده است. فراگیر شدن این فناوری در فضای جهانی در کنار دیگر ویژگیهای مذکور؛ عملا رویکرد رقابتهای دو طرفه و حتی چند طرفه دولتها را از عرصههای زمین، هوا، دریا و حتی فضا، به سمت عرصه پنجم رقابت تغییر داده است. لذا جنگ سایبری و اختصاص بودجههای کشورها برای این موضوع مشکلاتی را در جهان پدید آورده است که ضرورت و اهمیت دارد. تحلیل بسترهای بینالمللی در مواجهه با این گونه حملات و جنگها را در محیط سایبری برای دفاع از حقوق ملتها، به ویژه طرح مواضع منطقی و مستدل بینالمللی کشورمان در مراجع بینالمللی دوچندان نموده است و بایستی به آن اندیشیده شود.
از مهم ترین ویژگیهای «تهاجم سایبری» میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
- این امکان را برای کنشگران فراهم میکند که بدون نیاز به درگیری مسلحانه به اهداف سیاسی و راهبردی خود دست یابند.
- به کنشگران کوچک و نسبتا بی اهمیت، قدرت بی حد و حصر میبخشد.
- مهاجمان سایبری با استفاده از آدرسهای جعلی IP، سرورهای خارجی و اسم مستعار میتوانند تقریبا با گمنامی کامل و مصونیت نسبی، حداقل در کوتاه مدت عمل کنند.
- مرزهای میان اهداف و مواضع نظامی و غیرنظامی، فیزیکی و مجازی مبهم است.
- کنشگران این فضا، طیف وسیعی از بازیگران عرصه سایبری، منجمله دولتها تا گروههای نیابتی را در بر میگیرد.
این ویژگیها به خوبی نشان میدهد که هر اقدام تهاجمی در «فضای سایبری» تلقی شود لذا لازمست تفاوتهای موجود میان «جرایم سایبری»، «تروریسم سایبری» و «جنگ سایبری» براساس عاملان آنها مشخص شوند. در چنین مواقعی، نمیتوان تاثیر به کارگیری نقطهای اقدام مقابلهجویانه آزمتیریک را نادیده گرفت. بنابراین برای اجرای بهتر دفاع سایبری در برابر گروههای جنایی- که تحقق منافع مالی، مهمترین اولویت آنهاست- میتوان به پاسخهای انتظامی/ قضائی (از جمله اقداماتی که منافع مالی بازیگران را هدف میگیرند) متوسل شد. همچنین در صورت رو در رویی با بازیگرانی که وابستگی کمی به فنون انفورماتیک دارند میتوان پاسخهای نظامی را به کار گرفت. در نهایت لازم به تاکید است که برای آنکه کارکردهای هشدار، شناسایی حملهکننده و مقابله به مثل در مقابل حملات موثرتر واقع شوند، اعمال وابستگیهای چند سویه صنعتی در زمینه انفورماتیک و ایجاد همکاریهای بینالمللی بسیار ضروری بوده و در ایجاد و توسعه دفاع سایبری مقبول تاثیرگذار است.