ارزش پول ملی و نرخ مبادله آن با سایر ارزهای بینالمللی یکی از نقاط کانونی در هر اقتصاد همچنین از پیچیدهترین مباحث مطروحه در علوم اقتصادی است.
شاید در دوران رژیم پهلوی، ثابت ماندن نسبی تبدیل ریال به سایر ارزها و در راس آن دلار آمریکا یک امر طبیعی مینمود.
جالب توجه است اگر نرخ تبدیل پول ملی کشورهای همسایه در طول چهار دهه گذشته که دارای قدرت اقتصادی به نسبت چشم گیری هستند، از آن جمله، کشورهایی نظیر ترکیه، امارات، قطر و عربستان را بررسی کنیم در مییابیم برخلاف کشور ترکیه که نوسانات گسترده و شدیدی را در این دوره تجربه کرده است کشورهای مذکور دیگر به هیچ وجه تجربه مشابهای را نداشتهاند.
این یادداشت درصدد تحلیل و پاسخ به سوالات مربوط به چگونگی نوسانات نرخ تبدیل ارز در ایران و سایر کشورهای همسایه تا پیش از سال ۱۴۰۰ نیست.
با این حال در این مجال کوتاه برانیم تا مشخص کنیم مهمترین عامل در بحران فعلی در افزایش نرخ خرید ارزهای معتبر بینالمللی و به تعبیر دیگر کاهش قدرت خرید پول ملی ایران از کجاست.
قبل از آن، نگارنده به یک پاراگراف از بیانات یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۴۰۰ اشاره میکند تا در پایان این یادداشت، مورد وا کاوی قرار گیرد.
در خرداد سال ۱۴۰۰، دکتر همتی، با بیان اینکه ورودی ارز بانک مرکزی در متوسط ۲۰ سال گذشته ۴۵ میلیارد دلار سالانه بوده و در دو سال گذشته (سالهای ۱۲۹۸ و ۱۳۹۹) به طور متوسط ۹ میلیارد دلار شده است، خاطرنشان کرد: بجای اینکه قیمت دلار ۵۵ هزار تومان بشود، الان روی ۲۲ هزار تومان است!
حال، ادامه ماجرا؛ نویسنده به ضرس قاطع معتقد است تحریمهایی که از سال ۱۹۹۶ به عنوان تحریمهای داماتو و تحریمهای پس از آن که بر کشور عزیزمان تحمیل شده است مصداق بارزی از مفهوم سبیل کفار بر اداره امور جامعه و اقتصاد یک کشور اسلامی است و دستور صریح قرآن در اینباره، نفی سبیل کفار بر مومنین و کشور اسلامی میباشد. در قیاس با جنگ تحمیلی با آنکه دفاع مقدس زاییده مقابله با این جنگ است و در رژیم تحریمها، تهدیدهای متعددی به فرصت تبدیل شد، در تجاوز و یورش نظامی به تمامیت کشور، تکلیف مقابله در ابعاد مختلف نظامی کاملا مشخص بود اما در جنگ فراگیر اقتصادی، این شفافیت درتکلیف برای مقابله و چگونگی آن دیده نمیشود.