یکی از مولفه های مهم در حوزه اندیشه و عمل انسانها توجه به مسئله گفتگوست. گفتگو در حقیقت یک شیوه زندگی و مواجهه با دیگری است. در حقیقت گفتگو خودش توسعه است و نشانه رشد و پیشرفت یک جامعه پویا و زنده است. بزرگترین مشکل حاکمیت این است که از گفتگو با مردم ناتوان بوده و مردم نیز بدلیل عدم اعتماد به نظام حاضر به گفتگو با حاکمیت نیستند. برای انجام گفتگو باید به تکثر و تفاوت در اندیشه ها اعتقاد داشت و به کرامت انسان و این حقیقت که انسان ها دارای کرامت ذاتی هستند و خداوند کریم انسانها را کریم آفریده است.« ولقد کرمنا بنی آدم». با گفتگو زبان مشترک پیدا می شود و با زبان مشترک فکر مشترک ایجاد شده و با فکر مشترک رویکرد مشترکی را میتوان ارائه نمود. در حقیقت حاصل گفتگو همدلی و همزبانی است.شنیدن فضیلتی است که انسان باید آنرا درک کند.
در مورد حوادث اخیر باید تحلیل درستی از شرایط داشت تا در مورد آن قضاوت کرده و بر اساس آن تحلیل بتوان راه کارهایی را برای عبور از بحران ارایه داد. برای تحلیل هر پدیده سیاسی باید به ریشه های تاریخی آن مراجعه کرده و بر اساس آن ریشه ها پدیده مورد نظررا مورد بررسی قرار داد. جنبش های اعتراضی در ایران بعد از انقلاب وپس از جنگ در دهه هفتاد و در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی پس از ایده طرح تعدیل اقتصادی شروع شد. این اعتراضات محدود بوده و در زمان کوتاهی کنترل شد. این اعتراضات بعد از مدتی ادامه پیدا کرد که به پیروزی دولت اصلاحات منجر شد.این اعتراضات در حقیقت اعتراضات درون سیستمی بود و به دنبال اصلاح از درون بود اما این اعتراضات توسط حاکمیت و نیروهای مخالف اصلاحات و جناح تندرو و افراطی سرکوب شد.
پس از استقرار دولت احمدی نژاد این اعتراض ها ادامه داشت تا اینکه در سال ۸۸ اعتراضات گسترده ای با نام جنبش سبز در ایران راه اندازی شد که اوج آن در ۲۵ خرداد ۸۸ بود که آن اعتراض پرشور و میلیونی را با نام اعتراض به انتخابات و رای من کوانجام دادند که البته با فشار نیروی های امنیتی و انتظامی سرکوب شد. در این جنبش بیشتر طبقه متوسط شهری حضور موثری داشتند. پس از آن اعتراضات به صورت محدود ادامه داشت تا اینکه به سال های ۹۶ و ۹۷ و ۹۸ رسید در این اعتراضات که بیشتر افراد فرودست و حاشیه نشین جامعه و درشهر های کوچک ایجاد شده بود که به لحاظ جغرافیایی گستره وسیعی داشت وبیشتر به دنبال مطالبات معیشتی خود بودند.
از سال ۹۸ تا ۱۴۰۰ هم اعتراضات دیگری در کشور در جریان بود که بیشتر مطالبات صنفی بود. مثل اعتراضات کارگران، کشاورزان، معلمان و پرستاران و… البته این اعتراض ها خیلی گسترده نبود. درهمین دوره ها البته اعتراضات دانشجویان و زنان هم انجام می شد که آنها هم به دنبال مطالبات خود بودند. در سال ۱۴۰۰ هم حاکمیت با رد صلاحیت های گسترده اصلاح طلبان وبرگزاری انتخابات بدون رقیب حکومت را یکدست کرده تا به زعم خود بتوانند کشور را به توسعه و پیشرفت برسانند. شعارهای دولت آیت ا… رییسی در زمان انتخابات و اعلام این مطلب که برای اداره کشور ۷ هزار صفحه برنامه اقتصادی دارم و سالی یک میلیون شغل ایجاد کرده و یک میلیون مسکن می سازم باعث گردید که حدود ۴۷ درصد مردم به ایشان رای دادند که البته بعد از انقلاب کمترین میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری بود.امروز نظام و حاکمیت ما دچار بی تدبیری زیادی شده است که این امر بحران های زیادی را در کشور ایجاد کرده است.
بحران های اقتدار، مشارکت، مهاجرت و فرار مغزها، ناامیدی،عدم اعتماد مردم به نظام،فساد سیستماتیک،بیکاری و تورم ۴۸/۸ درصدی،بی آبی،محیط زیست و خشک شدن دریاچه ها و در گلستان خلیج گرگان،عدم حضور افراد شایسته در مصدر امور،عدم توجه به حقوق مخالفان و اقلیت های مذهبی و قومی،فقدان سیستم خود انتقادی، احساس تبعیض، بحران در نهادهای مالی و اداری،ناکارآمدی آموزشی در آموزش و پرورش و دانشگاه ها،حاشیه نشینی، دشواری کسب و کار،احساس حضور حاکمیت در امور شخصی مردم و عدم شنیدن صدای مردم، عدم حضور فعال احزاب و نهادهای مدنی و روزنامه های مستقل و شجاع از مهم ترین بحران های است که حاکمیت گرفتار آن است.
زمانی که حاکمیت صدای مردم را در سال ۹۶ و ۹۸ نشنیدو با رد صلاحیت های بی سابقه شورای نگهبان اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را با کمترین میزان مشارکت در بعد از انقلاب برگزار کردند تا حکومت یکدست را ایجاد کرده و به زعم خود بتوانند مشکلات مردم را حل کنند ،اما عملکرد یکسال و نیم دولت رییسی نشان داد که علی رغم وعده های فراوان او همچنان ناتوان از حل مشکلات هستند.
این یک واقعیتی است که ما یک سیستمی را در کشور طراحی کردیم و دنیا نیز سیستم دیگری را طراحی کرده است. امروز ما در کشور با یک گسست نسلی روبرو هستیم ما نخواستیم و یا نتوانستیم با این نسل جدید ( دهه دوم هفتاد و دهه هشتاد) وارد گفتگو شده تا نیازها و مطالبات آنها را درک کنیم. ما همواره از دنیا عقب ماندیم و به سنت های گذشته خود بازگشت کردیم. به قول جامعه شناسان و تاریخ نویسان ما خصلت استاتیک داریم در حالی که دنیا و زیست دنیا دینامیک است.بعد از انقلاب تا زمان حیات حضرت امام (ره) دیدگاه ها و نظرات استاد شهید مرتضی مطهری که مبلغ اسلام اصلاح گرایانه بود گفتمان غالب حکومت را تشکیل می داد.
پس از ارتحال امام (ره) دیدگاه مرحوم آیت ا… مصباح یزدی که یک اسلام سنتی را برای جامعه ارائه می کرد ملاک فعالیت های ایدئو لوزی حاکمیت بود. آن مرحوم معتقد بود که اساسا ما در اسلام دموکراسی و جمهوریت نداریم و در حقیقت تئوری خلافت را مطرح می کرد. ایشان معتقد بود که اساسا مردم حق ندارند در تعیین سرنوشت خود دخالت کنند و همه راه ها را خداوند برای بشر مشخص کرده است. در مرحله اجرا هم حاکمیت بدنبال اجرای شریعت بود.همان نگاهی که سید قطب در اخوان المسلمین مصر به دنبال آن بود.
از سال ۸۰ به بعد هم حاکمیت به دنبال مداحان و روحانیون خرافه پرستی حرکت کرد و این عقبگرد فرهنگی را در جامعه رقم زد. گشت ارشاد و حجاب اجباری از همین نگاه و گفتمان بیرون می آید.این ناهماهنگی در همه زمینه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور وجود دارد. رژیم های در دنیا باقی می مانند که هم اعتبار داشته باشند و هم کارآمدی. اگر اعتبار و مشروعیت مردمی ندارند لااقل کارآمدی داشته باشند. مدیریت ناکارآمد فساد سیستماتیک را در کشور بوجود آورده است.
در حوادث اخیر در ایران توطئه های خارجی شاید ده درصد را شامل شود نود درصد مشکلات جامعه به خاطر وجود بحران های است که در کشور وجود دارد. بدون اعتماد مردمی هیچ حکومتی نمی تواند ادامه حیات دهد. اتحادیه جماهیر شوروی بزرگترین قدرت نظامی و امنیتی را بعد از آمریکا در دنیا داشت، اما چون اعتبار مردمی نداشت سقوط کرد.
توان نظامی بدون رشد همه جانبه و مشروعیت مردمی ارزش و اعتباری ندارد.اگر امروز چین به عنوان ابر قدرت دوم جهان مطرح است به خاطر سیاست خارجی مناسب و اتخاذ سیاست های اقتصادی همه جانبه و پایدار است. امروز رشد ۸ تا ۱۰ درصدی را داشته و اکثر مردم در رفاه نسبی به سر می برند.البته ما هم در دهه ۵۰ رشد اقتصادی ۸ درصدی داشتیم ،اما رژیم شاه چون با وجود اینکه قدرت نظامی و اقتصادی قوی داشت به خاطر عدم اعتماد مردم و اجرای سیاست های استبدادی و بستن فضای فرهنگی و سیاسی و سرکوب مطالبات مردم سقوط کرد.ما پس از انقلاب که همزمان با کشور چین فعالیت های توسعه ای را پیگیری کردیم نتوانستیم مثل چین به پیشرفت برسیم.
خانم هانا آ رنت متفکر و فیلسوف بزرگ آلمانی در کتاب انقلاب خود معتقد است « انقلاب ها همیشه معلول سقوط اقتدار حکومت هستند نه عامل آن»(ص۱۶۱) هیچ انقلابی هرگز به علت فتنه گری و توطئه های خارجی بوجود نمی آید. نه انقلاب فرانسه توسط فراماسون ها، نه انقلاب روسیه توسط یهودیان و نه حتی رژیم پهلوی در ایران توسط آمریکا و انگلیس سقوط کردند. سقوط حکومت ها همواره از داخل و مشکلات درونی شکل می گیرد. اسلام دین محبت، عشق، صلح و مخالف روش های خشونت آمیز در جامعه است.
سرکوب و اعتراضات مدنی مردم و احکام قضایی ناعادلانه اعدام برای زندانیان،حمله به دانشگاه ها و ایجاد محدودیت برای دانشجویان معترض و استفاده از سلاح جنگی برای کنترل اعتراض ها چاره حل چالش ها نیست. ممکن است که با این روش ها شما اعتراضات را جمع کنید ، اما نمیتوانید آنها را حل نمایید، زیرا در یک فرصت دیگر و با یک شرایط متفاوت دیگری ظهور بیشتری خواهد داشت.این یک امر طبیعی است که قدرت همواره باعث فساد شده و قدرت مطلقه فساد مطلق را ایجاد می کند.قدرت علاوه بر فساد حماقت، تکیرو غرور را هم در افراد ایجاد می کنند. در چنین شرایطی حاکمان تلاش می کنند تا برای اقتدار خود مردم را تحقیر کنند. همان چیزی که در قرآن بیان شده است.« فاستخف قومه فاطا ه» حکومت باید با مهربانی و عطوفت با مردم و معترضان برخورد کند تابیگناهانی را بدون دلیل مجازات نکنند. به قول سعدی شیرازی:«
نظر کن بر احوال زندانیان / که ممکن بود بی گناه در میان
همی تا برآید به تدبیر کار / مدارای دشمن به از کارزار
گرت مملکت باید آراسته / مده کار معظم به نوخاسته»
راه کارهای برون رفت از مشکلات و بحران ها:
۱- پذیرش کوتاهی ها و قصورهای انجام در حوادث اخیر بسیار اهمیت دارد. اصولاً عذرخواهی حاکمیت از مردم یک رفتار کاملا مدنی و نشانه اقتدار نظام ها است اولین راه پذیرش اشتباه ها و تلاش برای جبران آنها که اعتماد مردم به نظام را بدنبال خواهد داشت.
۲- متوقف کردن شیوه های سرکوب و احکام قضایی ناعادلانه
۳- آزادی زندانیان بی گناه
۴-افزایش سهم قدرت به اقوام و قومیت های مذهبی در شهر های مختلف کشور
۵-برخورد و برکناری ماموران و مسئولانی که در حوادث اخیر تخلفات آشکاری را مرتکب شدند.
۶-حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم با اجرای طرح های عقلانی
۷- تقویت نهادهای مدنی، احزاب و مطبوعات مستقل
۸-اجرای اصول قانون اساسی، مخصوصا اصول مربوط به حقوق مردم در کوتاه مدت و اصلاح قانون اساسی در بلند مدت
۹- استفاده از ظرفیت متفکران و صاحب نظران خارج از کشور و تلاش برای بازگشت آنها به ایران
۱۰- برخورد با افراد، گروه ها و نشریاتی که در جهت گسترش خشونت تلاش می کنند. ( افرادی مثل حسین شریعتمداری، رائفی پور و روزنامه های مثل کیهان و جوان)
۱۱- رفع فیلتر گروه های مجازی ( تلگرام، واس تاب و…)
۱۲- پذیرش تجمع احزاب و نهاد های مدنی برای بیان اعتراضات مردمی درخواست مجوز کرده و یا خواهند کردبر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی)
۱۳- تغییر ترکیب شورای نگهبان و لغو نظارت استصوابی و فراهم کردن شرایط مناسب برای برای برگزاری انتخابات سال آینده مجلس شورای اسلامی
۱۴- کنترل افراد معروف به لباس شخصی ها که به هیچ اصول اخلاقی ،انسانی ،دینی و قانونی پایبند نیستند.
۱۵- تلاش برای تحقق سیاست تنش زدایی وحل مشکلات بین المللی و مذاکره و گفتگو با طرف های خارجی و بازگشت به برجام به منظور لغوتحریم های ظالمانه
۱۶-جامعه ما به شدت محتاج آشتی ملی است. لازم است حاکمان و رهبران جامعه برای تحقق آن که قبلاً از سوی دلسوزان نظام و به خصوص جناب حجه الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی مطرح شده بود اهتمام داشته باشند.
۱۷- صدا وسیمای ما باید حقیقتا صدای مردم باشد نه صدای یک گروه و جناحی خاص.
۱۸-برای حل مشکلات اجتماعی به مدیران اجتماعی نیازمندیم. در حوزه اجتماعی باید از افراد متخصص استفاده کرد تا بتوان بحران های اجتماعی را کنترل کرد.
۱۹- باید به جوانان و نسل جدید که به نسل زد معروف هستند توجه کرده و با روش های محبت آمیز و پیگیری مطالباتشان آ نها را به زندگی امیدوار کرد.
۲۰- امنیت و از آن مهمتر احساس امنیت شرط اساسی یک جامعه است. باید با برنامه ریزی و مدیریت مشارکت جویانه شرایط مناسب امنیت و احساس امنیت را برای همه شهروندان فراهم کرد.
راه نجات کشور و عبور از بحران ها حرکت در مسیر اصلاح طلبی و انجام اصلاحات ساختاری است. امید آنکه این مطالب دلسوزانه مورد توجه مسئولان و رهبران جامعه قرار گیرد. انشا ا…
تذکر: این متن سخنرانی اینجانب است که با انتخاب شورای هماهنگی احزاب اصلاح طلب گلستان قرار بود در دیدار خانه احزاب با استاندار ایراد کنم که حدود یک ساعت قبل از شروع مراسم اطلاع دادند که سخنرانی شما از طرف استانداری لغو شده است.