۰
يکشنبه ۱۹ تير ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۰۵

برجام و جایگاه از دست رفته مجلس

منصور انصاری
برجام و جایگاه از دست رفته مجلس
 همگان به ویژه سیاسیون نیک می دانند که گفتگوهای برجام چندین بار تا آستانه امضاء و نهایی شدن آن به ویژه در دورۀ اخیر و در دولت سیزدهم پیش رفت اما در حالی که بسیاری از صاحب نظران در داخل و خارج گفتند که کار تمام است، اعلام شد خیر، به نتیجه نرسیده است و البته هرکدام از طرفین ایران و آمریکا، دیگری را مقصر بی نتیجه شدن گفتگوها برشمردند و به افکار عمومی کشورهای خود نیز همین را گفتند.
ذی نفعانی چون کشورهای اروپایی یا چین و روسیه و کشورهای دیگر همچون ژاپن هم هرکدام به نسبت های مختلف چندین بار ابزار امیدواری کردند که توافق، نهایی و تمام شده است، ولی همچنان این توافق که این همه وقت و هزینه رفت و آمد برایش صرف شد، همانند دونده ای روی تردمیل، به رغم تحرک آشکار و نفس زدن های فراوان، برای توافق بر سر یکی دو محور جنبی و نه چندان مرتبط، ثابت و سر جای خود باقی مانده است.
جابجایی محل گفتگوها از هتل توبورک وین بعد از یک وقفه 100روزه به قطر، آن هم ظاهرا، نه رو در رو، بلکه هر یک در اطاقی جداگانه (هر چند مستقیم) و دوجانبه، بدون حضور کشورهای اروپائی، چین و روسیه، این ذهنیت را به وجود آورد که یک قوۀ تعقل هوشمندانه به وجود آمده است تا نتیجه موفقیت آمیز این گفتگوهای سرنوشت ساز، توامان با حل بعضی از مسائل منطقه اعلام شود، ولی نشد.
عاقبت پس از دو روز گفتگوی مستمر شبانه روزی و کاهنده، که نتیجه از سوی ایران؛ «عدم دستیابی به توافق مناسب» و از سوی آمریکایی ها و کشور های غربی «شکست گفتگوها» خوانده شد و سکوت توام با نارضایتی چین و سفر از پیش تعیین نشده باقری کنی به روسیه با تعابیر مختلفی که از این سفر شد، آمریکا و غربی ها با صراحت اعلام کردند که به زودی گفتگوی تازه ای صورت نخواهد پذیرفت.
رژیم اسرائیل به شکل های مختلف نتوانست رضایت و شادمانی خود را از اتفاق قطر پنهان دارد تا آنجا که باقری کنی در مورد خوابی آشفته از سوی این رژیم سخن گفت و گفت که اگر کوچکترین حمله ای راجع به ایران در رویاهای آن باشد، این خواب بیداری نخواهد داشت.
لحن دو کشور، حتی بیش از گذشته، چنان تند و خصمانه بود که جنگ طلبان افراطی آن سوی دریاها، خود را در مقام آتش بیار معرکه، آماده دمیدن درکوره جنگی با خسارات غیرقابل پیش بینی و تصور در کل منطقه کردند.
باقری کنی، چند روز پیش نیز سفری به عمان داشت، کشوری با سابقه سازماندهی حل چند مشکل میان ایران و آمریکا، کشوری که اولین دور مذاکرات پیشین میان طرف غیر دولتی ایران وآمریکا را در دولت احمدی نژاد به صورت فوق محرمانه سازمان دهی کرد، مذاکراتی که در آن، «وندی شرمن»، بانوی آهنین آمریکایی حضور داشت و به گفته خودش در آن مذاکرات چند بار از پافشاری ایران بر جزئیات و اطاله مذاکرات به گریه افتاده بود، برنامه ای که حتی رئیس دولت دهم نیز گفته بود از جریان یا کم و کیف آن مطلع نبوده است.
شگفت آنکه در مذاکرات اخیر، مجلس شورای اسلامی که خود را نمایندۀ تمام عیار مردم می داند؛ گویی در بی خبری مطلق به سر می برد! در هیچ مقطع و در هیچ دور مذاکره ای طی دولت سیزدهم لام تا کام نگفته و وارد این بحث که گویا ممنوعه است نشده و واکنشی سازمان یافته در مورد چگونگی انجام مذاکرات از خود نشان نداده است که چه باید شود یا چه نباید شود یا چگونه باید شود! گویا این مجلس، خود را نماینده مردم، چه آنان که موافق ادامه این وضع هستند و چه بخشی که به تنگ آمده، می خواهند این مذاکرات به نتیجه برسد و تحریم ها برداشته شود نمی دانند. این مجلس تاکنون  هیچ بیانیه راهگشایی که الزامی برای هیات مذاکره کننده ایجاد کند، صادر نکرده است.
این در حالی است که رئیسی، از همان ابتدای کار ریاست جمهوری اش اعلام کرد معیشت و زندگی متعارف مردم را به نتایج مذاکرات برجام گره نمی زنیم و این مفهوم را در عرصه های مختلف اقتصاد و بازرگانی تکرار کرد. البته آشکار است که افزایش قیمت ها و تورم فزاینده، عرصه زندگی را بر مردم تنگ کرده و بسیاری از صاحب نظران، اقتصاددان ها، تجار، کسبه خرد و حتی مردم کوچه و بازار بر این باورند که بدون برداشتن تحریم ها امکان گشایش در وضع کنونی زندگی و معیشت آنها وجود ندارد.
در آسیب شناسی اینکه چرا این مجلس الزامی برای مذاکره کنندگان برجام فراهم نمی سازد یا ضرب الاجلی تعیین نمی کند، باید گفت، مجلس در سایه تاثیرپذیری از دخالت نهادهای فرادست، روز به روز جایگاه خود را به عنوان نماینده مردم از دست می دهد، هر چند این موضوع در مجالس پیشین هم کم و بیش مصداق داشته است.
حکومت ها در دنیا در چارچوب هویت نظام های سیاسی به چند شکل حکمرانی می کنند: نظام های پارلمانی که قدرت غالب در دست مجلس است و دولت هم از دل مجلس بیرون می آید، نظام های ریاستی که قدرت رئیس جمهور بر پارلمان می چربد؛ همانند آمریکا و نظام های ترکیبی پارلمانی-ریاستی مانند فرانسه.
 هر چند در کشور ما، با توجه به اصل حاکمیت ولی فقیه و دامنه اختیارات ایشان در قانون اساسی، نمی توان به طور مشخص گفت هویت نظام، پارلمانی است یا ریاستی، بلکه همواره متناسب با شرایط که مجلس با دولت همسو بوده یا غیر آن و همچنین نوع موضوعات، در عرصه ای بینابینی میان این دو در نوسان بوده است؛ اما اگر مجلس به طور واقعی بر رای گسترده مردم متکی باشد، قدرتمند می شود و میزان اقتدارش نیز بستگی به میزان مشارکت و رای مردم دارد، در آن صورت بر دولت غلبه می یابد و شاید بتوان هویت نظام را متمایل به پارلمانی دانست.
از مجلس فعلی که موضوع مورد بحث این مقاله است، به دلیل اصرار بر شاکله ای یک دست و هم سو و هم نظر، نمی توان انتظار داشت الزاما نمایندۀ تمام طبقات مختلف اجتماعی با طرز فکرهای مختلف و متمایز باشد، لذا غالب نمایندگان مجلس به جای تلاش برای جلب نظر مردم از دریچه گسترش خدمت بیشتر به آنان، معطوف به قدرت و کسب نفوذ موثر در دولت برای تثبیت موقعیت خود در آینده هستند.
اگر این برداشت درست باشد، چنین مجلسی با اکثریت نمایندگانی از این دست، نمی تواند بر سرنوشت سازترین مسائل کشور همانند وضع کنونی تاثیرگذار باشد. مصداق بارز این امر، سکوت و بی تفاوتی آنها درباره مذاکرات برجام است که خود را ملزم به دخالت در توقف یا ادامه آن تا حصول نتیجه ای تعیین کننده نمی دانند.
 
 
کد مطلب: 168341
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *