این روزها یکبار دیگر مصرف برق در کشور به طور بیسابقهای بالا رفته است، به طوری که بر اساس اعلام مقامات وزارت نیرو، مصرف برق در منطقه تهران شامل استان تهران، البرز و قم به بیش از ۱۱ هزار و ۸۰۰ مگاوات رسید که مصرف بسیار بالایی است. همچنین مصرف برق در تهران بزرگ نیز تا ۳۰۰ مگاوات بیشتر از الگوی مجازی شد که برای این کلانشهر در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر چند روز پیش مصرف برق کل کشور از مرز ۶۷ هزار مگاوات گذشت و به عدد ۶۷ هزار و ۳۱۸ رسید که این میزان مصرف رکورد پارسال را شکست و رکورد امسال نیز همین عدد است. اگر چه بخشی از این افزایش مصرف برق، ناشی از گرمای کم سابقه هوا است و بررسیها نشانگر آن است که به ازای هر یک درجه افزایش دمای هوا، بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ مگاوات به میزان مصرف برق افزوده میشود اما از این واقعیت هم نباید چشم پوشی کرد که بخشی از مصرف بیرویه و بیش از حد برق در کشور ناشی از فقدان فرهنگ و الگوی مصرف در کشور است. این موضوع باعث شده که در زمینههای مختلف، میزان مصرف بعضی کالاها در کشور بالاتر از حد جهانی باشد: بالا بودن دور ریز نان، مصرف بیش از حد بنزین، مصرف عجیب و غیر قابل کنترل آب، مصرف بالای دارو نسبت به میانگین جهانی و.... این در حالی است که طی حداقل دو دهه گذشته در این باره هشدارهای بسیاری داده شده است اما اگر چه تغییراتی در میزان مصرف این اقلام در کشور صورت گرفته اما باز هم شاهد این وضعیت هستیم. در این باره چند نکته است که باید مورد توجه قرار گیرد: 1- فرهنگ سازی برای هر کاری باید دائمی و بر اساس استراتژی مشخص و دراز مدت باشد. مثلا این روزها بسیار شاهدیم که به مردم این امر گوشزد میشود که در ساعات پیک مصرف برق از وسایل برقی پرمصرف استفاده نکنند یا قرار دادن وسایل الکترونیکی در حالت standby در دراز مدت درست نیست و برق زیادی را هدر میدهد؛ این نکات باید همراه با گسترش، فروش و اشاعه مصرف لوازم مختلف برقی به مردم آموزش داده میشد و ملکه ذهنها بود، نه اینکه در این روزهای بحران یکباره سعی شود این موضوع به خورد اذهان عمومی داده شود! 2- فرهنگسازی مصرف باید همه جانبه و بر اساس نگاه اجتماعی باشد. اگر قرار است به مردم اصلاح فرهنگ مصرف آموزش داده شود تنها اشاره به برق کافی نیست. باید این آموزش به مردم داده شود که اولا منافع عمومی بر منافع فردی ترجیح دارد، ثانیا کلا باید در مصرف هر نوع کالایی، نگاهمان نگاه ملی باشد. اینجا است که موضوع «اقتصاد مقاومتی» هم میتواند یادآوری شود و مورد توجه قرار گیرد. در واقع اینها همان اهدافی است که در اقتصاد مقاومتی باید مورد توجه قرار بگیرد و برای عموم مردم کشورمان تبیین شود. بیشک یکی از برکات عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی، رسیدن به این نگاه اجتماعی و همه جانبه نگری در اصلاح الگوی مصرف است. 3- واقعیت این است که بخشی از مصرف بی رویه کشور مربوط به ساختمانها، امکانات و مجموعههای دولتی است. طبیعتا در ساعات اداری مصرف برق بیش از اندازه است و لازم است که اصلاح الگوی مصرف از ادارات و نهادهای دولتی و شبه دولتی آغاز شود. اصلاح الگوی مصرف و صرفهجویی در این مراکز علاوه بر اینکه به طور مستقیم، مصرف برق را کاهش میدهد، باعث تقویت روحیه همکاری مردم میشود. بدیهی است که در غیر این صورت، تاثیرگذاری توصیههای دولت به مردم کم خواهد بود.