بعد از حادثه دردناک سقوط ساختمان ده طبقه متروپل در آبادان، موضوعی که حتی بیشتر از اصل حادثه مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت سرنوشت «حسین عبدالباقی» مالک ساختمان مزبور و ساختمانهای مشابه در آبادان است.
اخبار ضد و نقیض از حال و روز مالک ساختمان بخش اعظم از فضای رسانهای را به خود جلب کرده است. در حالیکه مسئولین جمهوری اسلامی از طریق صدا و سیما میخواهند به انحای مختلف از مصاحبه و گفتگو با مقامات قضائی آبادان و نشان دادن جنازهای پوشیده در کاوری سیاه در یکی از قفسههای سردخانهای و اعلام آزمایشات DNA برای آحاد جامعه ثابت کنند او مرده، افکار عمومی مقاومت میکند و معتقد است نمرده یا در آبادان مخفی شده تا در زمان مقتضی از کشور خارج شود یا به دوبی و ترکیه رفته تا به کانادا برود. البته ناگفته نماند شبکههای مخالف جمهوری اسلامی در ایجاد این شک و تردید در بین مردم و بدبینی به اظهارات مقامات بیتاثیر نیستند. واقع قضیه اینکه، ناباوری در جامعه یک شبه با یک حادثه ایجاد نمیشود و ناشی از موارد بیشماری است که از قبل به وقوع پیوسته و سبب شده تا به عنوان یک اصل پذیرفته شده در بین اکثر مردم بوجود بیاید. علت اصلی ناباوری میتواند به دلایل فراوان از جمله زیر باشد:
۱- بخشی از ناباوری به زنده بودن یا فوت عبدالباقی ناشی از اظهارات متناقض مقامات مسئول استان خوزستان است بطوریکه یک روز بعد از حادثه اعلام کردند بازداشت شده است. در همان روز درخواست عمومی این بود اگر بازداشت شد چهرهاش به نمایش گذاشته شود.
در روز بعد اعلام شد فوت کرده و مجددا مردم خواستند تا جنازهاش نشان داده شود. فقط جنازه پیچیده شده در کاور با اشکهای برادرش نشان داده شد همه اینها حتی برای افراد خوش باور هم ناخوشایند است و به صحنهسازی تعبیر میکنند.
۲- سوءنظر و بدبینی جامعه به اشخاصی نظیر عبدالباقی که در کوتاه زمان با رانت از هیچ به همه چیز میرسند و ترقی آسانسوری میکنند همواره وجود دارد و این امر را متاثر از روابط پنهان و آشکار این اشخاص با مقامات شهری و استانی و کشوری میدانند.
بر این اساس، برای مردم سخت است وضعیت فعلی او را متاثر از همان روابط پنهان ندانند و به این علت معتقد میشوند همان قدرتها در حفظ او فعالند.
به هر حال دیر یا زود واقعیات مشخص میشود و اگر روزی روزگاری عبدالباقی از نا کجا آبادی پیدایش بشود مشخص نیست مسئولین چه پاسخی خواهند داد؟