صنعت هوایی ایران که چیزی حدود ۴۰سال در تحریم به سر برده و به جز ۱۶ هواپیمای پسابرجامی هواپیمای نو به خود ندیده بود، حالا دیگر جایی برای استخدام خلبانها ندارد.
به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: «خلبانی را میشناسم که راننده اسنپ شده است» این جمله را هوشنگ شهبازی یکی از خلبانان کهنهکار و معروف صنعت هوایی ایران میگوید. کسی که چندسال پیش هواپیمایی را بدون بازشدن چرخ، سالم به زمین نشاند و بعد از آن بود که سر زبانها افتاد. صنعت هوایی ایران که چیزی حدود ۴۰سال در تحریم به سر برده و به جز ۱۶ هواپیمای پسابرجامی هواپیمای نو به خود ندیده بود، حالا دیگر جایی برای استخدام خلبانها ندارد. خلبانهایی که به گفته هادی بهادری، عضو کمیسیون عمران مجلس دهم گاهی بیشتر از یکمیلیارد تومان برای آموزششان هزینه کردهاند اما با وجود هواپیماهای منسوخ و زمینگیر و صنعت هوایی که میگویند زیانده شده، دیگر پذیرای هیچ خلبانی نیست. این در حالی است که خلبانشدن آرزوی کودکی بسیاری از شهروندان ایرانی بوده است!
خلبانشدن آسان است؟
خلبانشدن در روزهای کودکی آرزوی خیلی از کودکان ایرانی بوده است. فکر اینکه سوار یک هواپیما باشی و در آسمانها پرواز کنی، واقعا وسوسهانگیز است. شاید این آرزو تا چندینسال پیش با هزینه زیاد قابل برآوردهشدن بود اما حالا یادگرفتن خلبانی یک چیز است و خلبانشدن رویایی محال. مهاجرت خلبانهای ایرانی به خارج کشور و جذب آنها توسط کشورهای همسایه یکی از معضلات امروز این شغل جذاب است. این روزها دیگر حتی با هزینههای چند صدمیلیونی هم نمیتوان خلبان شد و فقط این امکان وجود دارد که گواهینامه خلبانی گرفت وگرنه این روزها فارغالتحصیلان این رشته اصلا اوضاع خوبی ندارند و بازار کاری برای آنها وجود ندارد.
اینکه افراد انگشتشماری در ایران میتوانند لباس خلبانی بر تن کنند، نشاندهنده دشوار و گرانبودن هزینه برآوردهشدن این رویای بزرگ است. برای محققشدن این رویای بزرگ فرد متقاضی باید گواهینامه لازم برای پرواز را از سازمان هواپیمایی کشور اخذ کند، البته این درصورتی است که شما هواپیمای اختصاصی داشته باشید، وگرنه اخذ گواهینامه پرواز با هواپیما نیاز به یک آموزش ۱۰۶ ساعته دارد. ۶۰ ساعت آموزش به صورت تئوری است که شامل مباحث آیرودینامیک، مکالمات، هواشناسی، قوانین و مقررات پرواز و شناخت موتور هواپیما میشود.
یکی از راههای بسیار سخت برای خلبانشدن این است که متقاضی در کنکور سراسری شرکت کند و نمره لازم برای انتخاب رشته خلبانی را به دست بیاورد تا در دانشکدهای که دانشکده شرکت هواپیمایی کشور متعلق به وزارت راهوشهرسازی است، قبول شود. پس از گذراندن دوره تحصیلی ۴ساله و در صورت کسب نمرات رضایتبخش شرکت هواپیمایی کشور شما را به استخدام خودش درآورده و در ابتدا بهعنوان کمکخلبان در یکی از ایرلاینهای ایرانی مشغول به کارتان خواهد کرد.
البته از آنجایی که دانشکده هواپیمایی کشور اصولا یک مرکز آموزشی دولتی است، هزینههای تحصیل در آن بهمراتب کمتر از هزینههای تحصیل در آموزشگاههای آزاد خلبانی است. اما یادتان باشد که تنها تعداد انگشتشماری هرسال در دانشکده هواپیمایی کشور قبول میشوند. بنابراین خیلیها راه دوم را برای خلبانشدن انتخاب میکنند. این راه که عمومیترین و رایجترین راه تحصیل در رشته خلبانی در ایران و جهان است، چیزی نیست جز تحصیل در آموزشگاههای آزاد خلبانی.
آموزش خلبانی به شرط جیب پر پول
شما میتوانید با تحصیل در این دانشگاه انواع مدارک معتبر خلبانی را دریافت کرده و به رویای خود برسید، البته برای رسیدن به این رویا باید هزینه گزافی هم پرداخت کرد. هزینه تحصیل در آموزشگاههای آزاد خلبانی بسیار بالاست و پرداخت چنین هزینههایی از عهده هرکسی برنمیآید. این روزها هزینه رسیدن به این رویای بزرگ تا زمانی که یک فرد بتواند مدارک لازم را کسب کند و کمکخلبان شود، رقمی بین ۳۰۰ تا ۴۰۰میلیون تومان است. فردی که متقاضی خلبانی است، برای هر ساعت پرواز باید رقمی بین ۸۰۰ تا ۹۰۰هزار تومان هزینه کند تا به اصطلاح تمرین عملی لازم برای یادگرفتن خلبانی داشته باشد.
شهریهها چقدر رشد کردهاند؟
در تعرفه سال ۹۶ هزینه گذراندن دوره تئوری پرواز با هواپیما حدود ۳.۵میلیون تومان بود که این نرخ در سال ۹۷ به ۴.۵میلیون تومان هم رسیده که مدت زمان لازم برای برگزاری این دورهها حدود دوماه تا دوماهونیم است. علاوه بر این، ۴۶ساعت از این زمان نیز به آموزش عملی پرواز با هواپیما با حضور مربی اختصاص دارد که هزینه هر ساعت پرواز آموزشی هم نزدیک به یکمیلیون تومان است.
البته این یکمیلیون تومان فقط هزینه اجاره هواپیماست و مربی هم بابت آموزش مبلغ جداگانهای دریافت میکند. با این حال بعد از سپریشدن دورهای ۵ تا ۱۰ساله و صرف هزینهای کلان، فرد متقاضی با دریافت گواهینامه خلبانی تبدیل به کمکخلبان میشود و باید مدتها کنار یک خلبان حرفهای پرواز کند تا درنهایت بتواند به خلبانی باتجربه تبدیل شود. البته دریافت گواهینامه خلبانی به معنی استخدام در ایرلاینها یا سازمانهای هواپیمایی نیست.
خلبانان پشت درهای بسته
این روزها خلبانشدن نه تنها بهصرفه نیست و هزینهای کلان را میطلبد، بلکه بازار کار هم ندارد. فعالان این شغل و خلبانهای حرفهای از اشباعشدن بازار کار این شغل در ایران و نبود امکانات لازم برای ورود خلبانان جدید به این حیطه میگویند.
در حال حاضر وضع استخدام خلبان در میان ایرلاینهای داخلی اصلا مناسب نیست و کم نیستند افرادی که مدارک معتبر خلبانی و ساعتهای آموزشی پروازی بالایی دارند اما هنوز نتوانستهاند در هیچ یک از ایرلاینهای کشورمان مشغول به کار شوند. علاوه بر این در سالهای گذشته موضوع مهاجرت خلبانان همواره مطرح بوده؛ به طوری که یک روز مهاجرت این افراد به ترکیه و روزهای دیگر به کشورهایی مانند امارات و هند مطرح میشود. علاوه بر این حقوق پایین خلبانها و کمکخلبانهای ایرانی در داخل کشور در قیاس با خارج یکی از دلایلی است که منجر به مهاجرت تعداد زیادی از خلبانهای باتجربه از کشور شده است.
چندی پیش هادی بهادری، عضو کمیسیون عمران مجلس، از وضع مهاجرت خلبانهای ایرانی انتقاد کرده و گفته بود که وقتی برای تربیت یک خلبان از درجه کمکخلبانی به خلبانی بیش از یکمیلیارد تومان هزینه میشود، باید شرایط را برای حفظ این افراد فراهم کرد. این نماینده مجلس مهمترین عامل مهاجرت خلبانان ایرانی را به خارج از کشور تفاوت چشمگیر میان حقوق پرداختی خطوط هوایی داخلی با ایرلاینهای خارجی عنوان کرده که به گفته او گاهی اوقات این اختلاف قیمت چندین برابر نیز میشود.
هواپیما نداریم که خلبان داشته باشیم!
مهاجرت خلبانها و نبودن بازار کار مناسب برای آنها در داخل کشور یکی از مسائلی است که اهالی این شغل مهم هم مدام به آن اشاره میکنند.
هوشنگ شهبازی یکی از خلبانان قدیمی و کارکشته است که انتقادات زیادی درباره وضع فعلی خلبانان ایرانی دارد. شهبازی درباره اینکه چرا این روزها بازار کار مناسبی برای خلبانان ایرانی در داخل کشور وجود ندارد، به «شهروند» میگوید: «نه تنها قشر خلبانها بلکه نیروهای انسانی و مغزهای متفکر کشور در عرصههای مختلف به دلیل نبود زیرساخت و تفکر صحیح مدیریتی به فکر مهاجرت افتادهاند. خلبانی همیشه یک شغل جذاب و آرزویی بزرگ برای جوانهای ایرانی بوده و ما به این دلیل که در کشور هواپیما نداریم، نمیتوانیم حق خلبانشدن را از جوانان بگیریم.»
او ادامه میدهد: «وقتی فردی بیش از ۳۰۰میلیون تومان برای خلبانشدن هزینه میکند، چرا نباید بتواند به شغل دلخواهش در کشور مشغول شود؟ متاسفانه در حال حاضر هیچکدام از ایرلاینها و شرکتهای هواپیمایی خلبان استخدام نمیکنند و این موضوع واقعا دردناک است؛ زیرا در حال حاضر چون تحریم هستیم و هواپیما نداریم، خیلیها باید بیخیال خلبانی شوند و شغل دیگری را باید انتخاب کنند.»
بیشتر هواپیماهایمان زمینگیر هستند
شهبازی میگوید که شاید حدود ۵۰ تا ۱۰۰ هواپیما در خطوط هوایی ایران کاملا سالم و روبهراه باشند و پرواز مداوم انجام بدهند، اما در ازای این ۵۰ تا ۱۰۰ هواپیما بین ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ خلبان مجوز پرواز دارند.
او تأکید میکند: «خلبانهایی در این شرکتها حضور دارند که تعداد زیادی از آنها مازاد هستند و ممکن است در طول یک ماه فقط یک پرواز داشته باشند. حقوق ماهیانه این خلبانها هم رقمی بین ۱۰ تا ۱۵میلیون است که البته قابل قیاس با حقوق خلبانان خارج از کشور نیست. کشورهایی مثل مالزی، کویت، ترکیه و حتی هندوستان کشورهایی هستند که علاقه زیادی به جذب خلبانان ایرانی دارند و حقوقهای هنگفتی هم به آنها پرداخت میکنند.» کاپیتان شهبازی در اینباره ادامه میدهد: «حدود ۳۰ تا ۴۰ نفر از خلبانان باتجربه و معروف شرایط خروجشان از کشور مهیا شده و به دنبال مهاجرت هستند تا جایی که اطلاع دارم هم بیش از ۱۰۰ نفر تاییدیههای خود را گرفتهاند و در طی یکی دوسال آینده به کشورهایی مانند سنگاپور، هند، مالزی و حتی اروپا خواهند رفت.»
خلبانی که راننده اسنپ شده است
البته میگویند با وجود صنعت هوایی ضعیف ایران، خلبانان ایرانی از نظر سطح علمی در دنیا شناختهشده هستند و اصلا نمیتوان آنها را با خلبانان هندی، پاکستانی و حتی ترکیهای مقایسه کرد. خلبانان ایرانی در خارج از کشور میتوانند درآمدی بین ۱۲ تا ۱۵هزار دلار در ماه داشته باشند و مسأله مالی مهمترین دلیل مهاجرت خلبانان ایرانی از کشور است.
شهبازی میگوید: «یک خلبان در ایران با ۵ تا ۱۰میلیون تومان که نمیتواند زندگی کند. متاسفانه در حال حاضر ۲۵۰۰ خلبان با گواهینامه در جیبشان در این کشور وجود دارند که به مشاغل غیر مرتبط اشتغال دارند. باورکردنی نیست اما من خلبانی را میشناسم که چندین سال است گواهینامه خود را گرفته اما در هیچ سازمان هواپیمایی استخدام نشده و برای گذران زندگی راننده اسنپ شده است. این موضوع مایه تاسف بسیار زیادی است. ما برای این خلبانان نمیتوانیم زیرساخت تهیه کنیم که منظورم از تهیه زیرساخت خرید هواپیما است.»