«یکی از کارونسراهای بستک، از معدود بناهای تاریخی در این شهر است که اکنون از آن به عنوان کبابی استفاده میشود، خدا را شکر این کار را کردهاند تا دستکم با رفتوآمد در آن، این بنا سرپا بماند.»
به گزارش ایسنا، کمتر پژوهشگر و معماری بستکِ هرمزگان را میشناسد و با کوچه پس کوچههایش آشناست، شاید حتی متولیان میراثی این شهر هم ندانند که معماری بومی «بستک» اگرچه دستخوش کم توجهیهای برآمده از آسیبهای گذشت زمانه و سیر تجدد و نوگرایی شده اما هنوز میتوان آثار معماری بومی این شهر و دیگر بناهای منطقه، آیینه تاریخ و فرهنگ و تأثیر پذیرفته از اقلیم خاص آن را به چشم دید و بناهایی مانند کاروانسرا، حمام، مساجد، خانههای مسکونی، قلعهها و به ویژه برکههای فراوان منطقه که کافی است قدری به آنها توجه شود و مورد مرمت قرار گیرند تا پس از مرمت اصولی، جاذبهای برای گردشگران و مسافران باشند.
البته اگر ساختوسازهای جدیدی که هیچ رابطهای با معماری این شهر ندارد بگذارند، ساختوسازها هیچ ارتباطی با اقلیم و سیمای تاریخی شهر ندارند و حتی از نظر فرم، مصالح و ملاحظات طراحی گاه در تناقض با آنهاست.
اما این روزها بدتر از این وضعیتها بیتوجهی متولیان میراثی و حتی مرمتهای ناآگاهانه و اشتباه است که گریبان بستک را گرفته تا حتی پژوهشگران آشنا به این منطقه هم برای کبابی شدن یکی از کاروانسراهای این منطقه خدارا شکر کنند که دست مرمتگران نیفتاده یا زیر ضرباتِ شلاقیِ بارانهای سیلآسای مرداد ماه در بستک، مانند خانه «حاج کاظم» تخریب نشده و فرونریختهاند.
از سوی دیگر برخی مرمتهای انجام شده روی بناهای تاریخی بستک مانند پیشخوان بخاری معبدهندوها یا مقبره شیخ احمد راشد نمونههای بارزی از بیتوجهی روی بناهای تاریخی این شهر است که توسط دیگر افراد مرمت میشوندو هیچ نظارتی روی آنها نمیشود.
فریدون فراهانی، فعال میراث فرهنگی و مدرس دانشگاه که از حدود ۱۰ سال گذشته درگیر طرح پژوهشی جامعی برای میراث مکتوب معماری بستک است و سالها مطالعه و بررسی روی بناهای تاریخی این شهر داشته، به ایسنا میگوید: از سالهای گذشته نیز بناهای تاریخی این شهر، چوب بی توجهی میراث فرهنگی را میخورند، از سوی دیگر این شهر با مشکلات مضاعفی مانند زلزله، بارانهای سیلآسا و «چل پسینی (بعدازظهر)» مواجه است که باعث راه افتادن سیل در شهر میشود.
او با اشاره به وجود گودهایی در بخشهایی از شهر برای جلوگیری از بروز سیلاب در مواقع «چلپسینی» در سالهای گذشته در سطح شهر، ادامه میدهد: این گودها که در واقع کانالهای آب زیرزمینی بودند، معماریهای سادهای داشتند که مهمترین کاربری را برای شهر داشتند اما به مرور بخش زیادی از آنها را کور کردهاند، به عنوان مثال یکی از بانکهای دولتی در خیابان امام بستک روی یکی از مهمترین گودها ساخته شده است
وی که فوق لیسانس معماری و دکترای طراحی شهری است، با بیان ایننکته که به وجود آمدن این شرایط به این دلیل است که «چوب ترس بی دلیلمان را از انتقاد به مدیریت میراث فرهنگی میخوریم»، بیان میکند: اقلیم بستک گرم و نیمه مرطوب است، وقتی پای ساختمانها شوره میزند و نم میکشد، قطعا آن منطقه خشک است اما در برخی نواحی حالت مرطوب و نیمه مرطوب پیدا میکند، یک شرجی در تابستان ایجاد میشود، اما متاسفانه کاملا به وضعیت بناهای تاریخی شهر بیتوجهی میکنند.
او با بیان اینکه در سال ۹۰ کار پژوهش روی بستک را آغاز کرده، اظهار میکند: در آن زمان وقتی به بستک رفتم بسیاری از خانههای تاریخی و ارزشمند شهر تخریب شده بودند که مردم علت این اتفاق را سیل، باران و زلزله و در کنار آن بیتوجهیها به بناهای تاریخی میدانستند. بروز این اتفاقات بلایای طبیعی است و قطعا کاری از دست مردم بر نمیآید اما قطعا کارشناسان و مسئولان شهری و میراثی میتوانند راهکارهایی را برای جلوگیری از تخریب این بناهای تاریخی و اررزشمند پیش بگیرند.
فراهانی با بیان اینکه دو بنای تاریخی «صولت» و «حاج کاظم» بناهای تاریخی هستند که در طول یک سال گذشته تخریب شده یا در حال نابودی کامل هستند، ادامه میدهد: بنای «صولت» سال گذشته تخریب و کاملا صاف شد، بنای باارزشی که براساس تحقیقاتم از یکی از سه شیوهی معماری بستکی برخوردار بوده است، این خانه دارای ترکیبی از معماری بستک و معماری نواحی کویری بالاتر بود که از بین رفت.
وی قلعه «خان» را یکی دیگر از بناهای تاریخی دارای ارزش و خشتی در این شهر میداند که با توجه به اینکه در ورودی شهر قرار دارد ابتدا ویرانههایی را میبینید که یک گروه فعال خودجوش میراث فرهنگی با هزینههای شخصی سعی در برطرف کردن مشکلاتِ آن دارند، اما به نظر میرسد با توجه به نهادینه نشدن حفاظت از بناهای تاریخی بین برخی از مردم، آنها به مرور در حال از بین رفتن هستند.
او با اشاره به تخریب بخشهایی از «خانه کاظم» در بستک که به عنوان تنها خانه ممتاز از نظر دارا بودن ویژگیهای ثبتی معماری دربستک است، اظهار میکند: نشانههایی تاریخی در کالبد این بنا وجود دارد، که اگر مرمت شود میتواند به یک نماد تبدیل شود. هرچند بخشهای زیادی از ان تخریب شدهاند اما مرمت آن زیاد کار میبرد، چون خانه وضعیتِ بسیار بدی دارد.
این پژوهشگر با بیان اینکه بزرگترین مشکل بستک، میراث فرهنگی منطقه است، اظهار میکند: به نظر میرسد مسئول میراث فرهنگی منطقه هیچ تمایلی برای کمک به وضعیت آثار تاریخی این محوطه ندار از یک سو وی (مسئول میراث فرهنگی) هیچگاه در این موارد پاسخگو نبوده و به مرور بناهای تاریخی در حال از بین رفتن هستند و از سوی دیگر مرمتهای غیراصولی روی بناهای تاریخی انجام میشوند.
او ادامه میدهد: بدتر از خراب شدن یک بنا، مرمت غیراصولی آن است، مسجد «بن نادا» در بستک به وسیلهی همین مرمت غیراصولی به بهانه مقاوم سازی از بین رفته است، برخی مواقع میبینیم که بهانهی مرمت روی یک بنا کار میکنند اما در واقع هیچ مرمت و کار اصولی روی ان بنا انجام نمیشود، فقط اعتبارهاست که در این میان هزینه میشوند.
وی با تاکید بر اینکه شورای شهر و شهرداری نیز در این زمینه آنطور که باید نتوانستند وارد شوند، بیان میکند: شهرداری سابق قولهایی برای انجام برخی اقدامات مطرح کرده بود، اما آنها نیز به نتیجه نرسیدند. درست چند متری مساجد تاریخی پولهای کلانی خرج ساخت مساجد جدید میشود، در حالی که میتوانیم با همان هزینهها مساجد تاریخی خودمان را حفظ کرده و از آنها استفاده کنیم.
او اضافه میکند: درست در کنار مسجد تاریخی «بن نادا» مسجد جدیدی ساختهاند، آنهم در شرایطی که مسجد قدیمی در همین حالت نیز ارزش مضاعفی نسبت به فضا دارد، از سوی دیگر با توجه به اینکه خیرین برای مسجد جدید هزینه میکنند اقداماتشان هیچ ضابطهای ندارد و حتی مردم نیز توجه زیادی نسبت به کارها و نوسازیهایی که میشود، ندارند و ناهماهنگی در آنها زیاد است.
فراهانی با تاکید بر اینکه «وقتی حرف از اقتصاد گردشگری میزنیم باید آنرا انجام دهیم»، ادامه میدهد: مقام رهبری در سالهای گذشته فرموده بودند؛ «وقتی این قدر جاذبه تاریخی در ایران داریم چرا کاری نمیکنیم که جوانانمان کیف حلال داشته باشند» میتوانیم مردم و جوانان را به دیدن این همه جاذبهی تاریخی در کشور دعوت کنیم، اما هیچ گاه این کار را انجام نمیدهیم.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه بستک در یک محور حرکتی مهم قرار گرفته و حتی برای رسیدن به بندرعباس و بندر لنگه از بستک رد میشوند، ادامه میدهد: چنین محوطهای حیف است که بدون هیچ برنامهی کلان مدیریتی به این روش در آن کار شود، باید دولت توجه کند و از میراث فرهنگی و حتی بخش خصوصی برای نجات بناهای تاریخی بخواهند به این بحث وارد شوند.
او با تاکید بر اینکه در مقیاس کلان مشکل داریم، چون به آن مناطق توجه ویژهای نمیشود، اظهار میکند: این موارد جزو خواستههای کلان کشور است، توجه به اقتصاد کلان گردشگری، حفظ هویت ملی، ایجاد حفظ تعلق در مردم هر ناحیه، تشویق به بومگردی، عدم اتکای اقتصاد به صادرات و واردات یا نفت جزو خواستههای کلان کشور است که توجهی به آنها نمیشود، حتی گردشگری به عنوان یکی از اولویتهای فعلی کشور هم جزو این موارد قرار میگیرند.
وی ادامه میدهد: کار خیر فقط محدود به مسجد سازی نیست، کاری که امروز میتوانند انجام دهند برای حفظ آثار برای نسلهای بعدی کمک میکند. توجه بناهای تاریخی، مرمتهای اصولی و مهمتر از همه مردم که باید آگاهی از وضعیت آثار تاریخی و مشارکت در حفظ آنها داشته باشند، اما این اتفاق هنوز رخ نداده است.
فراهانی با اشاره به اینکه متاسفانه در منطقهای مانند بستک مدیریت جزیرهای از سوی شهرداری، میراث فرهنگی و دیگر نهادها انجام میشود و هر کدام از نهادها خود را در همه مسایل دخالت میدهند، تاکید میکند: آنها باید هماهنگ و همسو باشند تا شهر و منطقه به یک برند تبدیل شوند، این بناها میراث بستک هستند درست مانند سیوسه پل برای اصفهان.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه نیازمند یک برنامه سیستماتیک و کلان هستیم تا بتوانیم بناهای تاریخی این منطقه را حفظ کنیم،ادامه میدهد: مساجد تاریخی، قلعه خان و کاروانسراهای بینراهی هیچکدام اوضاع خوبی ندارند، مرمتهایشان اصولی نیستند. درا ین شرایط یک کارونسرا در بستک کبابی شده که باید برای آن خدا را شکر کرد چون سرپاست و افراد به آن رفت و آمد دارند.