به گزارش فارس، «جویل هیرشهورن» در مقالهای در پایگاه تحلیلی کانادایی «گلوبال ریسرچ» مینویسد: اگر میخواهیم سیاستمداران کار درست را انجام دهند، اول مردم باید کار خود را درست انجام دهند.
* نود درصد مردم آمریکا از کنگره رضایت ندارند
از هزاران کار احمقانهای که آمریکاییها انجام میدهند، هیچکدام احمقانهتر از سنت انتخاب اعضا کنگره هر دو سال یک بار نیست. نظرسنجیهای فراوانی صورت گرفته است که نشان میدهد دیدگاه مثبت مردم نسبت به کنگره به شدت کاهش یافته است. بر اساس نظرسنجی که موسسه گالوپ انجام داده و نتایج آن چند هفته پیش منتشر شد، از هر ده آمریکایی تنها یک نفر مقامات کنگره را تایید میکند و این آمار پایینترین میزان طی ۳۸ سال گذشته بوده است.
* نمایندگانی که انتخاب میشوند از پیش معلوم است
امسال نیز همانند سالهای گذشته، رای دهندگان آمریکایی همان نمایندگان سالهای گذشته را انتخاب خواهند کرد، مگر آن که دست به کار شده و کشور را پس بگیرند. برخی از این نمایندگان اصلاً رقیبی ندارند و مثلاً طی ۲۰۰۰ دور انتخاباتی که در ارتباط با ۴۳۵ کرسی مجلس نمایندگان تا کنون صورت گرفته است ۶۴ نماینده رقیب عمده حزبی نداشتهاند و بر اساس تحقیقات «کانون رای و دموکراسی» در سال ۲۰۰۸ تمامی کرسیهای آرکانزاس در مجلس نمایندگان بدون وجود هیچ رقیبی در اختیار یک حزب قرار گرفته است. طراحی دوباره سیاسی مناطق کنگره و توزیع ناعادلانه آنها از آن رو صورت گرفتهاست تا اطمینان حاصل شود نمایندگان یا یک حزب خاص دوباره انتخاب میشوند.
این روزها تنها راه حذف یک نماینده آن است که در انتخابات اولیه حزب شکست بخورند، فوت کنند یا فساد اخلاقی یا مالی پیدا کنند. البته در انتخابات اولیه حزب نیز نمایندگان فعلی در زمان مناسب با از همان حزب جایگزین میشوند که برای نمایندگی در نظر گرفتهشدهاند، و افراد جایگزین عموماً اشخاصی حزبی هستند که از نماینده قبلی تندروتر میباشند.
* هر دوره اوضاع از دور قبل بدتر میشود
معمولا نویسندگان و تحلیلگران سیاسی علت این امر را آن میدانند که با اینکه مردم بهدرستی فهمیدهاند که به طور کلی کنگره ناکارآمد و ناتوان در تحقق منافع مردم است اما فکر میکنند ارزشش را دارد که نمایندگان و سناتورهای خود را دوباره انتخاب کنند. ولی پرواضح است که این استدلال اصلاً منطقی نیست. اگر این استدلال درست بود آنگاه به طور کلی و در سطح ملی با انتخاب مجدد نمایندگان و سناتورها طی هر دوره انتخابات اوضاع بهتر و بهتر میشد. اما در عمل میبینیم که با هر بار برگزاری انتخابات عملکرد کنگره بدتر و بدتر میشود. به طور کلی در سیستمی که دوحزبی است، نمایندگان صرف نظر از اینکه به کدام حزب تعلق دارند شایستگی انتخاب مجدد را ندارند.
اگر کنگره در مجموع بد عمل کند که چنین نیز هست، آنگاه میتوان گفت که این شرایط ناراحتکننده ماحصل عملکرد همه نمایندگان است. البته استثناهایی نیز وجود دارد که نمیتوان از آن نتیجه گرفت که این روش رایگیری درست است.
چگونه میتواند یک دموکراسی به درستی عمل کند و اعتباری داشته باشد در حالی که حوزه انتخابیه از انجام اقدام لازم برای برکناری نمایندگان منتخب که بیکفایتی خود را ثابت کردهاند طفره میرود.
* مردم فکر میکنند بین بد و بدتر باید بد را انتخاب کرد
اکثر آمریکاییها به یکی از دو حزب اصلی وابستگیهایی دارند در حالیکه به طور رسمی عضو آن حزب نیستند و یا حتی خود را به آن حزب غیرمتعهد میدانند و خود را مستقل مینامند. همچنین بیشتر آمریکاییها در مناطقی زندگی میکنند که حزب مورد علاقه آنها دارای مقبولیت بیشتر است. بدین ترتیب در زمان انتخابات نمیتوانند خود را راضی کنند که به کاندیدای حزب مخالف یا کاندیدای دیگری رای دهند و یا آنقدر از دست دولت و سیستم سیاسی خسته و کلافه هستند که یا اصلا رای نمیدهند و یا در انتخابات مجلس شرکت نمیکنند.
دلیل دیگر میتواند این باشد که مردم فکر میکنند که بین بد و بدتر باید بد را انتخاب کرد چرا که نماینده ناصالحی که میشناسید بهتر از کاندیدایی است که نمیشناسید بهویژه اگر متعلق به حزب مخالف باشد. انتخاب مجدد نمایندهها مانند یک مخدر کم خطرتر است چرا که به نظر میرسد هرچه نمایندهها بیشتر در مجلس بمانند از دورههای قبلی بهتر عمل میکنند. چون مردم فکر میکنند این نمایندهها حالا دیگر سرد و گرم دیدهاند و به هر سوراخی سرک کشیدهاند و حالا دیگر آنچه که زمانی قولش را دادند محقق میکنند. واقعا که احمقانه است. به مجلس با این عملکردش نباید جایزه داد بلکه باید آنرا جریمه هم کرد.
سوم آنکه معمولاً پول نمایندگان را به اندازه کافی فاسد کرده و پول کافی جمع کردهاند. پول بیشتر یعنی تبلیغات بیشتر و دروغ بیشتر. دروغ همیشه جواب میدهد بهویژه در مورد بسیاری از رأیدهندگان که اطلاعات کافی ندارند به سادگی تحت تأثیر تبلیغات قرار میگیرند. چیزی که در این روزها زیاد شنیده میشود این است که میگویند سوابق ما را فراموش کنید. علت این امر آن است که هیچ نمایندهای دوست ندارد که به او به چشم آدمهای واشنگتننشین نگاه کنند. باید گفت اگر سابقه خوبی ندارید پس چرا میخواهید دوباره انتخاب شوید.
در آمریکا دولتی که نماینده واقعی مردم باشد خیلی اهمیت دارد. پس میتوان گفت انتخاب دوباره نمایندگانی که همواره شایسته برکناری هستند نه تنها بر خلف منافع ملی است بلکه مخرب و بر ضد اصول جمهوری مبتنی بر قانون اساسی است.
* اگر کنگره به همین شیوه کار کند سرانجام باعث نابودی آمریکا میشود
امسال ۱۰ سناتور و ۴۲ نماینده مجلس نمایندگان برای انتخاب مجدد شرکت نمیکنند. اما اگر به دورههای قبل نگاهی بیندازیم میبینیم که شمار نمایندگانی که از کنگره خارج میشوند زیاد شده است. در انتخابات مجلس نمایندگان از ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۸ تنها یک سوم رایدهندگان به کسی رای دادهاند که برنده نشده است و ۷۳ درصد نمایندگان با حداقل ۲۰ درصد فاصله از نفر دوم انتخاب شدهاند. قدرتی که نماینده کسب میکند باعث میشود تا رقابت سیاسی لازم که در یک دموکراسی واقعی دیده میشود، کاهش یابد.
اگر این حق انحصاری نماینده شدن امیدی نیست که کشور به مسیر درست بیفتد. مهم نیست چه کسی رئیسجمهور میشود. اگر کنگره به کار خود به همین شیوه ادامه دهد سرانجام آمریکا نیز به آن قدرتهای جهانی خواهد پیوست که از میان رفتهاند.
پس یا همین حالا نمایندگان فعلی را برکنار کنید یا خود را در نابودی آمریکا شریک کنید. این آشغالها را بیرون بیندازید. به جای آنکه به نامزد حزب مخالف رای بدهید به نامزد حزب خودتان رای ندهید، حتی اگر این کار باعث شود حزب کنترل سنا یا مجلس نمایندگان را از دست بدهد.
اگر این نمایندگان را برکنار نکنید آنگاه هرکاری که دولت فدرال انجام بدهد یا ندهد باعث عذاب وجدان شما خواهد شد. پس بیایید و کاری کنید امسال صدایتان شنیده شود.