به گزارش فارس، «پائول سالم» مدیر مرکز خاورمیانه اندیشکده کارنگی در بیروت، در مقالهای، پیامدهای جداگانه انتخاب دوباره اوباما یا پیروزی رامنی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا را بر کشورهای عربی بررسی کرده است. در حالی که اوباما در صورت انتخاب دوباره، به همان سیاستهای اشتباه خود در خاورمیانه ادامه خواهد داد، رامنی هم از سوی دیگر عقایدی شبیه به جورج بوش دارد و در صورت پیروزی، سیاستهای جنگطلبانهای را در منطقه دنبال خواهد کرد.
* پیامدهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در جهان عرب
همزمان با تلاش رسانهای کنوانسیونهای ملی دو حزب اصلی در آمریکا، جهان عرب نیز در حال بررسی تأثیر نتیجه انتخابات دو ماه دیگر آمریکا بر کشورهای خود است. چهار سال پیش، کشورهای عربی از پیروزی باراک حسین اوباما خوشحال شدند؛ وی جوانی آفریقایی آمریکایی بود و ریشههای خانوادگیاش با مسلمانان پیوند داشت. تبلیغات امیدبخش اوباما و شعار «بله ما میتوانیم»، تخیل اعراب را پر کرد. تقریباً همه اعراب (محافظهکار و لیبرال، مذهبی و سکولار، شیعه و سنی) منتظر بودند تا جورج دبلیو بوش کاخ سفید را ترک کند.
* متحدین آمریکا در منطقه معتقدند سیاستهای اوباما درباره ایران و مصر اشتباه است
اما امروز وضعیت متفاوت است. آمریکا نسبت به چهار سال پیش حضور کمرنگتری را در منطقه دارد و کشورهای خاورمیانه با مسائل داخلی و منطقهای خود مشغول هستند و مردم درباره حضور آمریکا نظرات متفاوتی دارند. بسیاری از متخصصین در کشورهای فارغ از انقلاب (به ویژه در کشورهای سلطنتی خلیج فارس) معتقدند اوباما برخورد نرمی با ایران دارد و بیش از حد با قیامهای دموکراتیک و جنبش اخوانالمسلمین، حزب پیروز انتخابات مصر، کنار میآید.
* رامنی به خوشرفتاری اوباما با ایران و بدرفتاری او با اسرائیل انتقاد میکند
حتی در خود آمریکا هم متخصصین نظرات متفاوتی درباره این موضوع دارند که پیروزی رامنی و یا انتخاب دوباره اوباما چه تغییراتی در سیاست خارجی آمریکا به طور کلی و به ویژه سیاستهای خاورمیانهای این کشور به وجود خواهد آورد. شکی نیست که این انتخابات آمریکا، عمدتاً صحنه نبرد بر سر موضوعات داخلی است. اگر اوباما در نظرسنجیها آمار خوبی ندارد به خاطر اقتصاد ضعیف و نرخ بالای بیکاری است، نه به دلیل موفقیت یا شکستهای خارجی دولتش. دولت اوباما نیروهایش را از عراق خارج کرد، سال ۲۰۱۴ را برای خروج از افغانستان تعیین کرد، بن لادن را کشت و نبرد با هواپیماهای بدون سرنشین علیه القاعده را افزایش داد؛ ضمناً در دوره ریاستجمهوری او، حملهای تروریستی به آمریکا انجام نشد. رامنی در تبلیغات خود، کشتن بن لادن را به اوباما تبریک میگوید اما همچنین از او به خاطر دوستی زیاد با روسیه و چین، خوشرفتاری با ایران، سختگیری علیه اسرائیل و عدم عکسالعمل نسبت به کاهش قدرت آمریکا انتقاد میکند.
* نتیجه انتخاب دوباره اوباما به عنوان رئیسجمهور، احتمالاً همکاری با دولتهای جدید خاورمیانه خواهد بود
اگر اوباما دوباره انتخاب شود، سیاست او درباره خاورمیانه تغییر زیادی نخواهد داشت. روند کاهش حضور آمریکا در منطقه، مثل خروج از عراق در دور اول، با خروج نیروها از افغانستان در دور دوم ادامه خواهد یافت؛ هرچند عملیات هواپیماهای بدون سرنشین علیه گروههای مشکوک به القاعده در منطقه همچنان پیگیری خواهد شد. اوباما در شمال آفریقا نیز با دولتهای جدید پس از انقلاب همکاری و کماکان ارتباط با احزاب مسلط وابسته به اخوانالمسلمین را حفظ خواهد کرد و آنها را به حرکت به سوی عملگرایی و تعادل تشویق میکند.
* سیاستهای اوباما درباره سوریه و ایران ممکن است در دور دوم ریاستجمهوریش کاملاً تغییر کند
با این حال، وقایع سوریه و ایران اوباما را مجبور به تغییر سیاستهایش خواهد کرد. اوباما در سوریه خواستار سرنگونی اسد شده اما با اعلام منطقه پرواز ممنوع چندان موافق نیست؛ این احتمال وجود دارد که درگیریها در سوریه به گونهای رقم بخورد که اوباما مجبور شود در این تصمیمهای خود تجدید نظر کند؛ جنگ لیبی در سال ۲۰۱۱ نیز همینگونه آغاز شد. پس از شکست اقدامات اولیه اوباما در ایران، وی ائتلافی بینالمللی را برای اعمال تحریمهای شدید علیه ایران تشکیل داد اما ظاهراً نه گفتگو و نه تحریم، موضع جمهوری اسلامی را درباره برنامه هستهایش تغییر نداده است. حمله اسرائیل یا تحولات ناگهانی در پرونده هستهای ایران در دور دوم ریاستجمهوری اوباما، ممکن است او را مجبور به بررسی گزینه نظامی علیه این کشور کند؛ گزینهای که رئیسجمهوری آمریکا همواره آن را آخرین تیر در ترکش دانسته است.
* اوباما در دور دوم هم از نظامهای استبدادی عرب در شورای همکاری خلیج[فارس] حمایت و برای تقویت روابطشان با اسرائیل تلاش خواهد کرد
در صورت انتخاب دوباره اوباما، آمریکا درباره اعضای شورای همکاری خلیج[فارس]، تعهد خود را به امنیت منطقهای و جریان آزاد نفت و گاز حفظ خواهد کرد و همچنان به کشورهای منطقه توصیه میکند به فکر اصلاحات تدریجی سیاسی باشند تا به سرنوشت دیگر نظامهای مستبد عربی دچار نشوند. اگرچه اوباما در روند صلح خاورمیانه شکست خورد اما وی همچنان به این موضوع علاقهمند است و شاید در دور دوم، برای پیشرفت در گفتگوهای اسرائیل و فلسطین و اسرائیل و کشورهای عربی تلاش مجددی انجام دهد.
* شعارهای تبلیغاتی رامنی بیشتر آرمانی و مبتنی بر لزوم برتری نظامی آمریکا نسبت به همه کشورهای جهان هستند
هرچند رامنی عملگرا به نظر میرسد اما دولتی به ریاست رامنی، احتمالاً با روی کار آمدن بسیاری از نئومحافظهکارها در تیم سیاست خارجی آمریکا همراه خواهد بود. حزب جمهوریخواه کنونی هیچکدام از میانهروهای پرنفوذ مثل «جیمز بیکر»، «جورج بوش» پدر، «جورج شولتز» و غیره را ندارد، بلکه تحت سیطره ایدئولوژی حزب راستگراست. رامنی در تبلیغات خود تأکید کرده که آمریکا باید قدرت مسلط در تمام جهان باقی بماند، برتری نظامی خود را دوباره ایجاد نماید و از قدرت برای تعیین آینده جهان و حفظ نظم بینالمللی استفاده کند. البته این صحبتها صرفاً آرمانی هستند و دولت رامنی باید با واقعیتهای تلخی همچون حفظ ارتشی بینهایت گسترده در عین کاهش بودجههای سالانه مواجه شود؛ باید ببیند دیکته کردن عقاید آمریکایی در جهانی که چند قطبی است و قدرت آمریکایی و غربی در آن به سرعت سقوط میکند، چهقدر دشوار است.
* سیاستهای خاورمیانهای رامنی از اوباما بسیار خشنتر خواهد بود
در خاورمیانه نیز احتمالاً بخشی از شرایط کنونی ادامه خواهد داشت و قسمتی از این شرایط نیز تغییر خواهد کرد. رامنی هم به خروج از افغانستان، اگرچه شاید در یک زمانبندی طولانیتر متعهد است. اگر او انتخاب شود، حملات هواپیماهای بدون سرنشین در زمان اوباما که از دوره بوش به ارث رسیده بود، باز هم ادامه پیدا خواهد کرد. وی همچنین متعهد شده تا به کشورهایی که دیکتاتورهایشان را اخراج کردهاند، برای رسیدن به دموکراسی کمک کند اما نسبت به اوباما مخالفت بسیار بیشتری با احزاب وابسته به اخوانالمسلمین دارد و ممکن است نیروهای آمریکایی را راهی جنگ با دولتهای جدید اسلامگرا در خاورمیانه کند.
* رامنی در مورد سوریه و ایران یک پله از اوباما جلوتر رفته و تنها اندکی با گزینه نظامی فاصله دارد
دولت رامنی با سوریه و ایران نیز بیش از دولت اوباما برخورد خواهد کرد. وی تاکنون با حمایت از اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه مخالفت کرده اما به مسلح کردن شورشیان چراغ سبز نشان داده است. درباره ایران نیز، هنوز از گزینه نظامی صحبتی نکرده اما بیش از اوباما احتمال دارد که با حمله یا لشکرکشی اسرائیل علیه ایران همراهی کند. نظر رامنی پیرامون روند صلح نیز شبیه به نظر بوش است؛ این روند اولویت اصلی آمریکا نیست؛ آنچه اهمیت دارد حمایت آمریکا از امنیت اسرائیل و برتری نظامیاش در منطقه است.
* رامنی هم مثل بوش، درباره خاورمیانه موضعگیریهای اشتباهی دارد
جورج دبلیو بوش، در سال ۲۰۰۰ ظاهراً به عنوان فردی میانهرو و عملگرا با برنامهای عمدتاً داخلی روی کار آمد اما وقتی با حوادث ۱۱ سپتامبر رو به رو شد، آمریکا را وارد ماجراجوییهای بزرگی در خاورمیانه کرد. به همین ترتیب، صحبتهای حزب رامنی و موضعگیریهای اشتباه آنها در مقابل واقعیتهای خاورمیانه، میتواند این منطقه را در تنشها و تقابلهای شدیدتری فرو ببرد.
* اعراب احتمالاً ترجیح میدهند به جای آن که رامنی روی کار بیاید، اوباما دوباره انتخاب شود
برغم تسلط رو به افول آمریکا در جهان، کشورهای عربی خوب میدانند که خاورمیانه تحت تأثیر شدید نتایج انتخابات آمریکا خواهد بود. در حالی که اکنون بسیاری از مردم در کشورهای عربی احتمالاً طرفدار انتخاب دوباره اوباما هستند اما مسلماً برخی از پادشاهان کشورهای منطقه نیز که از ایران و تشکیل دولتهای دموکراتیک اسلامگرا در هراسند، از پیروزی حزب جمهوریخواه بیشتر خوشحال خواهند شد.