باورمان نمی شود در نزدیکی مرکز یکی از استانهای قدیمی و بزرگ کشورمان، منطقه ای باشد که معنای زندگی انسانی در آن گم شده است. باورمان نمی شود که در قرن بیست و یکم انسانهایی پیدا شوند که معنای ماشین را نمی دانند، از آب آشامیدنی محروم هستند، سالی یک بار به حمام می روند، به شعاع دهها کیلومتری خود پزشک و درمانگاه ندارند و در اثر بیماریهای معمولی جان می بازند و در حسرت دیدن یک برنامه تلویزیون سراسری ایران هستند. به گزارش پایگاه خبری فریادگر، منطقه سرفیروزآباد به مرکزیت شهر هلشی در ۲۳ کیلومتری جنوب کرمانشاه قرار دارد که شامل ۲۳۲ روستا می شود. از شهر هلشی که به سوی روستاهای سرفیروآباد حرکت کنیم حدود ۵۰ کیلومتر در بین مناطق کوهستانی طی میشود و پس از آن باید وارد جاده ای خاکی با سنگلاخهای بزرگ شد و برای رسیدن به اولین روستا ۷ کیلومتر را طی کرد. روستای "وینه بهاران" هیچ امکاناتی برای یک زندگی انسانی ندارد. این روستا از آب آشامیدنی محروم است و اهالی آن برای تهیه آب آشامیدنی به جوی کم آبی پناه می برند که در آن انواع مواد آلوده یافت می شود. در این روستا ماشین معنا ندارد و همچون گذشته های دور، از چهارپایان برای حمل و نقل استفاده می شود که این حیوانات نیز آب خود را از جوی باریکی می نوشند که اهالی آب مورد نیاز برای نوشیدن و استحمام را برداشت می کنند. فاصله این روستا با نزدیکترین مرکز درمانی که یک خانه بهداشت است ۱۴ کیلومتر است که این مرکز درمانی هم در طول سال پزشک ندارد. این روستا مسجد و مدرسه ندارد و اکنون بسیج سازندگی برای آنها در حال ساخت مسجد است.یکی از اهالی این روستا که مرد سالمندی است میگوید: تمام این منطقه سنگلاخ است و زانوهایمان درد می کند. همسرم نیز اکنون به دلیل دردهای استخوانی در خانه افتاده و امکان کمک رسانی به آنرا نداریم. جوانی که در این روستا زندگی می کند می گوید: معنی حمام را نمی فهمیم. هر چند وقت یک بار که بتوانیم آب این جوی را گرم می کنیم و بر سرمان می ریزیم. به روستای دیگر به نام گلستان از حوزه عثمانوند می رویم. اهالی این روستا نیز در فقر و محرومیت به سر می برند. اینها هم آب آشامیدنی ندارند و از همان آبی استفاده می کنند که روستای پایین دستی استفاده می کرد با این تفاوت که اهالی روستای قبلی برای بردن آب باید یک کیلومتر را پیاده طی می کردند و اهالی این روستا باید ۲ کیلومتر را طی کنند تا آب بیاورند. اهالی این روستا نیز مانند روستای قبلی از داشتن حداقلهای زندگی محروم هستند. یکی از جوانان این روستا می گوید: ما فراموش شدگان این کشور هستیم و هیچ کس به فریادمان نمی رسد. یکی از افراد میانسال روستا وارد بحث می شود و می گوید: پای هیچکدام از مسوولان به این روستاها باز نمی شود. فقط هنگام انتخابات که می شود به سراغمان می آیند و قول می دهند که مشکلاتمان را پیگیری کنند اما به محض اینکه انتخابات تمام می شود کسی سراغی از ما نمی گیرد. یکی دیگر از اهالی روستا با اعلام اینکه وسیله ارتباطی با شهر نداریم می گوید: هر ۲۴ ساعت یک بار یک مینی بوس از شهر به روستا می آید و باز می گردد و اگر از این ماشین جا بمانیم و بیماری داشته باشیم یا هر مشکل دیگری داشته باشیم باید تا فردا صبر کنیم تا ماشین یک بار دیگراز این طرفها عبور کند. به روستای دیگری می رویم که در آن یک کانکس آهنی به عنوان مدرسه تعریف شده که حدود ۹ دانش آموز در ۶ مقطع تحصیل می کنند. بنا بر ادعای روستاییان معلم این روستا در هفته ۲ بار می آید اما ای کاش نیاید زیرا معتاد است و در مدرسه بین کودکان به مصرف مواد مخدر می پردازد. سقف این کانتینر سوراخ است و برای گرم کردن آن تنها یک بخاری کوچگ گذاشته اند که در زمستان پاسخگو نیست. به روستای "سرین" می رویم. اینجا هم آسمان همان رنگ بی توجهی مسوولان را دارد. از آب آشامیدنی خبری نیست و بدبختی ها همانگونه است. اما جالب اینجاست که این منطقه با این محرومیت پر از بشقابهای ماهواره است. وقتی از اهالی در مورد وجود این همه ماهواره سوال می کنیم میگویند: هیچگونه آنتن دهی در این منطقه وجود ندارد. گوشی های موبایل آنتن نمیدهند و تلویزیون هم آنتن دهی ندارد زیرا این منطقه تحت پوشش صدا و سیما نیست. یکی از میانسالان این روستا با اعلام اینکه سرفیروزآباد فراموش شده است می گوید: کار جوانان این منطق در تماشای ماهواره و گرایش شدید به اعتیاد خلاصه شده و چون راه دیگری ندارند به یک امر طبیعی تبدیل شده است. نکته دیگر اینکه مردم این منطقه گرایش شدیدی به اعتیاد دارند و از آنجا که این منطقه دچار خشکسالی است و درختهای بلوط به صورت خودرو در این منطقه بسیار است، مردم شبانه اقدام به بریدن و آتش زدن درختها می کنند و زغال آنها را می فروشند. در این رابطه حسن کریم آبادی بخشدار سرفیروز آباد میگوید: از روزی که در سال ۸۸ بخشدار شدم به روستاهای منطقه سرکشی کردم و ۳ روستا را شناسایی کردم که تاکنون پای هیچ مسوولی به آن نرسیده بود. وی با اعلام اینکه۲۳۲ روستای سرفیروز آباد تنها ۲ درمانگاه دارد می گوید: شهر هلشی که مرکز فیروز آباد است هنوز درمانگاه و پزشک ندارد. وی با اعلام اینکه اکنون ۳۲ روستا آب آشامیدنی ندارند می گوید: بنا داریم مشکلات این روستاها را برطرف کنیم. بخشدار سرفیروزآباد می گوید:اعتیاد در این منطقه بیداد می کند. یکی از معروفترین روستاها گلیانی علی باقر بود که توانستیم به همکاری بسیج سازندگی اعتیاد را از آن ریشه کن کنیم اما هنوز هم مصرف مواد مخدر بیداد می کند. کریم آبادی با پذیرفتن اینکه این روستاها تحت پوشش صدا و سیما نیست می گوید: گرایش به ماهواره به دلیل نبود پوشش شبکه ای رادیو تلویزیون ایران است و با وجود پیگیری هایی که کرده ام هنوز آقایان برای این منطقه کاری نمیکنند.بخشدار سرفیروزآباد میگوید: شما به نمایندگان مجلس بگویید که این منطقه محرومترین منطقه کشور است و هرچه سریعتر به فریادمان برسند زیرا به شدت نیازمند بودجه و اعتبارات هستیم.