به نقل از نیوزویک، زمانیکه از شکست مذاکرات هسته ای ایران به دلیل عدم دستیابی به توافق جامع صحبت می شود نیز باید درس ریکیاویک به خاطر سپرده شود.
هدف مذاکرات جاری کسب اطمینان از پایبندی کامل ایران به تعهدات بین المللی خود در عین برخورداری از حق غنی سازی اورانیوم با اهداف کاملا صلح آمیز است. یک ایران مسلح به سلاح هسته ای یا یک ایران توانمند به فرار هسته ای تهدیدی برای منطقه و جامعه جهانی خواهد بود.
یک سال پیش ایران و گروه ۱+۵ برنامه اقدام مشترک را نهایی کردند که در ابتدا شامل یک دوره شش ماهه می شد که طی آن ایران در ازای لغو تحریم ها ملزم به رقیق کردن ذخایر اورانیوم ۲۰ درصدی، محدود کردن غنی سازی اورانیوم ۵ درصدی و فراهم کردن امکان نظارت بر تاسیسات هسته ای می شد. این توافقنامه برای شش ماه دیگر تمدید شد چراکه طرفین نتوانستند در مورد هیچ یک از مسائل اصلی مذاکره، از جمله تعداد سانتریفیوژهایی که ایران امکان حفظ شان را دارد، دوره زمانی یک توافقنامه و لغو تحریم ها، به یک توافق قطعی برسند.
ضرب الاجل روز دوشنبه برای دستیابی به یک توافق نهایی، تمدید مذاکرات تا اول مارس برای یک توافق سیاسی و تا اول جولای برای یک توافق کامل را به دنبال داشت. در این دوره مفاد توافق موقت ژنو۳ موسوم به برنامه اقدام مشترک همچنان پابرجا خواهد بود. با وجود آنکه این مسئله به معنای عدم وجود یک توافق نهایی روی میز است، دست کم بدین معنا هم خواهد بود که طرفین به مذاکرات ادامه خواهند داد.
مطمئنا تمدید مذاکرات ریسک هایی دارد، به خصوص با توجه به سیاسیون داخلی که این روند را تضعیف می کنند. طی ماه ژانویه یک کنگره جدید در واشنگتن دی سی روی کار می آیند و همین حالا هم لوایح بسیاری برای تحریم بیشتر ایران در دست بررسی است. در شرایطی که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا این قدرت را دارد که در صورت دستیابی به توافق، تحریم ها را به طور یک جانبه بردارد، هرگونه اقدامی از سوی کنگره برای تصویب تحریم های جدید می تواند مذاکرات را تضعیف کرده و پیام هایی را به ایران ارسال کند که منجر به سوءتعبیر می شود. علاوه بر این، ایران می تواند برای توسعه برنامه هسته ای خود زمان بخرد.
تمدید بیشتر مذاکرات این سوال را به دنبال دارد که این مذاکرات تا چه زمان ادامه خواهند داشت و آیا این تمدیدها یکی پس از دیگری ادامه خواهند داشت. کمتر از یک هفته پیش، جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا ایده تمدید را رد کرد و پیش از آن نیز گفته بود تمدید تنها در صورتی انجام خواهد شد که طرفین به شدت به یک توافق نزدیک شده باشند.
کری در بیانیه روز دوشنبه خود گفت: «مطمئنا با برای همیشه پای میز مذاکرات نخواهیم نشست. اما با توجه به مسیری که از سال گذشته و به خصوص طی چند روز گذشته طی کرده ایم، واقعا زمان آن نیست که برخیزیم و میز را ترک کنیم.» این اظهارات نشان می دهد که پیشرفت های قابل توجهی صورت گرفته و نباید به دلیل محدودیت های زمانی نیمه کاره رها شود با این حال با توجه به تغییرات سیاسی داخلی و فشارها در هر دو کشور، احتمال اینکه مذاکرات پس از ماه جولای نیز در قالب جاری پیش رود اندک است.
ماه های آتی باید به عنوان فرصتی برای اعتمادسازی میان ایران و گروه ۱+۵ و شاید مهمتر از آن، ایجاد حمایت از یک توافق در پایتخت این هفت کشور، مورد استفاده قرار گیرد. این دقیقا همان کاری است که رونالد ریگان و میخائیل گورباچف پس از ریکیاویک انجام دادند و در سال ۱۹۸۷ منجر به امضای پیمان منع موشک های هسته ای میانبرد و در سال ۱۹۹۱ منجر به امضای پیمان کاهش تسلیحات استراتژیک شد.
ایران بیش از یک دهه است که در مذاکرات هسته ای شرکت می کند اما شاید این دوره زمانی برای ایجاد اعتماد لازم جهت پیشرفت کافی نبوده است. مذاکرات همچنین فرصتی برای ارتقا روابط شخصی، در کنار بهبود درک طرفین از منافع ملی و محدودیت های داخلی آنها است.
احتمالا همیشه یک بی اعتمادی میان ایران و بسیاری از شرکای مذاکره کننده این کشور وجود خواهد داشت و یک توافق هسته ای نمی تواند نوش داروی این بی اعتمادی باشد، همانطور که اکسیری برای تنش های موجود در روابط آمریکا و شوروی نبود. در واقع، بسیاری از نزدیکترین مشاوران گورباچف علیه کنترل تسلیحاتی با شوروی صحبت می کردند و معتقد بودند که گورباچف یک تندرو است. استدلال حاکم این بود که بی شک شوروی در اولین فرصت، هرگونه توافقنامه ای را نقض خواهد کرد و از این مذاکرات برای زمان خریدن استفاده می کند.
شاید این استدلال ها به گوش ناظران امروزی ایران آشنا باشد. اما ادامه کار در جهت دستیابی به یک توافق جامع ارزشمند است، دقیقا همانطور که ادامه کار پس از ریکیاویک ارزنده بود.
منبع:فرارو