برنامه نود این هفته در حالی با کمی تاخیر روی آنتن رفت که بیشتر وقت و انرژی خود را روی مهمان ویژه خود یعنی فرهاد مجیدی متمرکز کرده بود و همچنان مانند هفتههای گذشته هیچ اشارهای به موضوع مهم ماجرای حق پخش تلویزیونی نکرد.
در حالی که مهمترین اتفاقات فوتبالی هفته گذشته اردوی تیم ملی در پرتغال و بازیهای مرحله یک شانزدهم جامحذفی بود برنامه نود شب گذشته روی مهمان ویژه خود یعنی فرهاد مجیدی حساب ویژهای باز کرده بود و سوال پیامکی این برنامه هم به انتخاب «بهیاد ماندنیترین گل فرهاد مجیدی» اختصاص داشت و بینندگان نود باید از میان یکی از سه گل فرهاد مجیدی به اتریش با پیراهن تیم ملی. گزینه دوم به زمانی مربوط می شد که فرهاد در تیم العین بازی میکرد.در آن بازی هم مجیدی یکی از گلزنان بازی بود که در دقیقه ۸۷ موفق شد دروازه دالیان را باز کند.
اما اشتباهی که عادل و دوستانش درباره این گل مرتکب شدند این بود که مجیدی گل قهرمانی العین را در آسیا نزد. او سومین گل تیمش را به ثمر رساند و با توجه به برتری العین در مجموع دو بازی رفت و برگشت آنها با گلی که فرهاد زد راهی بازی فینال شدند.
با این حال عادل در گزینه هایش که با عنوان به یادماندنی ترین گل فرهاد مجیدی مطرح شده بود نوشته بود:«گل قهرمانی العین در آسیا.»اتفاقی که باعث شد مجری برنامه نود در روی آنتن از همه عذر خواهی کند.
سومین و پر اقبالترین گل مجیدی هم در میان گلهای انتخابی وی گلی بود که در دربی ۶۹ برابر پرسپولیس و در دقایق پایانی با یک کورس دیدنی با شیث رضایی به ثمر رسید و منجر به ایجاد آن شعار معروف «آی بدو آی بدو» شده بود.
اگرچه اولین گزارش پخش شده از نود دیشب ماجرای اردوی تیم ملی در پرتغال بود اما نود و فردوسیپور خیلی گذرا به این ماجرا پرداختند و نه بازیهای تیم ملی و نه حریفان آن چندان در این برنامه مورد ارزیابی قرار نگرفتند. دومین بخش برنامه، نود درجه بود. در این بخش بالا رفتن تماشاگران گل گهر از فنس و حتی پاره کردن فنس ها بعد از پیروزی برابر سپاهان، اخطار داوران به توپ جمع کن گل گهر به خاطر وقت کشی، تغییر نام ساکت الهامی به الهام ساکتی توسط گزارشگر اردبیلی در بازی صبای قم با شهرداری اردبیل و همچنین موهای محمد عباس زاده مهاجم پرسپولیس و قهر و بهانه این بازیکن سوژه شد.
پس از پخش چند بازی مهم جام حدفی و کارشناسی داوری صحنههای آن توسط محمد فنایی، کارشناس داوری این برنامه گزارش تقویم نود پخش شد. در تقویم این برنامه چند دربی مورد توجه قرار گرفته بود. دربی ۲۳ مهرماه ۱۳۷۵ که پرسپولیس با گل ادموند بزیک با یک گل استقلال را شکست داد. دربی ۲۵ مهرماه ۱۳۸۲ که استقلال با نتیجه ۲ بر یک پرسپولیس را شکست داد. این اولین دربی قلعه نویی در قامت سرمربی استقلال بود. همچنین عیسی ترائوره اولین بازیکن خارجی بود که در دربی گلزنی کرد. دربی ۲۳ مهرماه ۱۳۸۹ که با گلزنی فرهاد مجیدی و ماجرای شیث رضایی شناخته شده است، در این تقویم دیده شد. علاوه بر این شکست تیم ملی فوتسال ایران برابر ایتالیا در جام جهانی فوتسال هم در این قسمت پخش شد.
با پخش یک گزارش از فرهاد مجیدی که مانند گزارشهای چند وقت اخیر فردوسیپور نگاه متفاوتی به این بازیکنان باشگاه استقلال داشت گفتوگوی طولای فردوسیپور و فرهاد مجیدی آغاز شد. کاپیتان پیشین تیم فوتبال استقلال که چند سال پیش خداحافظی غافلگیرکنندهای از فوتبال داشت، به مرور خاطرات ۲۳ سال فوتبالش پرداخت. وی که اصرار داشت هیچ وقت تمایلی به حضور در پرسپولیس نداشته و هیچ یک از اعضای خانوادهاش هم طرفدار این تیم نبودهاند، تاکید کرد بهترین گلی که در طول دوران فوتبالش به ثمر رسانده، گل دقیقه ۹۰ در دربی شصت و نهم بود که باعث شد استقلال با همان گل پرسپولیس را شکست دهد.
فرهاد مجیدی درباره وضعیتش در این روزها بعد از خداحافظی از فوتبال اظهار کرد: از سن ۱۴ سالگی فوتبال را شروع کردم و تا ۳۷ سالگی بازی کردم. طبیعی است که دلم برای فوتبال تنگ شده است ولی نیاز به استراحت داشتم.
وی درباره حضورش در کلاسهای مربیگری تاکید کرد: تنها هدفم همین است. یکی از دلایلی که از فوتبال خداحافظی کردم همین بود. من در کلاسهای مدرک B کشور انگلیس شرکت کرده ام ولی برای کلاسهای مدرک A گزینش دارند. تلاش دارم مدرک A را در یکی از کشورهای پرتغال یا اسپانیا این دوره را بگذرانم.
کاپیتان پیشین استقلال درباره اینکه در یکی از باشگاههای اسپانیایی هم فعالیت میکند، گفت: یکی از دوستانم با یکی از مدیران اسپانیایی دوست بود و برای همین قرارداد همکاری امضا کردیم. آنها یک آکادمی فوتبال در سن نوجوانان و جوانان دارند و قرار شد یکسری بازیکن از کشورهای خاورمیانه و نه صرفا ایران به این آکادمی بفرستیم تا سه ماه در این آکادمی باشند.
مجیدی در پاسخ به سئوال این برنامه مبنی بر بهترین و به یادماندنی ترین گل خود، گفت: همان گزینه سوم (گل به پرسپولیس در دربی ۶۹) کافی است. این گل را خیلی دوست دارم. وی درباره اینکه گفته بود پدرش پرسپولیسی است، تصریح کرد: خیر، اتفاقا او سخت استقلالی بود. خانواده ما کلا استقلالی هستند. استقلالی شدنم به خاطر داییهایم بود.
مجیدی با تکذیب تیتر روزنامه خبر ورزشی (استقلالی ها رخصت، به پرسپولیس میروم) گفت: من چنین حرفی نزدم و این استنباط خودشان بود. البته زمان امیر عابدینی با من برای حضور در پرسپولیس صحبت شد ولی من هیچ وقت به آن فکر نکردم. وی همچنین درباره دو نوع شادی گل خود اظهار کرد: یکی از شادی های گلم را نمیتوانم بگویم ولی آن یکی شادی (بوسیدن دو دست) برای بچه هایم تیام و امیر بردیا است.
بازیکن محبوب استقلالیٰها در پاسخ به سئوالی مبنی بر بازی های کم در تیم ملی، تصریح کرد: من دوست داشتم در تیم ملی باشم ولی دعوت نمیشدم. نمیخواهم آن مسئله را خیلی باز کنم. مردم خودشان خوب همه چیز را متوجه میشوند. متاسفانه در ورزش ما رابطه جای ضابطه را گرفته است. مجیدی افزود: من بهترین بازیکن خارجی لیگ امارات بودم ولی حتی به تیم ملی دعوت هم نمیشدم. با این حال هیچ وقت برای بازی در تیم ملی به هیچکس متوسل نشدم. خیلیها هم بودند که لیاقتش را داشتند ولی مرا دعوت نمیکردند. "شاید بازی شما به بازی تیم ملی نمی خورد چون در همان بازیهایی هم که به میدان رفتید عملکرد خوبی نداشتید". مجیدی در واکنش به این صحبت عادل فردوسی پور گفت: مگر شما بازیها را آنالیز کردید؟ در کل به من در سطح ملی میدان ندادند. زیاد هم به این موضوع اعتراض نداشتم.
دوست داشتم در اروپا بمانم
وی درباره اینکه شاید اگر در تیم راپید وین اتریش میماند و به امارات نمیرفت شانس بیشتری برای بازی در تیم ملی داشت، تصریح کرد: این مورد دست من نبود. من بازیکن استقلال بودم و در فصل دوم چون باشگاه با تمدید قرارداد موافقت نکرد و پیشنهاد خوبی هم از امارات رسید، به این کشور رفتم. خودم دوست داشتم در اروپا بمانم. کاپیتان پیشین استقلال افزود: البته آن موقع با وجود اینکه در تیم ملی و استقلال بودیم ولی در اروپا آماتور بودیم. ما اصول حرفهای را یاد نگرفته بودیم. آن موقع اولین سالهای فوتبال ما بود و مسائل مالی هم برایمان مهم بود. با این حال الان به بازیکنان جوان توصیه میکنم به اروپا بروند و اواخر فوتبالشان به کشورهای عربی بروند. در این هنگام فردوسی پور به حضور بازیکنانی مثل مهدی مهدوی کیا و علیرضا جهانبخش در تیمهای نه چندان مطرح اروپایی اشاره کرد و مسیر پیشرفت آنها را مثال زد. نکته عجیب اینکه مجیدی گفت: من علیرضا جهانبخش را نمی شناسم ولی بازیکنانی که در سن ۳۲ و ۳۳ سالگی هستند می توانند در کشورهای عربی بازی کنند!
وی درباره اینکه مگر بازیهای تیم ملی را دنبال نمیکند که جهانبخش را نمیشناسد، گفت: چرا من همه بازیها را دنبال میکنم ولی حضور ذهن نداشتم. از جهانبخش هم عذرخواهی میکنم!
جنجال یک تیتر و افشاگری مجیدی درباره عادل!
در بخش دیگری از برنامه، عادل فردوسی پور اعلام کرد یکی از خبرنگاران پیشین روزنامه خبر ورزشی صحبتهای مجیدی مبنی بر حضورش در پرسپولیس را تایید کرده است. وی به نقل از این خبرنگار گفت که "مجیدی به ناصر احمدپور سردبیر روزنامه گفته بود این صحبت را تیتر کن تا بتوانم طلبم را از استقلالیها بگیرم". این صحبت با واکنش فرهاد مجیدی مواجه شد. وی گفت: نمی شود که به صحبتهای دیگران استناد کرد. ۱۰ سال پیش پدر شما به من گفت که پسرانم (عادل و برادرش) وقتی کم سن و سالتر بودند به ورزشگاه میرفتند و پرسپولیس را تشویق میکردند. فردوسی پور هم در این هنگام این صحبت را تکذیب کرد و گفت که اصلا رنگ بندی فوتبال در برنامهاش تاثیری نداشته است.
بازیکن پیشین استقلال که حضور در تیم های عربی را در سن کم غیرمنطقی عنوان کرد در مورد حضور در تیم الوصل امارات و همبازی بودن با دو بازیکن دیگر ایرانی و اختلافاتی که بین آنها وجود داشت گفت: من با علیرضا نیکبخت واحدی خیلی صمیمی بودم. با حامد کاویانپور هم مشکلی نداشتم. فرهادی مجیدی در مورد پیراهنی که پس از گلزنی در تیم الوصل بر تن داشت و عکس یک مدیر عربی روی آن حک بسته بود گفت: آن بازی همزمان با نمی دانم چندمین سال تاسیس باشگاه بود و از سوی مسئولان این پیراهن در اختیار همه بازیکنان قرار گرفته بود و قرار بود هر کسی گل زد این پیراهن را نشان دهد. آن عکس هم مربوط به موسس باشگاه الوصل بود و هیچ شخصیت سیاسی نبود.
مجیدی در ادامه برنامه دست بردار فردوسی پور نبود. او درباره تیتر روزنامه خبر ورزشی گفت: حالا شما که به جراید استناد کردید اجازه بدهید من هم به روزنامه ها استناد کنم. چند روز پیش مطلبی خواندم که نوشته بود شما سالیانه ۵۰۰ میلیون تومان درآمد دارید.
فردوسی پور: نه بخدا. حتی این مبلغ نزدیک درآمد من هم نیست. اگر یک دهم این درآمد را هم داشته باشم!
مجیدی: چطور برای من به روزنامه ها استناد میکنید ولی برای شما این مسائل صدق نمیکند؟
فردوسی پور: درآمد من حتی یک دهم مبلغ اعلام شده هم نیست.
مجیدی: تیتری که از من نشان دادید مربوط به چه سالی بود؟
فردوسی پور: سال ۱۳۷۷
مجیدی: ولی خبر مربوط به شما مربوط به همین چند روز پیش بود! پس مهم نیست دوستان چه میگویند. مهم این است که من ان زمان این صحبت را انجام ندادم.
وقتی حجازی گفت برگرد، نمی دانم چطور ساکم را جمع کردم!
بعد از این صحبتها، گفتگوی مجیدی به زمان بازگشتش به استقلال برگشت. وی در این خصوص گفت: سال ۸۶ بود که ناصرخان (حجازی) تماس گرفت و گفت اگر میشود بیا استقلال به ما کمک کن. من نفهمیدم چطور ساکم را جمع کردم. دوست داشتم به استقلال برگردم.
وی افزود: بعد از آن امیر قلعه نویی سرمربی استقلال شد که شانس زیادی برای بازی نداشتم. با رفتن قلعه نویی، مرفاوی و مظلومی سرمربی شدند که بهترین سالهای فوتبالم در استقلال بود.
مجیدی تاکید کرد: سعی کردم تمریناتم را بیشتر کنم و روزی دو جلسه تمرین می کردم. تا به فرم مطلوب برسم. واقعا لذتی که سه، چهار سال آخر از فوتبال بردم را در دوران جوانی هم تجربه نکرده بودم. مجیدی با مرور خاطرات دوران کودکیاش و بازی با برادرش فرزاد در خانه، گفت: من عاشق مجید نامجومطلق بودم و فرزاد عاشق شاهین بیانی. مادرم ما را به اتاق می فرستاد تا درس بخوانیم ولی ما با جوراب بازی میکردیم. من گزارشگری را هم دوست داشتم و بازیهایمان را گزارش میکردم.
وی تاکید کرد: بهترین خوشحالیهای من مربوط به سالهای آخر بود که به بچه هایم تقدیم میکردم. گل زدن با استقلال برایم یک لذت دیگر داشت. کاپیتان پیشین استقلال در ادامه برای اولین بار به بیان مطلبی از زمان حضورش در این تیم پرداخت. وی گفت: زمان امیر قلعه نویی و مدیریت واعظ آشتیانی به من گفتند که در لیست مازاد هستی و میخواهند مرا با دو بازیکن معاوضه کنند. یکی از این بازیکنان امسال در جام جهانی برای تیم ملی بازی کرد. من به واعظ گفتم به تیم دیگری نمیروم و از فوتبال خداحافظی میکنم ولی وی با معاوضه من مخالفت کرد و در استقلال ماندنی شدم.
مجیدی درباره عدد چهار که به نماد استقلالیها تبدیل شده است، تصریح کرد: این کُری خوانیها به شرطی که باعث بی احترامی نشود خوب است. فوتبال ما مرده است و اگر همین کری خوانی هم نباشد که فایده ای ندارد. کاپیتان پیشین استقلال یکی از شانسهایش در این تیم را بازی با بازیکنانی مثل خسرو حیدری و مجتبی جباری دانست و اظهار کرد: مجتبی و خسرو پاسهایی میدهند که آدم خجالت میکشد آنها را به گل تبدیل نکند.
مجیدی درباره پسوندی که دارد، گفت: پسوند ما (قادیکلا) یک محله در شهر ساری است. پدرم اصالتا اهل ساری است ولی از اول در تهران بود. ولی او حالا آنجا یک تیم دارد و آنرا مدیریت میکند.وی درباره حضورش در استقلال در سال ۹۰، تصریح کرد: زمان پرویز مظلومی بود. استقلال در دو، سه سال اخیر یکی از بهترین تیمها را داشته و در همه پستها خوب بوده است. ما آن موقع هم تیم کاملی داشتیم. دوست داشتم با استقلال قهرمان آسیا شوم و بعد خداحافظی کنم که نشد.
از استقلال استعفا دادم!
کاپیتان پیشین استقلال درباره جداییاش از این تیم در دو مقطع، گفت: از وقتی که از فوتبال خداحافظی کردم هواداران بارها از من در اینباره سئوال کردند. من هم میخواهم برای اولین بار دربارهاش صحبت کنم. وظیفه ما ورزشکاران فقط ورزش کردن نیست. ما باید خودمان را مدیریت کنیم. من همیشه از تجارب آدم های موفق استفاده کرده ام. یادم است از یک مدیر پرسیدم استعفا را چطور معنا می کند که او هم گفت در جامعه ورزش ما استعفا فراموش شده است. من اصول حرفهایگری را انتخاب کردم و از استقلال استعفا دادم تا سوهان روح همدیگر نباشیم!
مجیدی ادامه داد: من یک موقع با آمدنم به استقلال کمک کردم و یک موقع هم فکر کردم با رفتنم می توانم به تیم کمک کنم. یک وقت بودن آدم خیر است و یک وقت بودنش شر است. من ترجیح دادم رفتن را انتخاب کنم. تنها انتخاب من رفتن بود. وی در پاسخ به این سئوال که علت اصلی خداحافظی و بی انگیزگیاش چه بوده است، گفت: مردم باهوشند. با مثالی که از مدیریت و استعفا زدم خوب متوجه میشوند. من در هر دو مقطع اصول حرفهای را رعایت کردم. دوست نداشتم برای استقلال حاشیه ایجاد کنم. وارد جزئیات نشویم بهتر است. مطمئنا بینندهها خودشان میفهمند.
مجیدی در برابر فشار سئوالات فردوسی پور، تصریح کرد: یکسری مسائل داخل خانواده است که هیچ وقت دربارهاش حرف نزدم. این آخر سر اگر واقعا میتوانستم، بازی آخر را هم بازی نمیکردم. کاپیتان پیشین استقلال درباره اینکه گفته بود به خاطر چشمهای تیام (دخترش) به الغرافه قطر رفت و استقلال را تنها گذاشت، اظهار کرد: شما یک جا پیدا کنید که من این حرف را زده باشم. متاسفم برای آقایان که اشتباه خودشان را مرتبط با مسائل دیگر میکنند. من چیزهایی دیدم که ترجیح دادم در استقلال نباشم و اصلا درباره دخترم صحبت نکردم. من فضا را مهیا ندیدم و ترجیح دادم از استقلال بروم.
مجیدی درباره حضورش در تیم الغرافه تاکید کرد: من پنج ماه در الغرافه و زیر نظر متسو کار کردم که چیزهای زیادی یاد گرفتم. در چهار بازی اول نتوانستم گل بزنم تا اینکه مادرم به قطر آمد و من در دو بازی چهار گل زدم. در یک مسابقه، فرزاد (برادر فرهاد مجیدی) در جایگاه ویژه نشسته بود که زن متسو از او پرسید مادرت کجاست. فرزاد هم گفت مادرمان به تهران برگشت. زن متسو همانجا توی سرش زد چون میگفت اگر مادرتان بود فرهاد گل میزد! متسو یکی از بهترین مربیانی بود که من با او کار کردم و به جرات در آن پنج ماه نشد که یک تمرین مشابه انجام بدهیم.
وی با اشاره به حضورش در مقابل پرسپولیس با پیراهن الغرافه در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا، اظهار کرد: با همه احترامی که برای پرسپولیس قائلم باید بگویم یکی از بهترین روزهای ورزش من بود. هیچ وقت پیش نیامده که یک استقلالی با یک پیراهن آبی جلوی ۱۰۰ هزار تماشاگر پرسپولیس باشد. (مجیدی در آن بازی از زمین اخراج شد و مقابل هواداران پرسپولیس عدد ۴ را نشان داد).
مجیدی که دلیل اصلی جداییاش از استقلال را عنوان نکرده بود، درباره دلیل بازگشتش به جمع آبی پوشان بعد از بازی در الغرافه، گفت: به خاطر هواداران استقلال برگشتم. در ذهنم بود که اگر هواداران با برگشتنم خوشحال میشوند، برگردم. آن موقع هواداران فضا را فراهم کردند که برگشتم.
فردوسی پور که با نشان دادن تصاویر اعتراض تماشاگران استقلال به بازگشت مجیدی، برای لحظاتی با وی سر این موضوع جر و بحث کرده بود، سرانجام با این پاسخ مجیدی مواجه شد: اینها که چهار نفر بودند. اگر ۴۰ هزار نفر هم علیه من صحبت میکردند به استقلال بر میگشتم. اینها برای من مهم نبود. کار درستی انجام دادم. هواداران استقلال از برگشتنم خوشحال بودند. به خوب یا بد شدن برگشتنم فکر نکرده بودم. در بخش دیگری از برنامه، فرهاد مجیدی درباره مکتب حجازی و اینکه گفته بود به خاطر این مکتب به استقلال بر نمیگردد، گفت: من صحبت از مکتب حجازی کردم ولی آقایان گفتند مکتب استقلال. من چندین سال در استقلال بودم. مکتب استقلال چیست؟ آنرا به من نشان بدهید! مکتب حجازی مکتب صداقت و شجاعت در گفتار بود که الگو شد و من هم سعی کردم در آن راه قدم بردارم.
مجیدی که به نظر میرسید با کنایه درباره امیر قلعه نویی حرف میزد، افزود: خیلیها برای اینکه محبوب شوند از امکانات استفاده میکنند. با عواملی که دارند و خریدهایی که میکنند دنبال محبوبیت هستند ولی آنها فقط چند صباحی مشهور میشوند. ولی ناصر حجازی حداقل برای استقلال یک دانه بود. اگر من صحبت از مکتب حجازی میکنم سعی میکنم عین او باشم. حتی پرسپولیسی ها هم حجازی را دوست داشتند. مثل علی پروین که محبوب و دوست داشتنی است.
مزدک میرزایی برایم شانس میآورد
در بخش دیگری از برنامه، مجیدی گفت: مزدک میرزایی برای من خیلی شانس داشت. هر وقت او گزارش میکرد در دربی گل میزدم. وی با بیان اینکه دوست داشت یک مدل دیگر خداحافظی کند، ادامه داد: من خسته شده بودم و نیاز به استراحت داشتم. می خواستم یک مرحله دیگر را تجربه کنم. البته در ورزشگاه آزادی طاقت خداحافظی با همان تعداد کم را هم نداشتم. از همه بازیکنان و کادر فنی هم رخصت گرفتم. چون این آخرین بازی استقلال در ورزشگاه آزادی بود و میخواستم دست باشگاه برای خرید بازیکن در نیم فصل باز باشد.
مجیدی همچنین با تاکید بر اینکه دوست داشته است یک مرحله دیگر را در زندگیاش تجربه کند، خاطرنشان کرد: اگر شرایط مهیا بود در فوتبال میماند. حالا هر موقع هم شرایط مهیا باشد بر میگردم! وی درباره رابطه صمیمانهاش با بازیکنان استقلال، گفت: با همه بازیکنان رابطه خوبی داشتم ولی اسماعیل (شریفات) یک چیز دیگر بود. به او گفته بودم اگر در دربی گل بزنی، بازوبند را به تو میدهم. وقتی هم گل زد اصلا یادش نبود ولی بازوبند را به او دادم. این کوتاهترین کاپیتانی تاریخ استقلال بود. یک بار هم به حنیف عمران زاده گفتم اگر گل بزنی بازوبند را به تو میدهم ولی حنیف نتوانست گلزنی کند.
کاپیتان پیشین استقلال درباره کلاسهای مربیگریاش هم گفت: تنها هدفم این است که کلاسهای مربیگری را پشت سر بگذارم. اواخر ماه نوامبر هم به این خاطر به اسپانیا میروم مجیدی در پایان درباره اینکه شائبه دوپینگ وی هم در سالهای آخرش مطرح بوده است، تاکید کرد: هر وقت پشت سرم حرف زیاد بود، خوشحال میشدم چون نشان میداد خوبم! از من چندبار تست دوپینگ گرفتند که فقط یکبار ناراحت شدم. وقتی احمد هاشمیان رئیس کمیته پزشکی فدراسیون دلیل این موضوع را عنوان کرد، از وی خجالت کشیدم و بعد از آن هر وقت از من تست میگرفتند خوشحال میشدم!
در بخش پایانی برنامه، کامران احمدپور روزنامه نگار ورزشی روی خط آمد و نسبت به صحبتهای فرهاد مجیدی و تکذیب حرفهایش مبنی بر پیوستن به پرسپولیس واکنش نشان داد. احمدپور گفت: صحبتهای مجیدی دردآور بود. این همه ناسپاسی و دروغگویی دردآور بود. واقعا اگر مسئولیتی نداشتم از روزنامه نگاری خداحافظی میکردم!