وزیر علوم، تحقیقات و فناوری دولت هشتم در گفتگو با ایلنا با اشاره به انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، آن را نماد مشروعیت نظام دانست و گفت: جدای از پیروزی هر فرد در این عرصه، حضور پرشور مردم در انتخابات از نکات مهم برای نظام بشمار میآید.
وی افزود: طبیعتا برای برگزاری پرشور انتخابات، الزاماتی وجود دارد که از آن جمله میتوان به ایجاد امکان حضور اقشار مختلف مردم در آن اشاره کرد.
توفیقی تاکید کرد: پیش شرط دوم برای برگزاری پرشور انتخابات، امکان حضور کاندیداهای طیفهای مختلف معتقد به قانون اساسی در انتخابات است.
وی گفت: بدیهی است هرگاه مردم ببینند کاندیدای مورد علاقهشان در انتخابات حضور دارد، در انتخابات مشارکت میکنند.
وی پیش شرط دیگر برگزاری یک انتخابات پرشور را غیر امنیتی بودن فضا دانست و گفت: در سال ۸۸ شاهد بودیم که شرکت در انتخابات برای برخی هزینه داشت، که تداوم این شرایط موجب ریزش انگیزهها میشود؛ لذا باید مردم حس کنند حمایتشان از کاندیدای مورد نظر، هزینهای نخواهد داشت تا با آسودگی خاطر در انتخابات حضور یابند.
وزیر اسبق علوم، تحقیقات و فناوری در پاسخ به این سوال که چرا مانند گذشته شاهد شور و شوق جامعه دانشگاهی در انتخابات نیستیم، گفت: این مسئله دو دلیل دارد. یکی سیاستهای انقباضی ۸ ساله گذشته است بطوریکه تشکلهای دانشجویی بلحاظ کمیت و هم فضای فعالیت با محدودیت مواجه شدهاند. در دانشگاهها با فضای امنیتی و حذف رقیب مواجه شدهایم و این به سیاستهای وزارت علوم بر میگردد که حامی فعالیتهای دانشجویی نیست.
وی افزود: عامل دوم، سایه انداختن حوادث انتخابات ۸۸ بر دانشگاه هاست. این حوادث که برای برخی از دانشجویان هزینه داشت موجب شده تا انگیزهها برای حضور در انتخابات پیش رو کاهش یابد، ضمن اینکه ترم تحصیلی هم به لحاظ زمانی محدود شده است.
توفیقی همچنین در پاسخ به این سوال که فضای دانشگاهی کشور در ۸ سال اخیر چه روندی را طی کرده است، گفت: سیاستهای سالهای گذشته در دانشگاهها مطلوب دانشگاهیان نبوده است. این سیاستها موجب شده تا روز به روز از اختیارات دانشگاهها کاسته شود.
توفیقی مصداق این امر را کاهش نقش هیات امنای دانشگاهها علیرغم تصریح ماده ۴۹ قانون برنامه چهارم ذکر کرد.
جعفر توفیقی در ادامه، مدیریت متمرکز در اداره دانشگاهها را ناصحیح عنوان کرد و گفت: این سیاست در جذب هیات علمی، انتصاب مدیران دانشگاهها، پذیرش دانشجوی دکتری و... اعمال شده که تبع آن شاهد کاهش انگیزه اعضای هیات علمی در مشارکت در امور دانشگاهها شده است.