به گزارش مردم سالاری آنلاین، روزنامه هممیهن نوشت:خط اول بررسی و توصیف ابعاد انفجار و خسارتهای وارده بود. خط دوم، علت انفجار و خط سوم نیز تبعات سیاسی و بینالمللی آن مورد توجه رسانهها بود و در این میان، مثل همه موارد دیگر برخی اخبار نادرست و جعلی و تحلیلهای انحرافی هم منتشر میشد. ولی این حادثه سطوح و رویههای دیگری هم دارد که هنوز ابعاد آن به رسانهها کشیده نشده است.
از جمله ابراز حس همدردی ملی و روحیه و اعلام آمادگی فوری برای کمک کردن داوطلبانه از سوی بسیاری از مردم و شرکتهای خصوصی و دولتی است که در این گیرودار خبری تاکنون کمتر دیده و منعکس شده است. حضور آقای رئیسجمهور و پیش از آن وزرای کشور و راه و شهرسازی در محل حادثه نیز به تقویت این پدیده کمک میکند.این را مقایسه کنید با عملکرد رسانه رسمی که بهکلی از قافله خبری دور و عقب افتاده بود. چگونه یک رسانه به این عریض و طویلی و دارای دفتر و دستک و تعداد زیاد خبرنگار و تجهیزات در استان، قادر نبود که ابعاد این فاجعه ملی را بازتاب دهد؟ و از همان ابتدای کار چنان گزارش میداد که گویی همه چیز تحت کنترل است.
حادثهای که منجر به اعلام سه روز عزای عمومی در استان و یک روز در کشور شد را همچنان عادی بازتاب داده شده و از نظر اطلاعرسانی این رسانه را مردود کرده است.
روی دیگر ماجرا، اقدام روز گذشته دادستانی تهران درباره اعلام جرم علیه مدیران برخی رسانهها و فعالان شبکههای اجتماعی در فضای مجازی بود. ما هم معتقدیم هرکس که وارد حوزه رسانه میشود، باید نهایت مسئولیتپذیری را در نقل خبر به کار بندد. بهویژه در رویدادهایی چون انفجار بندرعباس که بیش از استانداردهای متعارف باید حساس بود و حقیقت و مصالح ملی را قربانی افزایش مخاطب ننمود. ولی آیا میتوانیم از دادستان محترم بپرسیم که چرا درباره صداوسیما و عملکرد بهغایت ضعیف و غیرحرفهای آن اقدامی انجام نمیشود؟ مگر قرار نیست اطلاعرسانی درست و بهموقع از سوی آنان انجام شود؟اگر نشده؛ چرا پاسخگو نباشند؟ اتفاقاً اغلب خبررسانیهای مخدوش در فضای مجازی، معلول و ناشی از نبود خبررسانی معتبر از سوی این رسانه است. آیا ترک فعل را نباید مورد سوال قرار داد؟
آیا این نحوه رفتار آموزش نمیدهد که اگر کار نکنید و حقوق بگیرید، در امن و امان هستید؛ ولی اگر کار کنید و کوچکترین خطایی مرتکب شوید، حساب شما با دادگاه است؟ دادسرا باید دراینباره پاسخگویی مناسب داشته باشد.