روسیه در آن بازه زمانی در انعقاد توافق هستهای ایران در سال 2015، معروف به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) کمک کرده بود. سفر (شهید) سلیمانی که سه ماه بعد رسانهای شد، آغازگر تحول یک دههای روابط روسیه و ایران، از همکاری تاکتیکی در سوریه تا مشارکت در سال جاری قلمداد میشود؛ رخدادی که در ژانویه 2025 با امضای توافقنامه مشارکت استراتژیک بین دو کشور به اوج خود رسید.
این عبارات بخشی از یادداشت فارن افرز است؛ یادداشتی که اقتصادنیوز آن را در سه بخش ترجمه کرده، بخش نخست در ادامه آمده است.
اهرم تهران و روسیه برای خنثی کردن جبهه غرب
مداخله روسیه در سوریه، مسکو را واداشت تا موازنهای ظریف و در عین حال حساسی بین ایران و اسرائیل تعریف کند؛ دو بازیگری که مسکو با آنها روابط دیپلماتیک نسبتاً سازندهای دارد. کرملین ضمن هماهنگی عملیات نظامی با ایران، کانالهای دیپلماتیک خود را با اسرائیل حفظ کرد و حتی برای محدود کردن (ادعایی) قدرت ایران در سوریه خیز برداشت.
اما حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، در کنار رویارویی اسرائیل با حماس، ایران و حزبالله، این توازن را برهم زد، در این میان وابستگی فزاینده مسکو به فناوری نظامی ایران، این کشور را به تهران نزدیکتر کرد. یک دهه پس از سفر (شهید) سلیمانی، ایران و روسیه روابط بیسابقهای برقرار کردهاند که امروز به واسطه تحریمها و انزوا در جهان و همچنین جنگ در اوکراین برجستهتر شده است. روسیه که زمانی معمار توافق برای محدود کردن برنامه هستهای ایران بود، به یک عامل بالقوه برای پیشرفت هستهای تهران تبدیل شده است.
تغییر معادلات خاورمیانه، حملات اسرائیل به مواضع حماس و حزبالله، سقوط دولت بشار اسد و سه ساله شدن جنگ در سوریه موجب شد تا تهران و مسکو روابط نزدیکی تعریف کنند. همکاری نظامی با ایران برای روسیه حیاتی شده است و توسعه برنامه هستهای ایران با کمک روسیه به سرعت در حال تبدیل شدن به قویترین اهرم فشار ایران علیه اسرائیل و غرب است.
برای ایالات متحده و اسرائیل، این رابطه جدید خطر ظهور محور تأثیرگذار ضد غربی را به دنبال دارد. با این همه توسل به کمپین «فشار حداکثری» علیه ایران، برای بسیاری از اعضای کابینه ترامپ در اولویت قرار دارد و همین گزاره ممکن است ایران را به روسیه نزدیکتر کند.
در عوض، ایالات متحده باید در قاب یک مانور دیپلماتیک ظریف مشارکت داشته باشد؛ جلوگیری از تغییر دکترین هستهای ایران بدون اینکه تهران در آغوش مسکو جای بگیرد. در این میان سوریه به عنوان میدانی برای آزمون حیاتی جهت همکاری نظامی ایران و روسیه بود.
مسکو و تهران با وجود نداشتن تعهدات دفاعی رسمی یا تجربه عملیات مشترک قبلی، چارچوبهای جامعی را برای هماهنگی نظامی و دیپلماتیک ایجاد کردند که با دخالت نظامی روسیه در سوریه در پاییز ۲۰۱۵ آغاز شد.
سوریه؛ میدانی برای آزمایش تعامل تهران و مسکو
عملیاتهای یکپارچه هوایی و زمینی روسیه و ایران به دولت بشار اسد اجازه داد تا به طور موقت مناطق کلیدی را بازپس گرفته و عملاً زمینه را برای بقای دولت سوریه به مدت یک دهه هموار کند. این مکانیسمهای هماهنگی آزمایششده در نبرد با گسترش همکاریهای نظامی روسیه با ایران پس از حمله به اوکراین، مفید خواهند بود.
کانالهای همکاری موجود، مانند ساختارهای فرماندهی یکپارچه، پروتکلهای اشتراک اطلاعات و کانالهای تدارکاتی ساخته شده در سوریه علیه اوکراین مورد استفاده قرار گرفتند. روسیه همچنین برای حمایت مستقیم نظامی به ویژه در زمینه فناوری هواپیماهای بدون سرنشین و تولید مشترک دفاعی به ایران متوسل شد.
روسیه به موازات همکاری نظامی خود با ایران، روابط دیپلماتیک دقیقی با اسرائیل برقرار کرد. آنچه که به عنوان یک کانال منازعه زدایی برای جلوگیری از درگیریهای نظامی سهوی در سوریه ایجاد شد، به دیپلماسی فعال بین بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل و ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه تبدیل شد و به ادعای ناظران به واسطه ده جلسه در سطح بالا با تمرکز بر حمایت روسیه از اسد و مخالفت با قدرت ایران در سوریه بین سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۵ مورد ارزیابی قرار گرفت.
پوتین با محدود کردن حضور ایران در سوریه، به ویژه در بلندیهای جولان، نزدیک به اسرائیل موافقت کرد. در مقابل، نتانیاهو به نیروهای اسد اجازه داد به بلندیهای جولان بازگردند و حملات اسرائیل در سوریه را محدود کند تا از بیثباتی بیشتر جلوگیری شود.
نتانیاهو از روابط خود با روسیه به نفع منافع داخلیاش فرصتسازی کرد و از تعامل نزدیک خود با پوتین در مبارزات انتخاباتی ۲۰۱۹ خود برای نشان دادن اعتبارش به عنوان یک بازیگر زیرک در صحنه جهانی بهره برد. در همین حال، اسرائیل برنامههای خود را از طریق «کمپین بین جنگها» دنبال کرد که هدف آن جلوگیری از ایجاد زیرساختهای نظامی دائمی توسط ایران در سوریه و ایجاد اختلال در مسیرهای تدارکاتی ایران به حزبالله از طریق عملیاتهای مخفیانه و حملات هوایی بود.
قبل از حمله گسترده به اوکراین در سال ۲۰۲۲، روسیه برای حفظ روابط خود با اسرائیل و ایران در حالی که منافع متضادی داشتند، تلاش میکرد تا مشکل حفظ تعادل منطقهایاش را آشکار کند. از یک سو، مسکو چشم خود را بر عملیات اسرائیل علیه ایران و متحدان غیردولتی آن در سوریه بست.
به ادعای ناظران، براساس دادههای اطلاعاتی در واتس اپ که اخیراً توسط گروه شورشی حیات تحریرالشام (HTS) در دمشق ضبط شده، در این میان تلاشهایی شده تا میان کرملین و یوسی کوهن، رئیس وقت موساد در اواخر سال ۲۰۱۹ رایزنیهای محرمانهای در باب منافع دو طرف انجام شود.
در این میان، سوریه با ایران برای حفظ بشار اسد در قدرت همصدا بود و به طور مخفیانه مستقیماً حزبالله را مسلح میکرد. بر اساس اطلاعات اسراییل، بیش از ۷۰ درصد تسلیحات حزبالله که در لبنان تصرف شده، ساخت روسیه بوده و مستقیماً از طریق پایگاه دریایی روسیه در طرطوس در سوریه تأمین میشود.
با این همه، حمله ۲۰۲۲ به اوکراین پویایی در سوریه را تغییر داد و باعث شد استراتژی کرملین زیر بار تناقضاتش سقوط کند، روسیه شاید میتوانست روابط خود را با هر دو بازیگر در راستای اهداف مورد بازنگری قرار دهد.