این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
کمتر قابل پیشبینی بود که دوباره بحران به سوریه برگردد. به نظر شما در تنش جدیدی که این روزها در سوریه شاهدیم، چقدر مخالفان بشار اسد نقش دارند و چقدر بازیگران دیگری مانند ترکیه و رژیم اسرائیل در آن تاثیرگذارهستد؟
سوریه از ده یازده سال پیش تاکنون مجموعه مشکلاتی داشته و این وضعیت را امتحان کرده و با آن زندگی کرده اما هیچ وقت به یک راه حل و جمع بندی عملی که مورد توافق باشد، نرسیده است. گروههای افراطی و تکفیری یا گروههای کرد یا نیروهای تحت نفوذ قدرتهای بزرگ که به سوریه طمع دارند یا رژیم اسرائیل همگی در این وضعیت نقش دارند. همه اینها ادعاها و توقعاتی دارند و در صحنه سوریه نقش داشته و دارند. از یکسو کشورهای عربی، از سوی دیگر قطر که با ترکیه همراه است. عربستان سعودی مدتی وارد صحنه سوریه شد و بعد عقبنشینی کرد و صحنه عمدتا دست قطر افتاد و امارات متحدهعربی هم به نحو دیگری عمل کرد ولی از اینکه سوریه به پایگاه نیروهای اخوانی تبدیل شود، نگران است.
این تضاد منافع و وزن هر کدام از اینها متفاوت است با وزن بقیه نیروها و انگیزه ها. امریکا تلاش کرد با استفاده از قدرت حملههای هوایی، رژیم سوریه و دولت سوریه را از کار بیندازد که باز هم نتیجه نگرفت روسیه هم که وارد شد عملا به این اکتفا کرد که یک پایگاه دریایی در آنجا داشته باشد تا جایگاه خود را تثبیت کند اما گامهای اصلی چندانی برای تثبیت وضعیت و حل کردن این ادعاها و مشکلات پیرامون برداشته نشد.
نگاه و توجه روسیه به سمت ترکیه است که در بلوک امریکا و غرب قرار دارد تا بتواند از این کشور برای مسیرهای دریاییاش استفاده کند و بخشی از سیستم تسلیحاتیاش را به دست بیاورد. همچنین روسیه نسبت به اسرائیل موضعگیری روشنی ندارد و نسبت به عملیاتهای اسراییل در سوریه نیز واکنش خاصی نشان نداد.
در صحنه فعلی به نظر شما بازیگر اصلی صحنه کدام یکی از قدرتهایی است که برشمردید؟
بازیگردان صحنه فعلی، متاسفانه ترکیه است. با اینکه ترکیه یکی از سه کشور ضامن امنیت سوریه بر اساس طرح آستانه تلقی میشد اما در جلسات آستانه هم تعهدی نمی پذیرفت و به تعهدات اندک صورت گرفته مشترک هم پایبند نبود.
اتفاقا با نگاهی به نقش ترکیه در مذاکرات آستانه به نظر میرسد حضورش در آن مذاکرات برای کنترل نقش آنکارا بود نه ایفای نقش خاصی.
بله، حضور ترکیه در ابتکار آستانه جهت مطلع شدن از طرح های دیگران و برای بهرهگرفتن از نیروهای پیرامونی بود. در طرحهای مختاف نظامی و شبهنظامی در اطراف حلب بیشتر به نظارت بر پایگاه های مناطق کمتر تنش به تعبیر نظامی میپرداخت. از لحاظ نظامی آن مناطق به نقاط تنش زا و بیرون تنش و نوار کمتر تنش تقسیم بندی شده بود. ترکیه در همین مناطق بسیاری از تاکتیکها و استراتژیهایش را توسعه داد.
امروز ترکیه دنبال چیست؟ این نقشآفرینیها و بازیگریهای را برای چه هدفی دنبال میکند؟
ترکیه چه در سوریه، لیبی، شمال افریقا و عراق به دنبال احیای خواب و آمال و آرزوهای عثمانی است و همچنان دولت فعلی ترکیه خود را تداوم دهنده سلطنت عثمانی میداند و کافی است که تعدادی نیروی جهادی به زبان ترکمنی یا ترکی در جایی پیدا کند که به سرعت نسبت به آنجا بهعنوان محدوده عثمانی مدعی میشود.
به نظر شما روسیه و جمهوری اسلامی ایران مانند دورههای پیشین برای دفاع از دولت آقای اسد وارد میدان حمایت از او میشوند؟
به طور اساسی این مورد انتظار است اما تا چه حد اتفاقات داخل سوریه متناسب با دیدگاههای ایرانی پیشرفت کرده، محل تردید است. هم به لحاظ مشارکت اجتماعی در حاکمیت و هم در ایجاد فضای همکاری و استفاده از ظرفیتها و دادن برخی امتیازها در مجموعه های متفاوت. اینکه تا چه حد دولت سوریه در اجزای برنامهها و تاکتیک و استراتژی با دیدگاههای جمهوری اسلامی ایران همراهی داشته، باید بررسی شود. مثلا مواضع دولت سوریه نسبت به جنایتهای اسراییل و فلسطین و اینکه آیا همکاری و همفکری یا هماهنگی داشتهاست با خیر، تاثیر خواهد داشت.