از زمان انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ تا امروز، رأی دهندگان به رقبای مسعود پزشکیان و چه آنها که رأیی به صندوق ها نینداختند، با ذرهبین، اظهارات که نه، عملکرد دولت چهاردهم را زیر نظر گرفتهاند، علت هم مشخص است؛ آنها میخواهند ببینند و بدانند که نامزد پیروز انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم تا چه میزان به وعده و وعیدهایی که در جریان انتخابات داده، پایبند است.
پایبندی به وعدهها هم از حرف و صحبت و موضعگیری بیرون نمیآید؛ بلکه تحولات روی زمین است که مشخص میکند مسعود پزشکیان تا چه حد به وعدههایش پایبند بوده و خواهد بود. او با وعدههای مهمی توانست رای دهندگان را مجاب کند که نام مسعود پزشکیان را در برگههای تعرفه رأی بنویسند، وعده هایی چون استفاده از اهل سنت و زنان در سمتهای مدیریتی تا رفع فیلترینگ، مهار تورم و عدم اجازه افزایش قیمتها و ...
اگر این وعده ها قرار باشد نوشته شوند سیاههای بلند و بالا خواهد بود. عدم اجازه برای افزایش قیمتها که فعلا در یکی از اقلام سفره صبحانه مردم به در بسته خورده و کره پاستوریزه نه تنها افزایش قیمت داشته که بعضا حتی در فروشگاهها پیدا هم نمیشود!
وعدههایی هم مانند حل معضل حجاب و رفع فیلترینگ گرچه رگههایی از امنیت اقتصادی را در بر دارد، اما بیشتر اجتماعی هستند و از قضا این دو وعده نیز مورد توجه اکثریت جامعه است؛ چه بسا مشکلات اقتصادی قشر کثیری از جامعه از طریق رفع فیلترینگ حل شود.
استفاده از زنان و اهل سنت در ردههای مدیریتی بالای اداره کشور، استاندار اهل سنت، استاندار بومی و ... مسائلی از این دست، از جمله وعدههایی است که نمیتوان آن را مطالبه عموم جامعه استنباط کرد اما چنین موضوعاتی از جمله سنجههای مهم در رعایت عدالت اجتماعی در کشور محسوب میشوند.
معلوم نیست که مسعود پزشکیان برای استفاده از اهل سنت در قامت وزیر، ناکام ماند یا اساسا تلاشی نکرد؛ البته که برای چنین کاری باید از سد مجلسی عبور میکرد که تندروهایی قوی با صدایی بلند دارد؛ تندروهایی که امتدادشان نیز در امپراتوری رسانهای اصولگرایان و همچنین صدا و سیما ملموس است. با این حال، با توجه به روحیاتی که از پزشکیان سراغ میرود، اساسا اقدامی نمیکند که «وفاق» مدنظرش آسیب ببیند؛ البته که او در برخی مسائل که به آن معتقد است، تلاش میکند که سدشکنی صورت بگیرد.
حالا پزشکیان برای استفاده از وزیر اهل سنت، چه با سدی روبرو بوده و چه ترجیح خودش بوده، در نهایت وارد این فقره نشد و او از طریق دیگری که مستقیما به حکم خودش مربوط باشد تلاش کرد تا سد استفاده از اهل سنت در ردههای بالایی مدیریتی کشور را بشکند. از همین رو «عبدالکریم حسینزاده» را به سمت معاونت امور روستایی و توسعه مناطق محروم رئیس جمهوری منصوب کرد.
از سوی دیگر انتصاب استاندار بلوچ برای سیستان و بلوچستان یا استاندار اهل سنت برای کردستان یا حضور وزیر زن در هیات دولت یا استاندار عرب در خوزستان و ....مثالهایی از این دست نشانههایی از این موضوع است که پزشکیان تلاش دارد نشان دهد به وعدههایش پایبند است.
اما آنچه مهمتر از نفس انتصابات است، نتیجه و خروجی این انتصابات و اساسا چنین وعدههایی است. به واقع پزشکیان برای روزهای باقیمانده تا انتخابات ۱۴۰۷، نیاز دارد تا خروجی و نتایجی بیش از حد معمول برای چنین سمتهای داشته باشد تا اصطلاحا دستش پر باشد.
به عبارت بهتر قاعدتا مخالفان سیاسی پزشکیان این پرسش را مطرح خواهند کرد که خب؛ معاون و استاندار اهل سنت و وزیر زن هم انتخاب شدند؛ آورده اینها چه بوده است و چه برتری نسبت به افرادی که این خصوصیات را ندارند داشتند؛ از همین رو آنچه مدنظر است باید نتیجه و برونداد عملی آن روی زمین باشد. این خروجی و نتیجه کار است که میتواند برای بعدها مخالفان سیاسی پزشکیان و کسانی که بخواهند این راه را ادامه بدهند یا حتی سطح آن را بالاتر ببرند، یاری و کمکی باشد تا با عدد و رقم و نتیجه بتواند، پاسخ دهد.
حالا اینجاست که مسئولیت این افراد اهمیتی دو چندان پیدا میکند؛ اهمیت اول را همه اعضای کابینه و منصوبان دولت دارند تا در شرایطی که مخالفان سیاسی او و گفتمانش در کمین نشستهاند تا از طریق رسانههایشان کوچکترین نقطه ضعف را دهها مرتبه بزرگنمایی کنند، باید بتوانند وعدههای رئیس دولت را تمام و کمال اجرا کنند؛ و این افراد ازین جهت مسئولیتی مهمتر دارند که علاوه بر مخالفتی که با پزشکیان دارند، انتصاب چنین افرادی از اقوام و مذاهب و همچنین زنان، نیز مخالفانی دارد؛ مخالفانی که مخالفتشان سرسختانهتر از مخالفت با پزشکیان است و خواهد بود.
با چنین دلایلی است که افراد حاضر در دولت از اقوام و مذاهب و زنان، مسئولیت بالایی در دولت دارند؛ آنها جاده صافکن بعدیها هستند و میتوانند جادهای صافتر و بدون مخالفت در اختیار بعدیها قرار دهند یا جادههای پشت سرشان را سنگلاخی کنند؛ همه اینها به عملکرد این چهرهها بستگی دارد.