مسکو تایمز با انتشار یادداشتی مدعی شد، «در حالی که متحدان غربی اوکراین نسبت به تعمیق همکاری روسیه و ایران هشدار میدهند، تنشها بین این دو قدرت اوراسیا در قفقاز جنوبی روابط آنها را به آزمون گذاشته است.» به ادعای این نشریه، «تلاش مسکو برای اجرایی کردن پروژه کریدور زنگزور باکو - مسیر ترانزیتی بدون مانع که سرزمین اصلی آذربایجان را به منطقه نخجوان و سپس از طریق استان سیونیک ارمنستان به ترکیه متصل میکند – تهران را نگران کرده است.»
مسکو تایمز در ادامه یادداشت ادعایی اش آورده، «واکنش تهران به واسطه موقعیت استراتژیک مهم کریدور پیشنهادی است.» به ادعای این نشریه «از آنجایی که سیونیک هم مرز با ایران است، تهران نمیخواهد که کریدور دسترسی مستقیم این کشور به ایروان را قطع کرده و نفوذ منطقهایاش را کاهش دهد. از زمان پایان جنگ دوم قرهباغ در سال 2020، باکو، با حمایت ضمنی روسیه، به طور مداوم برای ایجاد این کریدور بدون پستهای بازرسی یا کنترلهای گمرکی ارمنستان تاکید دارد. در پاسخ به لفاظیهای باکو، ایران در سالهای 2021 و 2022 در نزدیکی مرز آذربایجان دست به فعل و انفعالهایی زد که ماحصلش وقوع تنش دیپلماتیک تقریباً سه ساله بین دو کشور بود.» به ادعای مسکو تایمز، «در حالی که سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در ابتدا با رزمایش نظامی ایران در نزدیکی مرز آذربایجان در سال 2021 مخالفت کرد، مسکو در سال 2022 در این منطقه ماند. چنین رویکردی احتمالاً به دلیل وابستگی روسیه به تهران (ادعایی) برای تجهیزات جنگی در اوکراین است. موضع قاطعانهتر ایران، همراه با استقرار نیروهای اتحادیه اروپا در امتداد مرز آذربایجان و ارمنستان، ایروان را به طور قابل توجهی در مقاومت در برابر جاهطلبیهای باکو تقویت کرد. پس از اینکه آذربایجان کنترل کامل قره باغ کوهستانی را در سال 2023 به دست گرفت، ایده این کریدور بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
مسکو مدتهاست که قفقاز جنوبی را حیاط خلوت خود میداند و به دنبال حفظ انحصار خود در امور منطقه است. در میانه حملات مداوم روسیه به اوکراین، این بازیگر اکنون کریدور زنگزور پیشنهادی را راهی برای بازپس گیری نفوذ در حال محو شدن خود در ارمنستان و بازیابی نقش کلیدیاش به عنوان یک مرکز ترانزیتی مهم در مقابل غرب میبیند. در مقابل، ایروان که عملاً از پیمان پیمان امنیت جمعی فاصله گرفته و روابط خود را با اتحادیه اروپا و ایالات متحده تقویت کرده ، این کریدور را تهدیدی برای حاکمیت خود قلمداد کرده و به شدت با هرگونه کنترل روسیه بر آن مخالف است. وزارت خارجه ارمنستان اخیرا تایید کرد که بحث در مورد امکان مدیریت این مسیر توسط یک شرکت خصوصی در حال انجام است. اگرچه باکو رسما تقاضای خود برای کریدور زنگزور را از مذاکرات صلح با ارمنستان کنار گذاشته است، کرملین اکنون در تلاش است تا این موضوع را دوباره به حل و فصل کند.»
به ادعای مسکو تایمز، «روسیه کماکان سیاستهایی را خلاف خواست ایران اعمال میکند؛ سیاستهایی چون باز نگه داشتن حریم هوایی سوریه برای حملات هوایی اسرائیل به مواضع مقاومت و جانبداری از امارات درباره ادعایش مبنی بر حاکمیت بر جزایر سه گانه خلیج فارس. علاوه بر این، روسیه علیرغم همکاری نظامی نزدیک با ایران و امضای توافقنامه همکاری جامع 20 ساله فعلا نگرانیهای تهران در ارتباط با منطقه قفقاز و به طور مشخص کریدور زنگزور را نادیده میگیرد.»
ناظران مدعیاند، «علیرغم همکاریهای رو به رشد روسیه و ایران، اختلافات قابل توجهی بین منافع دو کشور وجود دارد. این شکاف همچنین فرصتی برای افزایش تعامل غرب در منطقه است. البته، اگر مسکو این کریدور حمل و نقل کلیدی را کنترل کند، مسیری که میتواند ارتباط بین آسیای مرکزی و اروپا را تا حد زیادی بهبود بخشد، چالشی مستقیم برای منافع غرب ایجاد خواهد کرد.» به ادعای ناظران، «با توجه به نگرانیهای مشترک در مورد جاهطلبیهای روسیه در قفقاز جنوبی، این وضعیت میتواند سطح همکاری بین کشورهای غربی و تهران را تقویت کرده و به طور بالقوه کانالهای دیپلماتیک جدیدی را باز کند که میتواند در سایر موارد نیز مفید باشد. شایان ذکر است، سفرای ایران و فرانسه در ارمنستان پیش از این جلسات متعددی را برای بررسی وضعیت امنیتی در جنوب شرقی ارمنستان با توجه به حمله احتمالی آذربایجان برگزار کردهاند. شایان ذکر است که مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری ایران، آشکارا از استراتژی شرق محور تهران انتقاد کرده و از بهبود روابط با اروپا و همچنین کاهش تنش با آمریکا حمایت میکند. حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران، تاکید دارد که تلاش ولادیمیر پوتین برای ایجاد کریدور زنگزور یک «اقدام پیشگیرانه» است که برای تحت فشار قرار دادن تهران و با هدف جلوگیری از باز کردن کانالهای ارتباطی با واشنگتن توسط دولت پزشکیان طراحی شده است.» به ادعای مسکو تایمز، «واضح است که مسکو و تهران از نظر اقتصادی و سیاسی به یکدیگر متکی هستند. با این حال، به رسمیت شناختن چنین تفاوت های ریشهای در منافع آنها - اختلافاتی که بعید است حل شوند - فضای بیشتری را برای تعامل بسیار مورد نیاز غرب در قفقاز جنوبی ایجاد میکند.»