به گزارش
مردم سالاری آنلاین، وی ادامه داد: به تعبیر یکی از بزرگان که با الهام از قرآن میگوید مباحث قرآن در زمینه اعتقادیات و اخلاقیات و احکام همان بیان صراط مستقیم است، قبل از اینکه به صراط مستقیم بپردازم یک نکتهای را در بخش رسالت رسولالله بیان کنم، یک عنوانی متکلمین دارند که میگویند فرق بین امام و پیامبر فقط در یک چیز است و آن اینکه بر پیغمبر وحی نازل میشود و جبرئیل میآید و معارف قرآن را بر قلب نازنین پیغمبر نازل میکند. رستگاری خاطر نشان کرد: نکته ای که اینجا لازم است عرض بکنم این است که در حقیقت همه آنچه امام معصوم موظف است از طرف پروردگار آن چیزی است که بر پیغمبر آمده و پیغمبر تمام این حقایق و احکام را با توجه به تفسیر قرآن به امام منتقل میکند لذا پیغمبر تمام اسرار را به امیرالمومنین و ایشان هم به امام حسن و در مجموع همه اینها نور واحدی هستند و بعضی از بعض اینها الهام میگیرند، آنچه ما از آیات قرآن استفاده میکنیم و کلمات پیغمبر، میبینیم که اینان امامان ما هم ترجمان وحی الهی هستند همانطور که پیغمبر مترجم و مفسر وحی الهی است.
وی ادامه داد: نکته دیگر این است که صراط مستقیم آنقدر در قرآن اهمیت دارد که بیش از چهل بار در قرآن آمده و هر بار خود قرآن تفسیر میکند و مصداق آنرا بیان میکند، علاوه بر آن در اهمیت بیان صراط مستقیم ما داریم که در نماز واجب هفده رکعتی که برما واجب است در این هفده رکعت ده بار در نماز از خداوند صراط مستقیم را درخواست میکنیم و میگوییم اهدنا الصراط المستقیم، اما جالب است که ما میبینیم خداوند در آیات متعدد درباره این موضوع تاکید کردهاند.
در واقع سه راه را خداوند در این آیات بیان کرده است در تفسیر صراط مستقیم یکی صراط راه کسانی که مورد انعام پروردگارند، این صراط الذین انعمت علیهم یعنی صراط پیامبران، صدیقین، ائمه اطهار، شهدا و صالحان و آنها که در مسیر انبیا و مسیر پیامبر و ائمه و راه شهدا و صالحین قرار میگیرند.
حجت الاسلام رستگاری خاطر نشان کرد: اینها کسانی اند که خداوند بر آنها انعام کرده است و میفرماید اینها مجموعهای اند که در مسیر صراط مستقیم اند و مورد انعام خداوند هستند و آنها بهترین دوستان هستند، راه دیگر راه مغضوبین است که باز در روایات در ذیل همین آیات شریفه است که بعضی میگویند مغضوبین همان یهود و اشقیای از یهود و نصارا هستند که غضب شدگان پروردگارند یعنی ستمکاران و جباران، ظالین هم به معنای گمراهان است یعنی آنهایی که از مسیر درک و فهم و بصیرت و پیروی و اطاعت آگاهانه فاصله میگیرند و بنابراین از راه منحرف میشوند و گمراه میشوند که گمراهان متاسفانه در هر دورهای فراوانند و حتی در میان مسلمانان هم داریم از مکتب اهل بیت و بعد به بیراهه رفتند و گمراه شدند.
وی ادامه داد: روایاتی داریم که این روایات بسیار روایات قابل توجه و تاملی است که صراط مستقیم چه کسانی هستند، روایت اول رسول الله (ص) که فرمود، صراط مستقیمی که در نماز میگوییم ما را به آن هدایت کن، میگوییم ارشدنا الی صراط المستقیم، خدایا ما را در مسیر صراط مستقیم ارشاد و هدایت کن، پیغمبر فرمود این صراط مستقیم مقصود آیین اسلام است و سپس فرمود کل دین غیر الاسلام فلیس بمستقیم، الذی لیس فیه التوحید، اگر در آن راه توحید نباشد صراط مستقیم نیست، بعد فرمود صراط الذین انعمت علیهم مقصود راه انبیا و مومنین، الذین انعم الله علیهم بالاسلام، آنها کسانیاند که خدا اسلام را به آنها داده در آیه شریفه خداوند منت گذاشته است، یا امام صادق میفرماید صراط مستقیم صراط امیرالمومنین است یا امام سجاد میفرماید صراط مستقیم ما هستیم و بعد فرمود این مردمان عادی و غافل و گمراه گاهی به سمت راست و گاهی به سمت چپ که هر دو در آن روایت فرمود ضلالت است میروند، اما فرمود شیعیان راستین ما اینها در مسیر صراط مستقیم هستند، از این تعابیر باز هم در روایات ما هست.
رستگاری افزود: نکته مهمی که از این دو بحث قرانی میخواهم استفاده کنم یکی اول اینکه همه امامان ما رسالتشان همان رسالت رسول الله است، یعنی تبیین و تفسیر معارف قرآنی و دنبال سیره نبوی هستند این نکته مهم به قول یکی از محققان حرف درستی میزند، میگوید اگر شما بخواهید دقیقا 250 سال زندگی امامان را به خوبی آگاه شوید بیایید این 250 سال از امام علی (ع) تا امام عسکری (ع) را اضافه کنید به عمر پیغمبر در دوران رسالتش، یعنی اگر پیغمبر زمان امیرالمومنین بود همان کار را میکرد که امام علی کرد و اگر در زمان امام حسن و امام حسین میبود هم باز همان کار این بزرگواران را انجام میداد.
وی خاطر نشان کرد: این یک نکته اساسی است که به نظر من باید به آن توجه ویژه بشود اما میپردازم به اولا امام مجتبی (ع)، اولا یک حدیثی از پیغمبر اکرم داریم که باید به آن توجه شود و ایشان فرمودند: این کار کاری است که مورد امضای رسول الله است، این فرزند من که آقا امام حسن (ع) است اصلاح میکند خداوند به برکت او در بین دو دسته از مسلمین، بیان دیگر اینکه وقتی امام حسن(ع) در روز 21 ماه رمضان که در حقیقت آغاز امامت آن حضرت است، حضرت در کوفه در میان مردم حاضر در مسجد کوفه سخنرانی کردند و ابتدا کلماتی را در مقام پدر و مصیبت فقدان او فرمودند و سپس پس از گریه حضرت و حضار، خود را معرفی کرد، فرمودند ایها الناس انا الحسن ابن محمد.
حجت الاسلام رستگاری تصریح کرد: این خیلی مهم است که در چه شرایطی ایشان این حرفها را میزنند، التهاب کوفه، شهادت امیرالمومنین، این آدمهای عجیب و غریبی که مخاطب حضرتند و حتی آدمهایی که بعضیهاشان از مصادیق مغضوبین و ضالین هستند، در چنین شرایطی میخواهد خودش را معرفی کند: کسی که من را میشناسد که میشناسد، کسی که نمیشناسد خودم را معرفی میکنم، نمیگوید من پسر علی ابن ابی طالبم، میفرماید من حسن پسر محمد هستم، خدا در قرآن درباره پیامبر آیاتی دارد و بعد آمد سراغ اهل بیت پیغمبر که من پسر کی هستم، فرمود، من از خاندانی هستم که اراده الهی بر پاکی آنها از رجس و پلیدی است و انسانهای کامل، من پسر کسی هستم که خدا اطاعت او را در قرآن واجب کرده است که این هم آیه قرآن در سوره شورا است که خداوند به پیغمبر میفرماید. وی افزود: مزد طلب کن و بگو مزد من مودت و محبت اهل بیت است و قرآن میگوید کسی که اعتراف حسنه بکند یعنی در مسیر اهل بیت کسب کمالات و تکلیف شناسی و فرصت شناسی کند و از معارف قرآن و پیغمبر و اهل بیت استفاده بکند این چه جایگاه رفیقی دارد، بعد دارد که ابن عباس برخواست و مردم را با بیعت او دعوت کرد، همینجا مسائل دیگر هم اتفاق افتاد یعنی شش ماه دوران امامت امام حسن مجتبی با چه مشکلات و مصائبی مواجه شد تا اینکه حضرت ناگزیر شد به اینکه صلح بکند، به طور خلاصه عرض میکنم. حجت الاسلام رستگاری تصریح کرد: محققین و پژوهشگران علت صلح امام حسن را در ده عامل بیان کرده اند چرا امام به این صلح ناگزیر شد و برکات این صلح برای اسلام و اهل بیت چه بود و دین و پیامبر و مکتب انبیا و امیرالمومنین چه خسارت و رسوایی برای معاویه و امویان ایجاد کرد، عامل اول رفاه طلبی مردم بود، امام حسن وقتی گفت بیایید جنگ و این جرسومه فساد معاویه را از بین برداریم که فتنه میکند، آنها در مقابل دعوت امام به رویارویی با معاویه رسما اعلام کردند که ما میخواهیم زندگی کنیم و از زندگی خود گفتند و رفاه و دنیا را خواستار شدند. وی ادامه داد: دومین عامل بی تفاوتی آنها نسبت به مصالح اسلام، سوم طولانی شدن جنگهای عصر امیرالمونین و مشکلات معیشتی و روحی آنان، چهارم نارضایتی بسیاری از مردم از تبعات جنگهای گذشته، پنجم وجود تفالههای خوارج و گروههای دیگر، ششم آشوب گری و شایعه پراکنی دستگاه معاویه، هفتم مکر معاویه بود که خیلی این نکته مهم است، مکر او در طرح صلح و بهانه جنگ افروزی و از بین بردن نیروهای وفادار به اسلام و تشیع اعم از صحابی و تابعین و امام حسین و اهل بیت و هشتم توطئه ترور امام حسن تا جاییکه امام در زیر لباسهای خود زره میپوشید و یکبار هم به ایشان سوء قصد شد ولی ایشان نجات یافت، نهم سست شدن نیروهای مردمی در پیروی از امام و حضور در جنگ با معاویه، همان صراط مستقیم، اینجا معنی میشود و دهمین عامل خیانت فرماندهان عالی نظامی تحت امر حضرت با تهدید و تطمیع معاویه.
حجت الاسلام رستگاری افزود: هر کدام از این ده عامل را در تاریخ و عصر آن حضرت میتوان نمونههایی را یافت که با توجه به شرایط آن پیشگویی پیامبر و تحقق سخن پیامبر روشن شد که خواندم فرمود إِنَّ ابنِي هذا سَيِّدٌ ، يُصْلِحُ اللهُ بهِ بين فِئَتَيْنِ من المسلمينَ، خب حالا امام حسن صلح کرد اما آمدند ناسزا گفتند و توهین کردند که من از کتابی به نام حقایق پنهان تمام حرفهای ناروای دشمنان و حتی خواص را در اعتراض به امام حسن که چرا صلح کردی.
وی تصریح کرد: چیزی که مهم است این است که من یکی دو نمونه از بی تربیتی به امام و جواب حضرت را عرض میکنم، یکی از آنها سوفیان ابن ابی لیلا که در حکومت عدل علی (ع) هم از مخالفین حضرت بود، فردی خبیث و پلید و از سوی گروه تندروی افراطی خوارج تقذیه میشد، خدمت امام آمد و گفت السلام علیک یا مضل المومنین، حضرت در جواب گفت وای بر تو ای خارجی، با من به خشونت سخن مگو زیرا آنچه باعث صلح شد رفتار و کردار ناپسند شماها بود، شما پدرم را کشتید و اردوگاهم را غارت کردید و در جنگ سفین ابتدا دین بر دنیایتان جلو افتاد و اکنون دنیایتان بر دینتان، بعضی از اصحاب ویژه مثل حتی حجر بن عدی و سعه ابن سبحان نکاتی گفتند که امام آنجا رسما فرمود اگر من صلح نمیکردم، دین خدا را، صراط مستقیم را، آرمان پیغمبر و اهداف قرآن همه با توطئه او و طرح صلح و اینکه میدانستند من صلح را نمیپذیرم بهانه ای بود که همه چیز حتی اهل بیت و امام حسین را از بین ببرند که البته این افراد بصیرت یافتند و شرمسار بودند که از این نکته اساسی غافل بودند که امام آنها را هشیار و بیدار کرد.
حجت الاسلام رستگاری گفت: این همه توطئههایی که هست از استکبار و دشمنان خارجی، دشمنی نفاق بیرونی و داخلی اینها همیشه توطئههایی برای از بین بردن این نظام و صدمه زدن بوده است. به گفته وی آخرینش به شهادت رساندن شهید هنیه بود، نخست وزیر شقی و رذل و خبیث اسرائیل این اتفاق را رقم زد. ایران حتما عکس العمل تندی نشان خواهد داد، اما این اتفاق نشان داد که امریکا هم حمایت میکرد و میکند تا ایران را دچار یک جنگ خطرناک و در نتیجه صدمه کاری به نظام و آرمان شهدا و امام نماید. باید تقدیر کرد که مسئولین تدبیر کردند و حاکمیت از صلح امام حسن درس عبرت گرفتند. وی در ادامه با اشاره به اینکه اگر در این صلح واقعا موجب موفقیت و تسلیم در برابر معاویه که تاریخ نشانهها دارد و بیاناتی دارد بشود، گفت: اما من حرفم این است که بزرگان هم میگویند که چرا معاویه با این همه دشمنی که داشت اگر امام حسن را به قول خودش با صلحش در نرمش قرار داده بود و چنین و چنان چرا باید اینقدر حضرت را ده سال خون دل بدهند و اخر هم با زهر به شهادت برسانند
حجت الاسلام رستگاری خاطر نشان کرد: ارشاد مفید نقل میکند که عمر ابن اسحاق میگوید که من به دیدن امام حسن آمدم وضعیت اسفبار او را دیدم، حال آن حضرت را پرسیدم حضرت فرمود لقد سمیت ... معاویه مکرر به من سم داده است اما اینبار خیلی با نوبتهای قبل متفاوت بوده و عبارت درد آوری را فرمود، مرا بارها زهر دادند ولی هیچگاه مانند اینبار نبود همانطور که پارهای از جگرم افتاد.
حجت الاسلام رستگاری یادآور شد: همین مسئله که باید مفصل تر صحبت کرد در مورد امام رضا علیه السلام است، اینکه من گفتم، عصر امام رضا (ع) آن جریان مامون و جریانهارون و شهادت امام موس بن جعفر(ع) و جنگ بین امین و مامون و پیروزی مامون و آن اوضاع آشفته که در جغرافیای گسترده جهان آن روز اسلام اتفاق افتاد.
وی در ادامه این مراسم با بیان اینکه مامون که عفریته ای بود به قول آن بیان پیشگویی پیامبر که فرمود علی ابن موسی الرضا (ع) را عفریته ای به شهادت میرساند، یک چنین آدمی نشست فکر کرد که چکار کند، از طرفی امام را دعوت کرد به مرو و خراسان آورد و بعد آنجا کارهایی را انجام داد، تا بالاخره بحث ولیعهدی و واگذاری خلافت به ایشان.
حجت الاسلام رستگاری با بیان اینکه امام او را از آن نیت پلیدی که دارد و توطئهای که در فکر مسموم و شیطانی مامون بود، حضرت مطلعش کرد و فرمود من که آمادگی پذیرش ندارم، افزود: نکته مهمی امام به مامون فرمود که مامون را برافروخت، فرمود این که تو میگویی خلافت و ولیعهدی را به من میدهی، اگر این خلافت، خلافت تو از طرف خداست که تو وظیفه نداری به کسی واگذار کنی، و اگر چنانچه از طرف خدا نیست و تو غصب کردی، خب برو کنار، مردم تکلیف خودشان را خواهند فهمید.
وی افزود: اینجا مامون به هم ریخت و در پایان امام را تهدید کرد گفت تو از آرامش من سوء استفاده کردی و اگر ولایتعهدی را نپذیری تو را خواهم کشت، امام فرمود اینجا اجبار است و اختیار نیست، کما اینکه خود مامون هم در پاسخ به امام که فرمود اختیار است یا اجبار، گفت اجبار است و امام پذیرفت ولایتعهدی را بصورت مشروط.
حجت الاسلام رستگاری افزود: جالب است که امام این را پذیرفت و شرط هم کرد، باز هم مامون رها نکرد و مرتب امام را در فشار گذاشتند، آن نماز معروف که همچون رسول خدا برای نماز آمد ولی مامون نتوانست آن عظمت و شکوه را از امام ببیند که امام را برگرداند.
وی با اشارره به اینکه آخرین حربهای هم که به کار برد که برای من خیلی مهم است این برکاتی که صلح امام حسن (ع) داشت و برکاتی که پذیرش ولایتعهدی داشت، گفت: اگر امام رضا (ع) مقاومت میکرد و مامون به قصد پلیدش لباس عمل میپوشید و در آن خلوت امام را به شهادت میرساند و با آن خباثتی که داشت کارهایی میکرد و مردم را تحریک میکرد و آرام میکرد، مردمی که بصیرتشان هم کم است، امام پذیرفت و برکاتی داشت. حجت الاسلام رستگاری افزود: امام صادق (ع) دانشگاه جعفری را بنیانگذاری کرد و موسی ابن جعفر ادامه داد، اما امام رضا (ع) یک مکتب اهل بیتی و علوی را نه در عرصه سیاسی بلکه در عرصه فرهنگی و فکری معرفی کرد که این جلسهای که از تمام فرق مختلف و ادیان مختلف و حتی مکاتب مادی مامون جمع کرد که قصدش هم قصد پلیدی بود، امام را در مقابل این همه اندیشمندان و عالمان تقریبا منزوی کند.
حجت الاسلام رستگاری خاطر نشان کرد: همان که اگر ولایتعهدی را پیشنهاد داد که بگوید اینها اگر دنیا به دستشان بیاید زهد ندارند، که امام این نقشه را بر آب کرد، اما این مهم تر بود که ببینید این مناظرات امام با ادیان و فرق مختلف چه غوغایی کرد در جهان. وی با اشاره به اینکه خواهش میکنم عزیزان کتاب عیون اخبار الرضا از شیخ صدوق را ببینید چه مطالب ارزشمندی است از جمله این مناظرات و طوری شد که امام رضایی که پیغمبر فرمود عالم آل محمد است، این را تحقق بخشید، درست است که هارون جغرافیای آن زمان را گسترده بود اما این اندیشههای ناب امام هشتم، امام رضا علیه السلام و شهرت دانش و علم و کرم و رافت او از دروازههای جغرافیای جهان اسلام هم به آن سو رفت و امروز حتی میبینید امام رضا یک شخصیت جهانی است و مشهد به قول مرحوم امام ره پایتخت جهان اسلام است. حجت الاسلام رستگاری در ادامه خاطر نشان کرد: باز هم همانطور که به امام حسن اعتراض کردند به امام رضا هم اعتراض کردند و حضرت با تکیه به قرآن فرمود: برادرم یوسف در شرایطی در عصر آن فراعنه و فرعون مصر قرار گرفت که احساس کرد که برای نجات مردم مصر از بحرانهای سیاسی و اقتصادی باید خود را عرضه بکند و گفت «و اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم»، خودش پیشنهاد کرد، امام رضا(ع) فرمود همانطور که برادرم شرایطی را دید برای نجات مردم، عزیز مصری را و ولایت مصر را پذیرفت و آن برکات را داشت و آن یادگار را یوسف صدیق از خود گذاشت، امام هم آن حرکت را در جهان اسلام انجام داد.