مشروح این گفتگو را در ادامه می خوانید؛
انتخابات ۱۱ اسفند درحالی برگزار شد که نیروهای انقلاب به یک لیست واحد دست نیافتند و ما شاهد حضور لیستهای متعدد از سوی اصولگرایان بودیم، چرا در انتخابات ۱۴۰۲ وحدت حاصل نشد؟ علت آن چه بود؟
طبیعی است هر دوره از انتخابات ـ از این ۱۱ دوره مجلس ـ بنابر اقتضا و شرایط زمانی، تفاوتهای خاص خود را داشت. به عنوان مثال انتخابات مجلس اول در دوره ریاست جمهوری بنیصدر و سلطهطلبیهایی که او دنبال میکرد شکل گرفت. مجلس دوم بعد از شهادت شهید بهشتی برگزار شد، از این رو هر دوره ویژگی خاص خود را داشت.
از طرفی شورای وحدت و شوراهای دیگر نیز وارد صحنه شده بودند. اصلاحطلبان هم در تهران رأی نیاوردند، بنابراین طبیعی است که شرایط فرق کرده است و بر همین اساس طبیعی بود که میان شورای وحدت و شورای ائتلاف که بیشتر مورد توجه بودند ائتلافی رخ ندهد، بلکه رقابت هم میان آنها شکل گرفت و از همین دو فهرست ( وحدت و ائتلاف) تعداد کمی راهی مجلس شدند و بیشتر به دور دوم راه یافتند و چهرههایی که از زبان انتقادی تند برخوردار هستند رأی آوردند و به اعتقاد من، طبیعت یک جامعه آزاد و انتخابات آزاد همین است.
آقای بادامچیان! شما به رقابت شورای وحدت و ائتلاف در ایام انتخابات اشاره کردید. در زمان انتخابات شاهد بودیم که انتقادهای تندی به نحوه سازوکار و تهیه فهرستهای انتخاباتی ارائه میشد، حتی برخی از سیاسیون به صراحت اعلام کردند که ما آمدهایم تا زیر میز پدرخواندهها بزنیم. سوال اینجا است چه تضمینی وجود دارد که اگر سازوکار جدیدی طراحی شود، باز موضوع پدرخواندهها مطرح نشود؟
من این اصطلاحات را که نوعی اخلاق حسنه خوب ایرانی ـ اسلامی در آن وجود ندارد را نمیپسندم. انتخابات برای ملت ایران است، همه کسانی که در این انتخابات شرکت کردهاند، نیروهای همین ملت هستند. البته هر کدام روش خود را دنبال میکنند. به عنوان مثال روش ائتلاف این بود که همه چیز در اختیار خودش باشد. هرکس میکوشد که خودش تسلط بیشتری بر امور داشته باشد. شورای وحدت هم کوشید که فهرست خود با مشی که دارد، رأی بیاورد. از آنطرف جبهه پایداری نیز ابتدا با مشی خود ظاهر و بعدا با شورای اتلاف همراه شد و دو، سه گروه جدید پدید آمدند. همه این تحرکات نشان میداد انتخابات آزاد بود. حال یک زمانی یک گروهی رأی میآورد و زمانی دیگر مردم به همان گروه رأی نمیدهند. جامعه فعلاً در این دوره به این سمت رفت و به این گروه (منتخبان مجلس دوازدهم) رأی داد.
یعنی معتقد هستید مردم به یک فهرست رای ندادند؟
البته در کل بیشتر منتخبان از اصولگرایان هستند و هیچ کدام از اصلاحطلبان در تهران رأی نیاوردند، در استانها نگاه بیشتر محلی بود و شورای ائتلاف و وحدت حرف اول را نمیزند. حتی موتلفه که کارگردان اصلی بود هم حرف اول را نمیزد. البته ما در حزب موتلفه از گزینههای خود حمایت کردیم و بخش خوبی از این افراد هم رأی آوردند، اما همان طور که بیان شد انتخابات در استان ها با کلانشهرها و پایتخت متفاوت است و در آنجا بیشتر نگاه، منطقهای و محلهای جاری است اما در تهران ملاحظه کردید انتخابات به مرحله دوم کشیده شد؛ روی هم رفته نیروهای جدیدی وارد مجلس شدند.
موتلفه در انتخابات از فهرست شورای وحدت با سرلیستی «منوچهر متکی» حمایت کرد، به نظر شما شورای وحدت میتواند فراکسیون منسجم و قوی در مجلس تشکیل دهد؟
به نظر من در مجلس دوازدهم، فراکسیونهای متعددی از جمله وحدت، ائتلاف و موتلفه اسلامی تشکیل میشود. البته فراکسیون موتلفه در ادوار گذشته مجلس فعال بود و در این دوره(مجلس دوازدهم) به فعالیت خود ادامه میدهد. دوستان جدیدی هم که داغ، تند و خوب به صحنه آمدند فراکسیون خود را خواهند داشت، بنابراین مجلس آینده تکفراکسیونی نیست و چند فراکسیونی خواهد بود.
پس با این اوصاف صفِ اصولگرایان در مجلس دوازدهم از هم جدا خواهد بود؟
شورای ائتلاف و شورای وحدت قبل از انتخابات به یک فهرست واحد نرسیدند، با اینکه من پیشنهاد داده بودم و به آنها گفتم که بر مبنای «اصلح و ارجح» یک فهرست واحد ارائه بدهند؛ نمیشود همه با هم فهرست بدهید، اما در نهایت فهرست هر کدام مطرح و اعلام شد و همانطور که در آن مقطع نتوانستند به هم برسند، در مجلس نیز نمیتوانند به هم برسند.
طبیعتاً کسانی که آمدند و گروههای جدیدی را هم راهاندازی کردند میخواهند در مجلس در قالب فراکسیون دور هم جمع شوند. بنابراین به نظر من مجلس آینده در سال اول یک مجلس پرهیاهو خواهد بود و بحث و گفتوگوها درآن زیاد مطرح میشود. همه کسانی که تازه آمدهاند میخواهند کاری، کارستان انجام دهند. امیدواریم همه آنها موفق شوند. اما روی هم رفته مجلس دوازدهم را مجلسی که به دنبال دعوا باشد نمیبینیم بلکه در آن مجلس رقابت بیشتر بین اصولگرایان خواهد بود.
حضور و نقش آفرینی اصلاح طلبان در مجلس دوازدهم را چگونه ارزیابی میکنید؟ در زمان انتخابات تعدادی از احزاب اصلاحطلبِ فعال در صحنه میگفتند ما می خواهیم فراکسیون منسجم خود راتشکیل دهیم، به نظر شما آنها می توانند فراکسیون خود را تشکیل دهند؟
بله ـ اما آنها(اصلاحطلبان) از شهرستانها به مجلس آمدهاند، البته نه آن اصلاحطلبان تندی که بخواهند جبههگیری کنند. به عنوان مثال آقای پزشکیان یا دیگران اهل این حرف و حدیثها نیستند که بخواهد برخورد تندی در مجلس داشته باشند. ضمن آنکه زمان هم مناسب نیست و اصلاحطلبی در ایران هم جایگاه ندارد. هر چقدر ما از قبل گفتیم که جریان اصلاحات مُرده، اما باور نمیکردند. با این حال گفتیم باز آنها حضور پیدا میکنند اما رأی نمیآورند، خیلی از دوستان باورشان نمیشد. در نهایت ملاحظه کردید که تحلیلهای دقیق من برخلاف تحلیلهای غلط برخی از دوستان درست بود. به نظر من مجلس دوازدهم، مجلس خوبی خواهد بود و همه تلاش خواهند کرد بهترین باشند، تیپها (افراد) جدیدی هم که به مجلس رفتند سعی میکنند بگویند مشکلات مردم با طرحهایی که ما ارائه میدهیم حل میشود. فضای انتخابات و تبلیغات انتخاباتی هم به همین شکل بود و هر کس میگفت اگر من به مجلس بروم کاری میکنم، کارستان اما نمیدانند که به همین سادگیها نیست که کاری، کارستان انجام شود. کارهای اجتماعی پیچیدگیهای خاص خود را دارد.
بالاخره ۲۵ میلیون نفر پای صندوق آمدند و رأی دادند، این شوخی نیست، ۲۵ میلیون رأی کمی نیست.کسانی راهی مجلس دوازدهم میشوند، رسالت سنگینی بر عهده دارند. مردم از آنها انتظار دارند، رهبری هم تحول و تکامل را میخواهند، به همین جهت باید یک کار جدی حساب شده انجام دهند.
در این دوره شاهد بودیم چهرههای شاخص از جمله «محمد رضا باهنر» و « محمد باقر نوبخت» رأی نیاورند، علت عدم رأی آوری آنها چه بود؟
جامعه وضع موجود را نمیخواهد بلکه وضع مطلوب را میخواهد. البته نه اینکه بخواهد وضع موجود را رد کند، وضع موجود را به لحاظ زیربنایی قبول دارد. در جریان قدرت و توانایی ما در حوزه دفاع و صادرات غیرنفتی است، اما با گرانیها و مشکلات رو هستند، بنابراین به کسانی که فکر میکنند حاصل وضع موجود هستند در انتخابات رأی ندادند و نخواهد داد از این رو به چهرههایی که فکر میکردند اگر به مجلس بروند همان نگاه گذشته خود را دنبال میکنند - مانند آقای باهنر- به آنها رای ندادند.
آقای نوبخت نیز در رشت قابل احترام است، ضمن اینکه همه آن آقایان برای من هم قابل احترام هستند، همه آنها دوستان ما هستند، اما میبینید که مردم رشت هم به او رای ندادند در تهران هم به او رای نمیدادند بنابراین تغییر حوزه داد و به رشت رفت. آقای باهنر هم احساس کرد که در تهران زمینه چندان برای او مناسب نیست و با تغییر حوزه به کرمان رفت. البته تنها این دو نفر نیستند، افراد دیگری هم هستند که در تهران رأی نیاوردند.
در اردیبهشت ماه انتخابات میان دورهای مجلس را خواهیم داشت، به نظر شما در این دوره جبهه پایداری با شورای ائتلاف دوباره وحدت میکند؟
هر کاری دلشان خواست انجام دهند. مردم از میان ۳۲ نفر باید ۱۶ نفر را راهی مجلس کنند. به اعتقاد من اگر ائتلاف کنند یا نکنند، با هم شوند یا نشوند چندان تاثیری نخواهد داشت.