; ?>; ?>
هروی حرف های زیادی را در این گفت و گو زد که به قول خودش:«انتشارش بماند برای بعد.»او دلش از یک سری ناملایمتی ها پر بود اما گفت ترجیح می دهد به خاطر ایران و به خاطر اینکه کاراته روزهای آرامش بهم نخورد سکوت کند.هروی کنایه ای هم زد به کسانی که انتقاد های زیادی از تیم ملی می کنند.او گفت صندلیای که رویش نشسته شاید جای کسان دیگری بوده و قطعا تا ابد هم برای او باقی نخواهد ماند اما به انتخاب و به شخصی که روی آن صندلی نشسته باید احترام گذاشت.او گفت این صندلی داغ است و خیلی هم به کسی وفا نمی کند.
از بازیهای آسیایی هانگژو شروع کنیم، عملکرد ایران در این مسابقات شما را راضی کرد؟
در بخش مردان ما توقع داشتیم هر ۳ ورزشکارمان مدال بگیرند و اینکه به مدال نرسیدند برای ما ناراحتکننده بود. ما پتانسیل و ظرفیت این را داشتیم ولی در مجموع ورزش ایران در هانگژو عملکرد خوبی نداشت و بعضی تیمها خوب کار نکردند و حتی به حداقلها هم نرسیدند. باز خدا را شکر در روزهای بدمان توانستیم یک طلا بگیریم و دینمان را به کاروان ادا کنیم. تا قبل از عید هم یکسری اتفاق برای ما رخ داده و بعد از مسابقات جهانی امارات که اعزام نشدیم، نتوانستیم نتایج گذشته را تکرار کنیم و تلاشمان بود که در بازیهای آسیایی هانگژو جبران کنیم که یک مدال گرفتیم ولی کاراته پتانسیل کسب مدال بیشتر را هم داشت. در روز مسابقه هر اتفاقی برای ۲ نماینده ما افتاد و یک بخشی از ورزش خوششانسی است و ما متاسفانه فقط یک مدال کسب کردیم.
ما در کاراته یک نسل طلایی داشتیم که نفراتی چون گنجزاده، پورشیب و عسگری هستند. خیلیها معتقدند این نسل به روزهای پایانی خود نزدیک شده و باید تغییر نسل بدهیم. شما چقدر موافق این موضوع هستید؟
ما در ۵۰ سالی که کاراته در ایران فعالیت میکند، همیشه قهرمانان بزرگی داشتیم که آثارشان مشخص است. در این دهه به دلیل تعدد مسابقات که المپیک را هم داشتیم، قهرمانان ما بیشتر به چشم آمدند. نظر من این است که تغییر دست مربی نیست و خودش اتفاق میافتد. قهرمانان خودشان جای همدیگر را میگیرند. در کاراته هم قهرمانی کشور و انتخابی تیم ملی را داریم و به همین خاطر هر بازیکنی شایسته باشد به تیم ملی میرسد. بازیکنان جوان هم باید مورد حمایت قرار بگیرند و به مسابقات کاراته وان بروند. ما باید بیشتر شرکت کنیم و بتوانیم نفرات جدید را بسازیم و در مسابقات جهانی و آسیایی از آنها استفاده کنیم.
یکی از انتقاداتی که از شما میشود این است که به آن نسل طلایی خیلی وفادار هستید. این را چقدر قبول دارید که نمیخواهید این نسل تغییر کند؟
اصلا اینطوری نیست و من به عنوان سرمربی تیم و پدر خانواده همه را به یک چشم نگاه میکنم. من زمانی که تیم ایران را تحویل گرفتم بعد از مسابقات جهانی اتریش بود، آقای آسیابی از تیم امیدها به بزرگسالان آمده بود. همان زمان ۲ بازیکن مطرح داشتیم که عسگری و حسنبیگی بودند و مهدی خدابخشی را هم داشتیم. من وفادار به کسی هستم که در مسابقات انتخابی نتیجه میگیرد و به تیم ملی میرسد و قرار نیست کسی را فدا کنم. به همه بازیکنان هم فرصت دادم و نتایجشان هم مشخص است. این نفرات از فرصتها استفاده کردند و توانستند نتایج خوبی بگیرند و به همین دلیل در تیم ملی هستند. من به کشورم و تیم ملی وفادار هستم. برای همین بازیهای آسیایی هانگژو هم قهرمانی کشور و انتخابی تیم ملی برگزار کردیم و در نهایت تیمی را انتخاب کردیم که فیلتر سنگینی عبور کرده است. برای مسابقات جهانی هم همینطور بود.
الان به نظرتان پشتوانه خوبی برای نفرات فعلی داریم؟ در رده پایه ورزشکارانی هستند که امیدوارکننده باشند؟
در تیمهای پایه بازیکنان خوبی هستند که باید روی آنها کار شود و به تیم تزریق شوند. در ۵ وزن بزرگسالان هم که ببینید مثلا در ۸۴+ کیلوگرم، گنجزاده، اباذری، آشوری، نعمتی و حتی جوانان دیگر را داریم. ما هیچ مشکلی از نظر پشتوانه در تیم ملی نداریم. به شرطی که این پشتوانه به صورت ۱۰۰ درصدی حمایت کنیم. تا این نفرات به مسابقات اعزام نشوند، نمیتوانند کمک کنند. همین اباذری هم کلی مسابقات آسیایی رفته و تعدد مسابقات به او کمک کرده است. فدراسیون هم با سبک و سیاق جدیدی در حال فعالیت است و دکتر نکوخصلت که از بزرگان کاراته کشور است به عنوان مدیر تیمهای ملی داریم و خودش قهرمان بوده و همه چیز را علمی بررسی میکند. امیدوارم با برنامهریزی فدراسیون از این نفرات حمایت شود و شما میدانید وقتی قرار است تغییر نسل انجام شود، تیم کمی دچار نوسان میشود و باید این دوره بگذرد تا کاراته به دوران طلاییاش برگردد. در مسابقات مجارستان هم که رفتیم در بخش انفرادی بد نبودیم و از ۵ فرصت ۲ مدال گرفتیم. با اینکه علی مسکینی، امیررضا برزویی و سامان عدالتی برای اولین بار در مسابقات جهانی حضور پیدا میکردند. همین نفرات اگر تجربه بیشتری داشتند و قبلا در مسابقات دیگری حضور پیدا کرده بودند، نتایج و عملکردشان بهتر میشد. در کمیته تیمی هم بیرون تاتامی اتفاقاتی میافتد که ربطی به بازیکن و مربی ندارد. متاسفانه مقابل آذربایجان اتفاقاتی رخ داد و در نهایت تیمی قهرمان جهان شد که من برای آن احترام قائلم و نمیگویم ما اردن را میبردیم ولی قهرمانیاش عجیب بود. در ورزش اتفاقاتی میافتد که اجتنابناپذیر است و البته برای ما بخش خوب آن هم رخ داده است. شایستگی تیم ما بیشتر از این بود و حتی در قهرمانی آسیا مالزی هم میتوانستیم نتایج بهتری بگیریم و به جای ۲ تا مدال طلا در انفرادی و تیمی، ۲ طلای دیگر هم در انفرادی کسب کنیم و قهرمان آسیا شویم. وقتی شما روی کاغذ نتیجه نگیری همه اینها بهانه است. البته روزی که نتیجه خوب گرفتیم هم به هرحال داوری کمک کرده ولی نمیتوان از بعضی اتفاقات گذشت. امیدوارم با حمایتی که جامعه کاراته از تیم میکند و نقطه نظراتی که میدهند اتفاقات بهتری بیفتد. الان هم من سرمربی هستم ولی ممکن است آقای نیکوخصلت فردا اصلا بخواهد شخص دیگری سرمربی تیم ملی باشد. من هم اگر روی نباشم باید نظرات درستی بدهم چون در نهایت اگر کاراته موفق شود، همه حتی آن بازیکنی که روز اولش است موفق میشود.
حرفهایتان طوری است که انگار میخواهید از کاراته بروید!
ما هیچوقت از کاراته نمیرویم و تمام زندگی من کاراته است. ۴۰ سال در این رشته حضور داشتهام و عاشقانه آن را دوست دارم.
کاراته بخش زیادی از موفقیتهایش را مدیون شماست.
این نظر لطف شماست و به هرحال در هر دورهای برای یک ورزشکار و مربی اتفاقات خاصی رخ میدهد که لطف خداوند است. لطف خدا بود که من سرمربی این تیم فوقالعاده شوم و این نفرات با هر مربی دیگری هم همین نتایج را میگرفتند و لطف خدا به من بوده است. سرمربیگری هم یک روزی تمام میشود.
شما ثبات خوبی هم داشتید و الان ۸-۹ سال است در راس تیم ملی حضور دارید.
من از سال ۱۳۸۵ با حکم آقای سمندر مربی تیم ملی شدم و در جوانان هم کار کردم و سرمربی امید هم شدم. سال ۲۰۱۴ آقای سمندر مسئولیت تیم را به حسین روحانی، مهدی جعفری و بنده سپردند که توانستیم نتایج قابل توجهی در بازیهای آسیایی اینچئون و مسابقات قهرمانی جهان آلمان بگیریم و من از ۲۰۱۶ سرمربی تیم هستم.
آقای سمندر الان چیکار میکند؟
خودش هست و کار میکند.
پسرش هم خیلی حاشیه داشت. شما تا به حال بازیکن سفارشی قبول کردهاید؟ ممکن است البته طرف خوب هم باشد.
من هیچ زمانی این کار را نکردم. پیش آمده برای بازیکنی انتخابی برگزار نکنم ولی به توصیه کسی نبوده و با نظر کادر فنی این اتفاق افتاده است. سر بازیهای آسیایی اینچئون انتخابی برگزار شد و بازیکن باید در انتخابی برنده شود و آن سال بازیکنان از انتخابی آمدند و در آن دوره ۲ طلا گرفتیم.
بازیکنی بود که حسرتش را بخورید که نتوانسته پیشرفت کند و به تیم ملی برسد؟
یک بازیکنی در استان مرکزی بود به نام بخش محمدلو که در تیم دانشگاه مسابقه میداد و فوقالعاده بود ولی رها کرد. یکی هم بود حامد زیکساری که به جای یک نقره جهان، میتوانست چند مدال طلای آسیایی کسب کند و در جوانی خداحافظی کرد.
در صحبتهایتان درباره بعضی اتفاقاتی گفتید که نگذاشتند کاراته مدال بگیرد. ما در ورزشهای دیگر هم این را داریم که بعضی وقتها رخ میدهد. انگار بعضی جاها عمدا اتفاقاتی میافتد.مثل المپیک ریو بهداد سلیمی خود تاماش آیان گفت طلای سهراب مرادی هم از دست ما در رفت و ایران باید یک مدال میگرفت. از این شیطنتها گاهی رخ میدهد. از طرفی اسرائیل هم در رشتههایی مثل کشتی و وزنهبرداری و کاراته سرمایهگذاری کرده و این یک مشکل بزرگ است.
اسرائیل که خیلی روی کاراته سرمایهگذاری کرده و در مسابقات کاراته وان حضور دارند. در یک وزن کاراته وان مثلا ۳ ورزشکار حضور پیدا میکند. شرایط کاراته به گونهای است که برعکس کشتی و تکواندو که اول قرعهکشی است و بعد وزن میکشند، اینجا اول وزن میکشند. این را بگویم که وظیفه ورزشکار و سرمربی این است که مسابقه ندهیم چون رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمیشناسیم. البته که مثلا باخ رئیس کمیته بین المللی المپیک این همه میگوید ورزش از سیاست جداست و در مقابل فلسطین هیچ واکنشی نشان نمیدهد ولی از آن طرف روسیه را محروم میکند. درباره بحث حقخوری هم درست نیست خیلی وارد شویم ولی فقط مسابقات جهانی مجارستان برای من عجیب بود که چرا آن اتفاقات افتاد.
یعنی شیطنتی رخ داد؟
من مطمئن هستم اتفاقاتی خارج از تاتامی رخ داد و آن تیم اصلا نمیتوانست ما را شکست دهد.
در صحبت هایتان اسم سجاد گنجزاده را آوردید به نظرتان اگر کاراته مثل کشتی در المپیک ادامه داشت، می توانستیم هر دوره روی مدال های آن حساب باز کنیم؟
قطعا همین طور است. ما همیشه در بخش کاراته در المپیک حسرت داشتیم. قطعا اگر مثل کشتی، وزنه برداری و تکواندو اثرش را در هر دوره میدیدیم. همان طور که با یک حضور و یک مدال طلا نشان دادیم که می توانیم چه کارهای بزرگی از خودمان به نمایش بگذاریم. همه ما می دانیم که یک مدال طلا چقدر می تواند برای یک کشور مهم باشد.
اگر کاراته و ووشو در المپیک بودند ما حداقل ۵ مدال می توانستیم بگیریم.
به نظرم باز هم کاراته را نمی توان با رشته های دیگر مقایسه کرد، ما می بینیم که حدود ۱۴۰،۱۵۰ کشور در مسابقات جهانی کاراته شرکت می کنند. کاراته مقبولیت خاصی در دنیا دارد و جمعیت آن بسیار گسترده و بزرگ است. مدال گرفتن در کاراته کار بسیار سختی است. ببینید کاراته ۵ وزن است، اما کشتی ۱۰ وزن دارد. نمی گویم کار آنها راحت است اما وقتی تعداد وزن ها محدود شود تعداد قهرمانان شرکت کننده در هر وزن بیشتر می شود و رسیدن به مدال سخت تر است. همچنین این قضیه باعث میشود ستاره هایی از تیم ملی بیرون بمانند. امیدواریم اتفاقاتی رخ دهد و تعداد وزن ها بیشتر شود.
دلیل اینکه کاراته از المپیک حذف میشود با توجه به اینکه به گفته خودتان ورزش فراگیری است چیست؟
این به خاطر درگیری هایی است فدراسیون جهانی کاراته و المپیک با هم دارند و امیدواریم در آینده این مشکل برطرف شود و بتوانیم بار دیگر این رشته را در این رقابت ها ببینیم.
در فینال گنج زاده خیلی ها معتقد بودند رقیب عربستانی نسبت به سجاد سر تر بود، نظر شما در این مورد چیست؟
کلا سجاد در سطح دیگری بود، حریف عربستانی در هیچ یک از مسابقات جهانی که برگزار شده بود مدال طلا نگرفته بود. همیشه در مسابقات حساسی که سجاد در رقابت های دیگر با او روبرو شده بود خیلی راحت شکستش داده بود. آنجا شرایطی پیش آمده بود که می خواستند مدال را به بازیکن عربستانی بدهند اما خدا دستش بالای همه دست هاست. عربستانی حریف بسیار خوبی بود اما آن ضربه ای که زد ۳ امتیاز نداشت و می خواستند با آن ضربه به راحتی مسیر طلایی شدن را طی کند تا اینکه آن خطا رخ داد و همهی معادلات به هم ریخت. به نظر من خداوند مزد زحمات ۵۰ ساله کاراته را خداوند تقدیم پسر ما کرد.
یک بحثی که در بازی های آسیایی نیز پیش آمده بود این بود که می گفتند می خواهند مدالش را پس بگیرند، ماجرا چه بود؟
آن چیز خاصی نبود و حل شد.
قضیه آن پرچمی که همیشه همراه شماست چیست؟
من از ۱۰ سال پیش این پرچم را تهیه کردم و از آنجایی که همه ما ارادت خاصی به آقا اباالفضل داریم این پرچم را همه جا با خودمان میبردیم. روز بازی المپیک هم حسی به من گفت که باید این پرچم را با خودم ببرم و بردم و بعد از مدال طلا هم خبرنگاران تصویرش را گرفتند و از آن به بعد در تمام مسابقات همراه ما بود. این هم می خواستم در مورد اینکه بعضی ها می گویند که با توسل مگر می شود مدال گرفت، بگویم؛ همه انسان ها تلاش می کنند و با تمرین و پشتکار می توانند موفق شوند، اینکه ما می گوییم توسل می کنیم، مثلا مثل قضیه طلای سجاد در المپیک اتفاقاتی رخ می دهد که خارج از توانایی ماست و آن زمان دیگر به این کاری ندارد که شما چقدر تلاش کرده اید و زحمت کشیدهاید. خدا اینجاست که دست شما را می گیرد و من به چشم در المپیک این قضیه را دیدم.
یک مصاحبه هم داشتید که در مورد امام رضا (ع) صحبت کرده بودید.
من ارادت خاصی به امام رضا (ع) دارم و سید هستم. اگر ایران باشم هر چهارشنبه به امام زاده صالح میروم. در این سال ها هم که مربی تیم ملی بودم خدا را شکر هر زمان به امام رضا (ع) توکل کردم، تیم نتایج خوبی گرفته است. چه زمانی که مربی بودم ایران نتیجه تاریخی در مسابقات آسیایی چین گرفت و چه زمانی که خودم سرمربی تیم شدم. به همین خاطر برای هر مسابقهای که می خواستم اعزام شوم پیش امام رضا (ع) می رفتم و از ایشان کمک می گرفتم و حالا حدود ۱۰ سال است که خادم امام رضا (ع) هستم.
در حال حاضر توقع شما در مورد کمبودهایی که کاراته دارد چیست؟
افرادی که در گذشته بودند تلاش های خودشان را کردند، حالا هم که آقای کیومرث هاشمی آمده با توجه به برنامه ریزی هایی که ایشان داشته امیدواریم مشکلات کاراته هر روز کمتر و کمتر شود. آمدن آقای هاشمی برای ورزش مفید بوده و ایشان اینجا آمدند و کار می کند و اینکه انقدر خوب همه مربیان را میشناسند، حس خوبی به ما میدهد. چیزی که برای کاراته بسیار مهم است آن خانه کاراته است تا کاراته بتواند بدون دغدغه حداقل اردوهایش را آنجا برگزار کند. تنها درخواست کاراته همین است و واقعا کاراته حقش است که چنین مکانی را داشته باشد. شما فکر کنید از سال ۱۳۷۳ که کاراته وارد مسابقات آسیایی شد تا کنون با موفقیت هایی که کسب کرده همیشه اثر گذاریاش را در ورزش نشان داده و حقش است که چنین جایی را داشته باشد.
من کارمند سازمان تامین اجتماعی هستم، که مدیرعامل آقای موسوی همیشه به من لطف داشته. اینجا به شما این را بگویم همیشه هر مسابقاتی که رفتم برای من مرخصی استحقاقی رد کردم و دین کسی بر گردنم نیست و همیشه افتخار می کنم که کارمند این سازمان هستم.
از کشورهای خارجی هم پیشنهاد داشتید؟
بله پیشنهاد داشتم و نه برای خودم بلکه به خاطر تیم کاراته که در زمان سرمربیگری من نتایج بسیار خوبی می گرفت و مسیری را با این بازیکنان رفته بودم رد کردم، بله پیشنهاد آن زمان زیاد بود. من از نوجوانان و جوانان با این بازیکنان بودم و دلم نمی آمد که این کار را انجام دهم. ما در کنار هم رشد کردیم و ثمره آن را می خواستیم در المپیک ببینیم که دیدیم. حتی مادیات هم برای من اولویت نداشت و هیچ وقت مشکل مالی نداشتم که بخواهم برای پول این کار را انجام دهم. آدم پولداری نیستم اما مادیات همیشه برای من اولویت نبود.
از کدام کشورها؟
کرواسی بود، صربستان هم بود.
در کاراته بعضی وقت ها انتقادات تندی به شما می شود و شما هم همیشه با سیاست در قبال این انتقادات رفتار کردهاید، آیا می دانید که این انتقادات از کجا آب می خورد؟
من چون از بدنه کاراته آمدهام همه را می شناسم. انتقادات زیاد بوده، برخی از انتقادات منصفانه است که سعی می کنیم گوش کنیم، بعضی نه فقط یک چیزی گفته اند که ما هم اهمیت ندادیم.
الان مثلا کسی مثل سجاد گنج زاده می تواند جانشین خوبی برای شما باشد؟ چون قطعا مدعی خواهد شد.
مسلما کاراته ایران یک سری بازیکن های بزرگ دارد مثل ذبیح مثل امیرمهدی زاده مثل سجاد مثل بهمن. این ها می توانند در قالب مربی ، سرمربی و ارکان فدراسیون بیایند کمک کنند این ها همه تحصیل کرده اند ، درس خواندند و می توانند کمک کنند و رویشان باید سرمایه گذاری شود.نباید ترسید از اینکه کار کنند.باید بیایند انجام بدهند و پایشان هم بایستند.کاری که علیرضا سمندر کرد .سال ۱۳۹۳ ما سرمربی نداشتیم سه تا مربی گذاشتند. آقای جعفری،آقای روحانی و من.شاید خیلی ها انتقاد کردند و گفتند این ها را برای چه می گذارید.این ها بله قربان گو هستند اما همان دوره ما نتایج خوبی گرفتیم و باعث این شد که حالا بعدا من و حسین روحانی بیاییم کاملا تیم ملی را دستمان بگیریم و تیم ملی هم بیاید نتایج خوبی بگیرد.یعنی پس میشود پای مربی های جوان ایستاد مخصوصا این هایی که در دنیا شناخته شده هستند بالاخره این ها برند هستند در کاراته ی دنیا و می توانند کمک کنند در هر صورت انشاالله می توانند موفق بشوند فقط باید حمایت بشود خب بالاخره یک بخشی هم بیرون هستند.مثل مربی های سازنده.آن ها هم خیلی دارند زحمت می کشند که می توانند مکمل هم باشند.در هر صورت احترام بگذاریم به کسی که می نشیند روی آن صندلی مربیگری تیم ملی.بالاخره حالا من خوش شانس بودم در آن سال ها. کلا به جز آن دو سال آخر که حالا من هم راجع به آن نتایج آخر صحبت دارم.
حالا نمی شود که همه ی آن نتایج را هم گردن شما انداخت.
بله انشاالله بعدا بازش می کنیم.
بعدا همین جا دربارهاش صحبت کنید!
انشاالله بالاخره تیم ایران وقتی می آید نتایجی در مسابقات جهانی می گیرد حالا مثلا ما رفتیم مسابقات world game چهار تا بازیکن بردیم و چهار تا رفتند فینال.یعنی ۴ تا باید طلا می گرفتند اما خب این اجازه را ندادند.سجاد و امیر و اصغرآسیابری که نقره گرفتند و ذبیح طلا گرفت که آراگا قهرمان جهان از ژاپن را برای اولین بار برد و مسابقه زیبایی هم بود.یعنی می خواهم بگویم کاراته طوری شده بود که بچه ها همینطوری به راحتی مدال می گرفتند به خاطر شرایط خاصی که داشتند حالا بازم اتفاق می افتد.در هر صورت می گویم انشاالله یک طوری بشود که همه با هم دیگر کمک کنیم چون در آخر اگر تیم کاراته ایران موفق شود همه موفق می شوند و این همه گیر می شود.مربی ها می توانند بروند خارج سرمربی گری کنند.در هر صورت خب خودم هم خوشحالم از اینکه سرمربی ایران بودم و به خاطر عملکرد تیم ایران مربی های خوبی رفتند.حسین روحانی رفت روسیه با اینکه قهرمان بزرگی است مربی آنجا شد و نتایج خوبی هم گرفت.حتی سهمیه المپیک را هم گرفت .حالا بعدا بدشانسی آورد بازیکن اش کرونا گرفت.شهاب سلطانی رفت ازبکستان.حامد زیکساری رفت هندوستان.سعید حسنی پور الان یکی از مربی های موفق مان در هنگ کنگ است. عرضم به خدمتتان دیگر دوستان همه رفتند و من هم خداروشکر در این سال هایی که بودم نمی خواهم بگویم از همه ظرفیت و پتانسیل استفاده کردم اما تمام تلاشم این بود که بتوانم از پتانسیل فنی کاراته در بحث کاراته استفاده کنم.خیلی هم مربی آوردم در کنارم که انشاالله از من راضی باشند.
کاراته بانوان مان فکر کنم به پای آقایان مان این رشد را ندارد،این مسئله را شما قبول دارید ؟
راجع به رشد کاراته ی بانوان به نظرم بعضی مواقع از آقایان هم بهتر نتیجه گرفتند. استارت اش فکر کنم به سال ۹۱ ازبکستان بر می گردد که تیم بانوان هم خوب نتیجه گرفت و در مسابقات آسیایی هم یک بار دیگر در ازبکستان این اتفاق افتاد و بانوان بهتر بودند. تیم بانوان مان فوق العاده هستند مخصوصا نسلی که الان دارند.انشاالله با برنامه ریزی که فدراسیون می کند مطمعنا بانوان می توانند پرچم دار اول کاراته ایران باشند.
دو تا سوال فوتبالی هم بپرسم. بحث حضور آقای طباطبایی در پرسپولیس را چطور ارزیابی می کنید؟
والا خب این خبر بدی بود برای ما.دیگر حالا بعضی ها شاید بگن آقای طباطبایی چون هست ، تو هستی؛ نه اصلا .آقای طباطبایی هم نبوده من بودم آقای طباطبایی هم هست من هستم و به من شخص نوعی ربطی ندارد.رفت ایشان به کاراته مربوط می شود.بالاخره ایشان یک تجربه خوبی الان دارند.دوران ریاستقبلی اش تمام شده و الان دوباره یکسال دارد از دوران جدیدش می گذرد و الان اشراف کامل دارد.الان در برهه ای هستیم که باید برای کاراته همت ویژه ای شود که به قول معروف از مسیر خارج نشود.من می دانم آقای کیومرث هاشمی می تواند کاراته را از این مسیر عبور بدهد به هر حال ایشان هم یک فکری داشتند راجع به این موضوع چون برایشان کاراته مهم است همینطور که فوتبال و پرسپولیس برایشان مهم است
یعنی قرار است مدیرعامل پرسپولیس بشوند ؟
به نظرم اگه ایشان می خواستند مدیر عامل پرسپولیس شوند همان موقع باید حکمش را می زدند.حالا خدا را شکر که نشد.
الان فکر کنم تیم کاراته پرسپولیس هم راه بیفتد دیگر چون پارتی هم دارید.
آره دیگر تیم کاراته پرسپولیس راه بیفتد انشاالله (باخنده). بالاخره تیم هایی مثل پرسپولیس و استقلال مطمئنا در هر رشته ای بیایند بیشتر به آن رشته ها توجه می شود.
آقای هروی یه حاشیه ای که بین فوتبالی ها و غیر فوتبالی ها پیش آمده قراردادهای میلیاردی فوتبالی ها است و آپشن های ویژه ای که دارند.مثل حواله های خودرو.الان کسی مثل سجاد گنج زاده می تواند ادعا کند که باید به او هم حواله خودرو بدهند.چه بسا که کار سجاد خیلی ارزشمندتر بوده است.او قهرمان المپیک شده است.ضمن اینکه دادن حواله خودرو پس از حذف از جام جهانی و بدترین نتایج تاریخ حاشیه های زیادی را به وجود آورد.
عرضم به خدمتتان خب الان یک چند وقتی هست این اعتراض هایی که ورزشکار ها دارند به هم می کنند وجود دارد. اتفاق خوبی نیست. اولا که ما داریم اشتباه مدیریت می کنیم که ورزشکار ها این اتفاقات برایشان می افتد وگرنه در هر صورت اگه ما در جایگاه خودمان که هستیم درست تصمیم بگیریم این اتفاقات نمی افتد.در هر صورت اگر قرار است از قدرت یک ارگانی جایی یک امکانات ویژه ای یک امتیازات ویژه ای تیم فوتبال داشته باشد این حق مسلم رشته های دیگر هم هست.یعنی به نظر من اگر یک متری داشته باشیم بگوییم آقا قهرمانان المپیک مثلا می توانند خودرو بیاورند یا همه این امتیاز را دارند شکل بهتری به خودش می گیرد.حالا مثلا برای سربازی خدا را شکر گفتند هر کسی قهرمان جهان شود از سربازی معاف است.این را دیگر همه می دانند.حالا یا قهرمان کاراته است یا قهرمان کشتی دیگر تکلیف خودش با خودش معلوم است. اما خب ببینید الان در فوتبال ، فوتبالیست نمی رود اعتراض کند که و بگوید چرا من را معاف نمی کنید چون این دیگر قانون است.قانون گفته است هر کسی قهرمان جهان شود از خدمت سربازی معاف می شود.
ولی حواله ها قانون نیست.این را قبول دارید.
اگر آن هم قانون شود و این اتفاق بیفتدبهتر است. چون می دانید واقعا من نمیخواهم این صحبت ها را بکنم.فوتبال ورزشی است که همه دوستش داریم. همه با آن گریه کردیم،خندیدیم. همین جام ملت های آسیا همه ما را ناراحت کرد.تیمی که ما می گفتیم قهرمان می شود حذف شد.می دانید برایمان مهم است و این اتفاق هاست که ما را ناراحت می کند و ورزشکار را می گذارد جلوی ورزشکار. واقعا کشتی گیر ها ورزشکار های ماخوذ به حیایی بودند که برای کشور واقعا تلاش کردند.استاد بنا الان کجاست ؟ کسی اصلا سراغش را می گیرد ؟ ایشان یک اسطوره است نه برای ما برای دنیای ورزش یک اسطوره است.به قول معروف تصمیمات خلق الساعه که می گیرند یه شکاف بدی ایجاد می شود. انشاالله حالا قوانینی حاکم بر ورزش کشور شود که هرکسی بداند چه تلاشی می کند و چه جایزه ای برایش تعلق می گیرد. این به نظر من بهترین کار است.من راجع به رشته های رزمی یک چیزی بگویم که اصلا تاحالا به حقشان نرسیدند، اصلا نرسیدند.حالا دارم راجع به کاراته و قهرمان های خوبش می گویم،حتی تکواندو هم همین است. الان مهران برخورداری یکی از قهرمان های خوب تکواندو است اما خب با فوتبالی ها اصلا قابل قیاس نیست.
فکر کنم مدالی هم حساب کنیم رشته های رزمی خیلی مدال برای ایران گرفته اند.
بله هم در المپیک و هم در بازی های آسایی و مسابقات جهانی رشته های رزمی سردمدار هتسند.تکواندو المپیکی است و کاراته هم آمد در المپیک طلا گرفت. یعنی میخواهم به شما بگویم الان باید به این ها توجه شود.محسن محمدسیفی باید دیده شود.او با ۳ تا طلای ووشوی بازی های آسیایی و یک نقره واقعا باید دیده .شود او ورزشکار بااخلاقی است که هیچ وقت در دوران قهرمانی اش به حاشیه نرفت و برای مدال های که گرفت هیچ وقت حاشیه درست نکرد.در هرصورت انشاالله یک تصمیمات درستی گرفته شود تا ورزشکاران عزیزمان که دارند بی منت تلاش می کنند ، به حقشان برسند.من یک چیزی بگویم؟در المپیک آقای سلطانی فر وزیر بودند به آقای طباطبایی گفتند بروید به سجاد بگویید اگر طلا بگیرد من هم یک جایزه ویژه می دهم.چون آخرین روز مسابقات بود ایران هم ۲ طلا بیشتر نداشت و تنها شانس ما کاراته بود.من به آقای طباطبایی گفتم هیچ چیزی به سجاد نگویید.سجاد برای کشورش و برای مدال داشت به مصاف حریفش می رود نه برای آن جایزه.چون واقعا آن جایزه آخرش هم در زندگی سجاد تحول آنچنانی به وجود بیاورد.مثلا بگوییم ۱۰۰ میلیارد بدهیم حالا زندگی اش عوض شد اما با آن جایزه هیچ کاری نمی توانست با اون پول انجام دهد
حالا چقدر دادند؟
عددش محفوظ است. ورزشکار های ما واقعا مثل سرباز هستند و الان هم که زمان صلح است سرباز زمان صلح هستند.یعنی واقعا دارند برای کشورشان این کار را می کنند وگرنه شما حساب کنید با یک طلای آسیا که بچه ها گرفتند یا ۱۰۰ میلیونی که بیاید تو کاراته می خواهند چه کار کنند.ما الان ورزشکار داریم صالح اباذری که جوان است اما متاسفانه هنوز آن استقلال مالی را ندارد .حالا این اتفاقات اگر بیفتد انشاالله و همه چیز قانونمند شود مطمئنا خروجی اش در بحث مدال آوری بیشتر نمود پیدا می کند.
شما گفتید فوتبال هم تماشا می کنید.بازی با قطر و شوتی که علیرضا جهانبخش زد به تیرک شما آن بازی را قطعا دیدید. واکنش تان چه بود ؟
والا فقط افسوس خوردیم دیگر چون واقعا تیم ایران یک فرصت طلایی داشت که می توانست برود قهرمان آسیا شود ولی خب فرصت ها هر دقیقه می افتد.دیگر این فرصت از دست ایران رفته است و تیم ملی ما در اوج شایستگی اش نتوانست به فینال برود یا اصلا می گویم بالاخره جزئی از ورزش است دیگر؛ حالا این اتفاقات می افتد.
شما موافق مربی ایرانی هستید مثلا آقای قلعه نویی؟
مسلما مربی ایرانی. با وضعیتی که ما از نظر مشکلات مالی داریم به نظر من عالی است. مربی ایرانی هم همیشه جواب داده. شما نگاه کنید که در تیم های ورزشی مان مربیان ایرانی همیشه اثرات مثبت داشتند. خدا بیامرزد حسین معدنی را در والیبال. واقعا خدا رحمتش کند .کار های بزرگی در والیبال کرد و اینکه در رشته های دیگر.در کاراته که ماشاالله مربی عالی زیاد داریم و در تکواندو و رشته های دیگر؛ یعنی می خواهم بگویم اگر از مربی ایرانی حمایت صددرصدی شود و حمایت ها شعاری نباشد مطمئنا خروجی اش بهتر می شود. همانطوری که در فوتبال ساحلی واقعا بد آوردیم تیم ایران قهرمان جهان نشد.یعنی باید قهرمان جهان می شدیم که متاسفانه این اتفاق نیفتاد.
به آنها هم باید حواله بدهند؟
والا حق شان است.فوتبال ساحلی ها خیلی زحمت می کشند واقعا ورزش شان ورزش سختی است و متاسفانه دیده نمی شوند. الان شما برنامه های تلویزیونی را نگاه کنید.یک افراد خاصی می روند و فوتبال ساحلی ها دیده نمی شوند. انگار همه دارند دست به دست هم می دهند که یک چیزی خوب نشود. دیگر اگر می گوییم آنجا فلان کار را کنند رسانه ها هم باید بیایند پشتش تا یک اتفاقی مثل فوتبال ساحلی دیده شود.
بعضی ورزش ها مثل فوتبال ساحلی حال مردم را خوب کرد.
بله گفتم خدمتتان؛خیلی عالی بودند.
نوروز ۱۴۰۳. ما می خواهیم چند تا سوال درباره این موضوع بپرسیم که اصلا اعتقاد دارید به رسم و رسوم های نوروز و اینکه برایمان چند تا خاطره نوروزی بگویید.در اردو ها بودید یا نبودید بهترین اتفاقات تان یا تلخ ترین آن ها؟
والا اردو های نوروزی که داشتیم.یکی از اردو های نوروزی مان که خوب بود اولین تجربه ای بود که ما تیم در اختیارمان بود و رفتیم ترکیه.قبل از بازی های آسیایی اینچئون.فروردین ماه نوروز را کاملا ترکیه بودیم با تیم ملی ترکیه و با چند تا تیم دیگر اردو داشتیم که بعدش هم یک مسابقه ای دادیم برگشتیم که خیلی کمک مان کرد.عید نوروز همین رسم و رسومات اش قشنگ است دیگر.یعنی آدم را مجاب می کند در طول سال که حتی وقت نمی گذارد به بزرگتر های خانواده سر بزند اما در عید نوروز یک طوری است که آدم مجبور است برود سر بزند و اصلا از این فرصت استفاده کند
امسال عید نوروز و ماه مبارک رمضان با هم تلاقی پیدا کرده اند.
قشنگی اش به همین است دیگر که ماه رمضان است.ماه رمضان واقعا یک ماه پر برکت است که حالا شده توام با عید نوروز و این است که امسال را زیبا کرده است.
خاطره ی خوبی از عید دارید که فراموشاش نکرده باشید؟
خدا را شکر خاطره بدی از عید نوروز ندارم اما خب نبود پدر و مادر آدم در عید نوروز هیمشه احساس می شود.واقعا پدر و مادر تنها چیزی هستند که دیگر لنگه اش نمی آید. انشاالله خداوند سلامتی بدهد به همه پدر و مادر ها و پدر و مادران آسمانی را هم بیامرزد.
بهترین عیدی که گرفتید چه بوده است ؟
بهترین عیدی زا از پدر بزرگ خدا بیامرزم گرفتم چون به پول خیلی علاقه مند بودم. بچه بودم و پول دوست داشتم.پدربزرگم خدابیامرز چون بازنسشته بود آن زمان بهمن ماه حقوق دو ماه را به آنها می دادند.بعد همان موقع که می رفتند حقوق رر بگیرند جلو جلو عیدی را هم می دادند. خدا رحمتش کند.
بعد از سال تحویل به چه کسی اول همه زنگ می زنید برای تبریک ؟
ما چون همه باهم هستیم و کنار هم،اول زنگ نمی زنم ،اول برادرم را می بوسم.