بيوك ملكي گفت: بايد براي كتابهاي كودك و نوجوان گريه كرد!
اين شاعر ادبيات كودك و نوجوان درباره وضعيت نشر كتابهاي كودك و نوجوان گفت: الآن بازار با گراني كاغذ مواجه شده كه اين يك معضل در زمينه نشر است. اما مشكلات كتاب ما تنها اين مسأله نيست، حتا ناشران مطرح ما كه اكنون دارند به عنوان ناشران مهم كار ميكنند، پيش از اين شرايط نيز مشكلاتي براي مؤلفان به وجود آوردهاند؛ از جمله تجديد چاپ نكردن كتابها. براي مثال، كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان كه مرجعي براي خانوادهها بوده، از تجديد كتابها سر باز ميزند. شايد از نشرهاي خصوصي، انتظار نگاه حمايتي نرود؛ اما از نشرهاي دولتي انتظار ميرود كه نگذارند كتابها بخوابند.
او افزود: من مجموعه شعري دارم كه شش سال است در بازار موجود نيست و مجموعه شعر «كوچه دريچههاي من» نزديك به هفت سال است كه چاپش تمام شده است و من دو بار به كانون براي چاپ دوباره آن نامه دادهام و چند بار هم شفاهي دربارهاش حرف زدهام؛ اما ترتيب اثر ندادهاند. اين شرايط خوبي براي مؤلف و كتاب نيست. حالا هم كه كتاب گران شده، همه چيز دشوارتر ميشود.
او همچنين درباره استقبال مخاطبان از كتابهاي كودك و نوجوان گفت: زماني ميشود درباره مخاطب حرف زد كه مسائل و مشكلات نشر تا حدودي حل شده باشد و ما بر اساس پژوهشهاي علمي بگوييم كه چقدر از كتابها استقبال شده يا نشده است. ما به معناي واقعي، منتقد و پژوهشگري كه به اين مسائل بپردازد، نداريم؛ پس نميتوانيم به اين نوع سؤالها هم دقيق پاسخ بدهيم.
اين شاعر در ادامه بيان كرد: با وجود اينترنت، تلويزيون و بازيهاي رايانهيي و... طبيعي است كه از مخاطبان كتاب كم شده است و در اينكه كتابها كمتر از گذشته خوانده ميشوند، بحثي نيست. اما اينكه كتابهاي ما هم چه اندازه جذاب هستند، مهم است.
ملكي درباره تيراژ كتابهاي كودك و نوجوان گفت: متأسفانه در مقابل حدود ۲۰ ميليون كودك و نوجوان، براي تيراژ حداكثر ۲۰۰۰ تا كه شنيدهام به ۵۰۰ جلد رسيده است، تنها بايد گريه كرد و بايد انتظار تعطيلي نشر را داشته باشيم.
او افزود: متأسفانه متوليان امور فرهنگي ما غالبا كارشناس نيستند و بيشتر سياسياند تا فرهنگي. تا به حال در ادبيات كودك و نوجوان سياست دخالت چنداني نداشته؛ اما نگاه متوليان به اين نوع ادبيات امروز دارد سياسي ميشود و اين سم مهلكي است كه در اين مورد بايد بيش از اين صحبت شود.
بيوك ملكي در پاسخ به اينكه اكنون در بازار نشر غلبه با چه كتابهايي است، گفت: ناشران خصوصي بيشتر به فكر برگشت سرمايهشان هستند و نميشود خيلي به آنها انتقاد كرد. نميشود انتظار داشت كه ناشر خصوصي ضرر كند، چون به فكر فرهنگ است. در نتيجه ناشر براي ضرر نكردن دنبال كتابهايي ميرود كه مطمئن باشد مخاطب دارد. زماني ما ميگفتيم كه كتابهاي بازاري به ادبيات لطمه ميزند، كسي گوش نكرد. من با كتابهاي بازاري مخالف نيستم. اين كتابها هم يك ژانر هستند. اما هر چيزي بايد سر جاي خودش باشد. كتاب بازاري ميتواند كنار كتابهاي ديگر باشد، تا حدي كه به ادبيات لطمه نزند. ما زماني با سيل كتابهاي بازاري مواجه شديم كه بازار كتاب كودك را ويران كرد. شايد چاپ اين نوع كتابها از لحاظ مالي به ناشران كمك كرده باشد؛ اما به بازار كتاب آسيب زده است. متأسفانه هنوز كتابهاي بازاري منتشر ميشود.
او سپس درباره كيفيت كتابهايي كه در حوزه كودك و نوجوان منتشر ميشود، نيز گفت: با توجه به نويسندگان، شاعران و تصويرگران خوبي كه ما داريم، ميتوانيم كتابهايي در حد قابل قبول و حتا قابل ارائه به كشورهاي پيشرفته چاپ كنيم. اما به دليل بالا بودن هزينه آن خيلي از ناشران به كيفيت كار توجه چنداني ندارند. اين باعث ميشود توليد كتاب خوب افت كند و مخاطب هم از كتاب بيكيفيت استقبال نكند. به نظر من، كار بايد از هر جهت در اوج باشد. ما در شرايطي هستيم كه اين اتفاق نميافتد و كم هستند ناشراني كه كتابها را از هر جهت با كيفيت خوب منتشر كنند.