به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،مصطفیکواکبیان با حضور در برنامه جهانآرا شبکه افق به تفصیل در مورد نحوه تحقق مشارکت حداکثری مردم سخن گفت. متن کامل سخنان ایشان به شرح زیر است:
دبیرکل حزب مردم سالاری در برنامه جهان آرا شبکه افق با موضوع «تاملی در باب مولفههای مشارکت مردمی در انتخابات» و در پاسخ به اولین پرسش مجری در رابطه با خروجی فعالیت احزاب در سپهر سیاسی کشور اظهار داشت:
قصه احزاب خیلی پر غصه است. مشکلاتی درون احزاب داریم، مشکلاتی هم در فرهنگ سیاسیمان داریم و همچنین مشکلاتی هم از سمت دستاندرکاران داریم که خیلی تسهیل نمیکنند فعالیت احزاب را، مثلا همین انتخابات پیشرو بزرگترین ضربه را به احزاب زده. پنجم مرداد سال جاری قانون تصویب شد و گفتند هر کسی تا شانزدهم مرداد ثبت نام نکند دیگر مهلت ندارد.
احزاب نمیتوانستند تصمیم بگیرند، وقتی قانون تصویب میشود، مراحلی دارد، به شورای نگهبان میرود بعد مجمع تشخیص مصلحت نظام نظر میدهد و بعد ابلاغ رسمی میشود به وزارت کشور و بعد ستاد انتخابات تشکیل میشود، همه اینها در 11 روز انجام شده و بعد هم گفتند هر کسی ثبت نام نکرد دیگر مهلتی ندارد.
وی در پاسخ به سوال مجری مبنی بر اینکه آیا این 11 روز زمان کمی است گفت: نمیشود در 11 روز تصمیم گرفت، در شورای مرکزی، دفتر سیاسی، هیات اجرایی باید ببینید چه کسانی ثبت نام کنند و چه کسانی ثبت نام نکنند و این شد که ما این ضربه را از مجلس یازدهم خوردیم. اصل عزم برای اینکه ما وارد انتخابات بشویم مهم است، نه اینکه هفت ماه قبل از انتخابات تصمیمگیری شود. احزاب اصلاحطلب و جبهه اصلاحات اصلا تصمیمگیری نکرده بودیم. مراکز استعلامی هم چهار تا بودند که در این قانون شد پنج مرکز و تمامی کارهایی که قبلا به نحوی به نام شورای نگهبان تمام میشد، کاری کردند که در قانون در همان مرحله اولیه آن کارها انجام شده باشد.
ما درباره آن پنج مرکز استعلامی بحثی نداریم و باید هم وظایفشان را انجام بدهند و اینها را ما قبول داریم، اتفاقا میگوییم اگر کسی در این پنج مرکز پروندهاش سفید بود مشکلی نداشته باشد و بتواند در روند انتخابات قرار بگیرد. ما واقعا غافلگیر شدیم، در دیداری که با آقای رئیسی داشتیم و همچنین در جلسه با وزیر کشور و خانه احزاب پیشنهاد کردیم در یک طرح دو یا سه فوریتی تصویب کنند که کسانی که نتوانستند ثبت نام کنند، فرصت ثبت نام داشته باشند.
تصمیم گیری عجولانه و شتابزده بود، من بدبین نیستم اما برخی معتقدند آن جریانی که میخواهند مشارکت مردم کم باشد و به دهانشان مزه کرده، این کارها را میکنند.
کواکبیان در ادامه به سوال مجری مبنی بر اینکه آیا این موضوع روی مشارکت موثر بوده است یا نه گفت: حتما در مشارکت تاثیر دارد، باید احزاب وارد شوند و رقابت ایجاد شود، البته فقط بحث این قانون نیست، در رابطه با مشارکت مردم واقعا یک پازلیست که قطعات مختلفی دارد و افزایش یا کاهش مشارکت را رقم میزند، به نظرم هیچ رقابت حزبی وجود ندارد هر چند بین اصولگرایان رقابت و بعضا دعوا هست، من شنیدم امشب جلسه دارند که از بین هزار نفر گزینش کنند از کاندیداهای اصولگرای تهران. مجموعه اصلاح طلبان در کل کشور به چهل نفر هم نمیرسد افراد تایید صلاحیت شدهای که شاخص باشند.
دبیرکل حزب مردم سالاری در پاسخ به سوال مجری مبنی بر اینکه برخی افراد وارد مجلس میشوند و بعد معلوم میشود مربوط به چه جریانی است که در مجلس دهم همین اتفاق
*من به وزیر کشور در وزارت کشور گفتم شما خودتان گفتید یک سوم داوطلبان را ما وقت نداشتیم بررسی کنیم و لذا همه آنها عدم احراز خوردند، پس حقالناس چه میشود؟ ایشان گفتند منظور ما از عدم احراز این بوده که بعدا وقت دارند که تایید شوند. این خلاف عدالت است که یک اصولگرا خیالش راحت باشد که تایید شده است ولی یک اصلاح طلب تنش باید تا شب انتخابات بلرزد و وضعیتش معلوم نباشد
افتاد، نظر شما چیست؟ گفت:
شما بحث را از احزاب شروع کردید، این بزرگترین ضربه است که ما اینطور داریم انتخابات برگزار میکنیم که 180 کرسی توسط طایفه و عشیره و قبیله تعیین میشود، من معتقدم نظام انتخاباتی ما باید نظام حزبی شود، در دنیا مرسوم است که رئیس حزب اکثریت بطور خودکار میشود رئیس دولت و سپس با احزاب دیگر ائتلاف میکند ولی ما در ایران برعکس عمل میکنیم و اول ائتلاف میکنیم تا انتخابات برگزار شود، البته این الزاماتی دارد مثلا احزاب باید بتوانند براساس اصل 27 قانون اساسی تجمع داشته باشند، اجتماعات قانونی شکل بدهند ولی صادقانه بگویم ما چندین بار جلسه داشتیم و رسما درخواست دادهایم برای تجمعات اما موافقت نشد.
ایشان در پاسخ به اینکه آیا مسئولیت تجمعات را هم می پذیرید؟ گفت: بله، طبق قانون که میگوید باید برنامهریزی شود، شعارها و سخنرانان مشخص باشد و از طرفی وزارت کشور باید امنیتش را تامین کند، ضوابطی را احزاب باید قبول کنند و ضوابطی را هم وزارت کشور قبول کند، اتفاقا در مجلس دهم به ما گفتند بیش از 20 نقطه در تهران مشخص کردهایم برای تجمعات مردمی، ما گفتیم خب این رسما اعلام شود ولی بعد گفتند شاک (شورای امنیت کشور) بحث دیگری دارد، اخیرا هم گفتند دولت لایحهای را به مجلس برده است ولی هنوز اتفاقی نیفتاده است.
باید به احزاب میدان بدهیم، بنده موسس خانه احزاب بودهام و چندین دوره عضو هیات اصلی و شورای مرکزی بودهام والان هم در خانه احزاب مسئولیت دارم، اما بحث این است که در طول این مدت چون نمیگذارند حزب واقعی شکل بگیرد، ما خانه احزاب درست میکنیم، در هیچ جای دنیا خانه احزاب وجود ندارد. باید به حزب واقعی میدان بدهیم، قطعا انتخابات رونق میگیرد و نظام سیاسی ما دقیقتر پیش میرود.
در تهران همیشه لیستها رای آوردهاند، حداقل از مجلس ششم به بعد همیشه لیستها رای آوردهاند، لیستها را هم احزاب یا گروهها معرفی کردهاند، ولی ندیدهایم کسی به مجلس برود و به حزبش پاسخگو باشد یا آن حزب در قبال آن نماینده به مردم پاسخگو باشد، مثلا نماینده در مجلس خلاف مرام حزب عمل میکند.
اشکال این است که شما فکر میکنید لیست حزبی است، لیست حزبی نداشتهایم، لیست جبههای، جریانی و فراکسیونی داشتهایم، موقع انتخابات همدیگر را میبینند و با لابیمنها وارد لیست میشوند و بعد خداحافظ، دولتها هم همینطور هستند، آقای رئیسی را چقدر احزاب اصولگرا حمایت کردند، هیچ جایی هست که بگوید من حزبی هستم؟ میگویند وابسته به هیچ حزب و جریانی نیستم. نمایندگان هم همینند، میگویند ما خودمان رای آوردیم.
بپذیریم که احزاب شب انتخاباتی هستند، حزب باید از یک سال قبل بداند که چه تعدادی را دارد و به رای مردم بگذارد و بعد لیست را براساس رای اعضای حزب معرفی کند منتها وقتی احزاب آمادگی ندارند چه باید کرد؟
شورای محترم نگهبان اجازه نمیدهد من از یک سال قبل لیست تنظیم کنم و باید از فیلتر عبور کنند، همیشه هم اصولگرایان خوب و خوش و خرم از فیلترها میگذرند ولی اصلاحطلبها هیچ وقت امید ندارند که لیستشان به خوشی از فیلتر بگذرد.
من واقعا معتقدم که مسئله تعداد نفرات نیست، من به وزیر کشور در وزارت کشور گفتم شما خودتان گفتید یک سوم داوطلبان را ما وقت نداشتیم بررسی کنیم و لذا همه آنها عدم احراز خوردند پس حق الناس چه میشود؟ ایشان گفتند منظور ما از عدم احراز این بوده که بعدا
*بنده موسس خانه احزاب بودهام و چندین دوره عضو هیات اصلی و شورای مرکزی بودهام و الان هم در خانه احزاب مسئولیت دارم، اما بحث این است که در طول این مدت چون نمیگذارند حزب واقعی شکل بگیرد، ما خانه احزاب درست میکنیم، در هیچ جای دنیا خانه احزاب وجود ندارد. باید به حزب واقعی میدان بدهیم، قطعا انتخابات رونق میگیرد و نظام سیاسی ما دقیقتر پیش میرود
وقت دارند که تایید شوند. این خلاف عدالت است که یک اصولگرا خیالش راحت باشد که تایید شده است ولی یک اصلاح طلب تنش باید تا شب انتخابات بلرزد و وضعیتش معلوم نباشد.
من اتفاقا این دوره اسم ننوشتم، داریم افرادی که با ترس و لرز باید تصمیم گیری کنند، افرادی را داریم که صد در صد رایآوری خوبی دارند ولی هنوز تکلیفش مشخص نیست ولی افرادی داریم که میدانیم اصلا رای ندارد ولی از قبل ستادش را هم تشکیل داده و روستا به روستا میچرخد و جلسات دارد اما آن که رایآوری دارد هنوز تکلیفش نامشخص است، حالا که دیر شده برای طرح دو فوریتی سه فوریتی، ولی یک خواهشی از شورای نگهبان میتوان داشت، ببینید فرمایشات رهبری یا برای این است که همینجوری یک فرمایشی داشته باشند؛ یک شخصی در خانه احزاب گفت رهبری میفرمایند، ولی ما لیست مطلوبمان باید رای بیاورد، خب این یعنی چی؟ رهبری که میفرمایند انتخابات پرشور و حداکثری یا اینکه میفرمایند انتخابات علاوه بر اینکه تکلیف است حق مردم هم هست، واقعا عمل نمیشود. من نمیدانم این فرمایشاتی که ایشان دارد و عمل نمیشود آیا کسی نباید به کسانی که عمل نمیکنند تذکر بدهد؟ حرف رهبری باید فصل الخطاب باشد ولی حرف رهبری را هم گوش نمیدهند، این یک سیکل معیوب هست در مجلس و البته در ریاست جمهوری هم همین است، بنده کاندیدای جبهه اصلاحات بودم، با قانون شورای نگهبان جزو آن سی و چند تا پرونده بودم ولی یک دفعه گفتند از جبهه اصلاحات کسی نیست ولی از جریان مقابل هر کسی آمد تایید صلاحیت شد. این نحوه نظارت و تایید صلاحیتها تا زمانیکه وجود دارد ما نمیتوانیم بگوییم یک انتخابات رقابتی به معنای کامل داریم.
یعنی میخواهید بگویید در مجالس ششم و دهم که اصلاحطلبان اکثریت بودند همین وضعیت بود؟
ما فقط در مجلس ششم اکثریت بودیم، لیستی که پنج یا شش نفرشان از جای دیگر آمدند در لیست قرار گرفتند که اکثریت نبوده. در مجلس دهم جریان آقای لاریجانی حدود 70 نفر با نام مستقلین ولایی بودند که در موارد مختلف به سمت یکی از جریانها مایل بودند و در مسائل کشوری بیشتر مایل به اصولگرایان بودند، نباید عملکرد مجلس دهم را به پای اصلاحطلبان نوشت، ما تعداد قابل اعتنایی نماینده در مجلس دهم داشتیم کما این که در مجلس هشتم که من هم بودم ما کلا 40 نفر بودیم و اتفاقا وضع بهتر بود چون میتوانستیم مانع تصویب شویم ولی در مجلس دهم باید مواردی را تصویب میکردیم ولی نمیتوانستیم، این هم مشکلش این است که حزبی نیست مجلس ما، از خیلی افراد میپرسیدیم از کدام حزب هستید، هیچ جوابی نداشتند.
تا ما رقابت جدی در انتخابات نداشته باشیم شوخی است که معنای انتخابات را به کار بگیریم و رقابت جدی چیزی است که مفهوم میدهد به انتخابات و اگر انتخابات نباشد دموکراسی یک شوخی است، لازمه دموکراسی انتخابات است و لازمه انتخابات رقابت است و لازمه رقابت حزب است و ما از همین اول کار مشکل داریم، ما طرحی داریم برای اصلاح قانون اساسی که هفت سال است پیگیریم. یکی از مسائل همین مجلس است، اگر مجلس در راس امور هست، به واقع باید باشد، خیلی از این اتفاقات نمیافتد ولی الان اسممان این است که یک مجلسی هم داریم.
ارتباط ما با وزارت کشور خوب است اما آنها میگویند قانون این را میگوید یعنی همین چیزی که مجلس یازدهم تصویب کرده است.
آیا مردم تفاوتی بین اصولگرا و اصلاحطلب احساس میکنند؟ آیا مصادیق را متوجه میشوند که اینها چه کسانی *هفت سال است که پیگیریم، حتی خواهش کردیم از مقام معظم رهبری که در زمان حیات شریف خودشان اجازه این کار را بدهند تا موانع رفع شود، اما بعضیها میگویند اینها وابسته به خارجاند در صورتیکه ما دلسوزانه میگوییم، اتفاقا اپوزیسیون به ما میگوید اینها سوپاپ اطمینان نظامند و برای ماندن نظام این حرفها را میزنند. میگویند این حرفها را نزنید تا نظام دچار خودفروپاشی شود
هستند و آنها چه کسانی هستند؟
ببینیم ما چه بر سر مردم آوردهایم که برایشان نه اصلاح طلب فرقی میکند و نه اصولگرا، یک زمانی میگفتم این شعار که میگویند «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» ساخته دست اپوزیسیون است که میخواهند جریانات و احزاب را از صحنه به دور کنند بعدا دیدم اصولگرایان هم بدشان نمیآید از این شعار و دلیلش هم این است که مردم خیلی به اصولگرایان رغبت ندارند لذا اگر اصلاح طلبان هم اندکی نفوذ دارند آنها هم از صحنه دور شوند، صحبتی که میکنید درست است، اینکه برای مردم احزاب و شخصیتها و جناحها تفاوتی نکند، باید بدانیم یک جای کار میلنگد، مثلا مشکلات معیشتی باعث شده که بعضیها میگویند اصلا درباره انتخابات صحبت نکنید و حتی مایلند درگیری فیزیکی ایجاد کنند، فکر میکنند داریم به آنها فحش و ناسزا میگوییم، در همین ده روزه هفت الی هشت هزار تومان به قیمت دلار افزوده شده، یعنی ارزش پول ملی کاهش پیدا کرده است، این چه مشوقی است برای مشارکت؟ اعتمادی که به اساس سیستم باید باشد به دهها دلیل کاهش پیدا کرده است و به اشخاص مربوط نیست، مثلا خودِ مجلس یازدهم را ببینید در نظر سنجی ایسپا آمده بیش از هفتاد درصد مردم از عملکرد مجلس ناراضیاند.
آیا مجلس میتواند وضعیت را بهتر کند؟
در یکی از برنامهها دیدم شخصی آمده بود و از ماجرای شاسی بلند حمایت میکرد و میگفت بالاخره نماینده هم خودرو لازم دارد، خب ما هم در مجلس بودهایم. در اول دوره ماشین میدهند بصورت وام و اقساطی، ولی اینها علاوه بر اول دوره چندین مورد هست که خودرو را با حدود هشتصد میلیون تومان گرفتهاند ولی بیرون قیمتش بوده سه میلیارد تومان و جالب است افشاکننده رد صلاحیت شده و آنکه خودرو گرفته تایید صلاحیت شده، عرضم این است که خود عملکردها هم اثر دارد چه در دولت و چه در مجلس، اگر مردم احساس رضایتمندی داشته باشند از جریانی که حاکم است، قطعا در دور بعد هم به همانها رو میآورند ولی این شعاری که مطرح کردید که مردم از اینها عبور کردهاند این اتفاقا خطرناک است، من معتقد نیستم که لیستها باید شخصیتمحور باشند، باید شخصیت حقوقی یعنی احزاب میدانداری کنند و متاسفانه اینطور نیست و ما عادت میکنیم به اشخاص مشخص و همین الان هم میگویند ببینید سرلیست چه کسی است، باید ببینیم برنامه چیست و کدام حزب است.
در مورد انتخابات پیشرو معتقدم واقعا دهها دلیل است که چه مجلس، چه دولت و چه قوه قضائیه در این مدت مشوق برای مشارکت حداکثری مردم نبودهاند، چند شب پیش در یک اجلاس اسکودا (کانون وکلا) شرکت کردم، آنها میگویند آقای اژهای در قوه قضائیه کارهای خوبی کرده است اما در همین دوره ما میبینیم بعضی از قضات بعضی احکام صادر میکنند مثلا میگویند فلان خانم مشکل حجاب داشته باید برود در غسالخانه مرده بشورد، یا برود چند بار در نماز جمعه شرکت کند یا پاکبانی کند، خب اینها مشوق مردم برای مشارکت نیست، در همین دوره در همین مجلس سن بازنشستگی را به 65 سال افزایش میدهند خب یک کارگر میگوید پس ما باید تا آخر عمر کار کنیم، اینها مانع تراشی در بحث مشارکت حداکثری است یا مثلا در همین دوره تعرفه اینترنت را افزایش میدهند، در شرایطی که مردم میگویند شما به گردشگر خارجی سیمکارت بدون فیلتر میدهید که هر طور خواست استفاده کند ولی ما مردم هیچ، میلیاردها تومان از جیب مردم صرف فیلترشکن میشود
*حزب مردم سالاری در هر جایی که عضو تایید شده داشته باشد یا اصلاح طلب شناخته شده رای آور داشته باشد حتما محکم از او حمایت میکند بهرغم اینکه من دل خوشی از امثال این مجلس ندارم ولی حمایت میکنیم
و بعد که دنبال سرنخ بگردیم میبینیم به جاهایی وصل هستند، ما میخواهیم مردم مشارکت کنند ولی مدام سنگاندازی میشود.
مثلا شما به عنوان حزب مردمسالاری مردم را دعوت میکنید به انتخابات، آیا برنامه دارید؟
حتما برنامه داریم، ما یکی از برنامههای مهممان این است که مجلس را از این حالت در بیاوریم و به مجلس واقعی که در راس امور باشد برسانیم که آن سه وظیفه را انجام دهد یعنی وظیفه قانون گذاری، وظیفه نظارتی و وظیفه نمایندگی ملت را داشتن، یعنی نماینده مردم باشند، هر کسی در هر شهرستانی هم نماینده باشد نماینده کل مردم ایران است و آن فریادی که باید از طرف ملت بکشد و جلو خطرها را بگیرد و هشدار بدهد را پیگیری کند.
ما معتقدیم اگر قدرت دست ما میافتاد یکی از وظایفمان رفع بنبستهای قانون اساسی است، نه اینکه الان بگوییم، هفت سال است که پیگیریم، حتی خواهش کردیم از مقام معظم رهبری که در زمان حیات شریف خودشان اجازه این کار را بدهند تا موانع رفع شود، اما بعضیها میگویند اینها وابسته به خارجاند در صورتیکه ما دلسوزانه میگوییم، اتفاقا اپوزیسیون به ما میگوید اینها سوپاپ اطمینان نظامند و برای ماندن نظام این حرفها را میزنند. میگویند این حرفها را نزنید تا نظام دچار خودفروپاشی شود.
ما حتما برنامه داریم مثلا در روابط خارجی، دو شب قبل آمریکاییها در سوریه و عراق چند جا را زدند و خیلی راحت میگویند وابسته به ایران بودند در صورتیکه هیچ سندی هم ندارند، چرا ما در عرصه دیپلماسی طوری عمل کنیم که هرجا در دنیا اتفاقی میافتد بگویند پای جمهوری اسلامی درمیان است.
غیر از برنامه یک سابقهای هم هست، بعضی مردم میگویند هر کسی یک ادعایی میکند ولی مخالف ادعایش وجود دارد، شما میگویید در سیاست خارجی بنبستها را خارج میکنیم، خب در مجلس دهم خانم موگرینی آمدند، برجام را هم تصویب کردید و کارهای دیگری هم کردید ولی باز هم گشایشی حاصل نشد این را چه بکنیم؟
واقعا الان مجلس فعلی افتخارش این است که قانون راهبردی را تصویب کردیم و همان باعث شد ما خیلی پیشرفت کردیم، بیاییم بحث کنیم در موضوعات هستهای و تکنولوژیکی چقدر پیشرفت کردیم، خب دو شب پیش آقای گروسی گفت ایران پذیرفته 60 درصد غنیسازی را کاهش دهد، خب این مفهومش چیست؟ این پیشرفت است؟ اگر قرار است بحث کنیم باید خیلی درباره این موضوعات بحث کنیم، خارج از این بحثها بپذیریم بهتر از اینها میشد مردم را پای صندوقهای رای بیاوریم.
کواکبیان در پاسخ به سوال پایانی مجری برنامه مبنی بر اینکه الان راه حل چیست؟ اظهار داشت: در اسرع وقت شورای محترم نگهبان بپذیرد اگر میخواهد رقابت انتخاباتی بین دو جناح اصلی شکل بگیرد راهش این نیست که افراد بیخاصیت و کم تاثیر را تایید کنند و افراد شاخص را تایید نکنند، بنده مدتی قبل 35 پرونده بردم برای آقای شاهچراغی در ستاد انتخابات، میگویند تا نوزدهم صبر کنیم ببینیم چه میشود. رهبری تاکید کردند که آقای پزشکیان برگردد، مثال پزشکیان را میزنم چون ایشان خودش صاحب رای است در تبریز، خب این را هم رد میکنید و با تاکید رهبری باید برگردد آیا این درست است؟
این را هم بگویم که حزب مردم سالاری در هر جایی که عضو تایید شده داشته باشد یا اصلاح طلب شناخته شده رایآور داشته باشد حتما محکم از او حمایت میکند بهرغم اینکه من دلخوشی از امثال این مجلس ندارم ولی حمایت میکنیم.