به گزارش مردم سالاری آنلاین، ادامه تنش در منطقه غرب آسیا بسیاری از تحلیل گران روابط بین الملل را به بررسی نقش مخالفت آمریکا با برقراری آتش بس فراگیر در فلسطین اشغالی واداشته است. محمد بزی، کارشناس مسائل منطقه و استاد روزنامه نگاری در دانشگاه نیویورک در این باره در گاردین نوشته است:
از روز جمعه گذشته، ارتش آمریکا ده ها حمله هوایی به اهدافی در عراق، سوریه و یمن انجام داده است. دولت جو بایدن موج حملات را پاسخی به حمله پهپادی که در 28 ژانویه سه سرباز آمریکایی را در یک پایگاه نظامی در اردن کشت و به حملات مداوم شبهنظامیان حوثی یمن به کشتیهای تجاری در دریای سرخ دانسته است. رئیس جمهور آمریکا روز جمعه در این باره گفت: «اگر به یک آمریکایی آسیب برسانید، ما پاسخ خواهیم داد. اقدامات تلافی جویانه بیشتری در راه است.»
بایدن، رئیسجمهوری که آخرین سربازان آمریکایی را از افغانستان خارج کرد و به جنگ 20 ساله آمریکا در این کشور پایان داد، اکنون میتواند به همان رهبری تبدیل شود که جنگ منطقهای جدیدی را در خاورمیانه در نتیجه درگیری با ایران و شبهنظامیان متحدش در عراق، لبنان، سوریه و یمن آغاز می کند.
در حال حاضر، به نظر می رسد پیامدهای عملیات انتقام جویانه ایالات متحده مهار شده به خصوص که بایدن به پنتاگون دستور حمله به اهدافی در داخل ایران را نداد. اما بایدن وعده داده است که ایالات متحده حملات بیشتری را علیه شبه نظامیان شیعه تحت حمایت ایران در عراق و سوریه انجام دهد.
اینجاست که ارتش آمریکا و متحدان ایران در حلقه تشدید تنشها گرفتار میشوند: حملات به پایگاههای آمریکا در منطقه یا کشتیهای در دریای سرخ، پنتاگون را به واکنش سوق میدهد و خطر انتقامجوییهای جدیدی را به دنبال دارد. ایالات متحده همچنان امیدوار است که قدرت نظامی فوقالعادهاش یک «بازدارنده» ایجاد کند و شبهنظامیان را از انجام حملات جدید باز دارد.
علیرغم اصرار بایدن به عنوان نامزد ریاست جمهوری و در اولین سال ریاست جمهوری خود مبنی بر اینکه می خواست به «جنگ های همیشگی» که ایالات متحده پس از 11 سپتامبر به راه انداخت، پایان دهد، رئیس جمهور بار دیگر امیدوار است بتواند از یک بحران دیگر در خاورمیانه به سلامت عبور کند. البته در اینجا یک تناقض میان بمباران مناطق بیشتر در خاورمیانه با ادعای بایدن مبنی بر اینکه مهم ترین اولویت آنها از 7 اکتبر تاکنون خودداری از گسترش دامنه جنگ غزه در سرتاسر منطقه بوده، وجود دارد.
با این حال، بایدن برای اجتناب از تشدید تنش که به درستی از آن می ترسد، از طی ساده ترین مسیر طفره رفته است: خودداری از کمک نظامی به اسرائیل تا این کشور آتش بس فوری را بپذیرد و به جنگ خود با غزه پایان دهد. این مؤثرترین راه برای تنش زدایی از درگیری در همه جبهه ها خواهد بود.
نویسنده این گزارش در ادامه ادعا کرده که ایران به نوبه خود از به اصطلاح «محور مقاومت» برای افزایش فشار بر اسرائیل و واشنگتن استفاده کرده است. ( مقام های متفاوت ایرانی از چهارماه پیش تاکنون بر استقلال گروه های مقاومت و عدم وجود ارتباط میان خود و رفتارهای این گروه ها تاکید کرده اند.)
از ماه اکتبر، این شبه نظامیان بیش از 150 حمله را علیه نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و سوریه انجام دادند. آنها گفته اند زمانی که اسرائیل به بمباران غزه پایان دهد، حملات خود را متوقف خواهند کرد. در اواخر نوامبر، زمانی که اسرائیل و حماس بر سر یک آتش بس یک هفته ای برای مبادله برخی از اسیران اسرائیلی در غزه با اسیر فلسطینی توافق کردند، حملات شبه نظامیان به نیروهای آمریکایی و کشتی ها در دریای سرخ تا حد زیادی متوقف شد.
در حالی که تهران از برخی حملات اخیر توسط متحدان خود حمایت می کند، حتی مقامات اطلاعاتی ایالات متحده نیز اذعان دارند که ایران کنترل کاملی بر این شبه نظامیان در کشورهای مختلف ندارد. ایران به صراحت اعلام کرده که به دنبال تشدید درگیری نیست مگر اینکه واشنگتن مستقیماً به خاک ایران حمله کند. اما مارپیچ حملات و ضدحمله ها همچنان خطر محاسبات اشتباه را به همراه دارد.
البته بایدن راه روشنی برای خروج از این چرخه معیوب دارد: مجبور کردن اسرائیل به پایان دادن به جنگ غزه .بدون ارسال بسته های تسلیحاتی عظیم آمریکایی به اسرائیل، آذوقه تسلیحاتی اسرائیل برای تداوم حمله به غزه به پایان می رسید اما بایدن از استفاده از این اهرم برای مجبور کردن دولت نتانیاهو به پذیرش آتشبس خودداری کرده است.
دولتهای دموکرات و جمهوریخواه پی در پی بیش از 130 میلیارد دلار کمک نظامی به اسرائیل از زمان تأسیس دولت اسرائیل در سال 1948 ارائه کردهاند. پس از حملات اکتبر، بایدن از کنگره درخواست کرد که ارسال 14.3 میلیارد دلار سلاح جدید برای اسرائیل را سریع تر تصویب کند. در حالی که این بسته هنوز توسط قانونگذاران ایالات متحده تایید نشده است، دولت بایدن به بهانه فوریت داشتن مسئله، کنگره را دور زد. در ماه دسامبر، ایالات متحده دو بار از مقررات اضطراری برای ارسال دهها هزار گلوله توپ و مهمات دیگر به اسرائیل استفاده کرد.
گزارشهای اخیر در مطبوعات اسرائیل روشن میسازد که به دلیل کمبود مهمات جهانی که با جنگ اوکراین آغاز شد، اسرائیل نمیتواند بدون تامین مجدد ارتش اسرائیل توسط ایالات متحده، بمباران غزه را ادامه دهد.
در واقع، مقامات اسرائیلی در ماه دسامبر گفتند که باید دفعات حملات هوایی به غزه را کاهش دهند تا بتوانند از عهده مدیریت تسلیحات در یک جنگ طولانی برآیند. به گفته منابع اسرائیلی، ایالات متحده از ماه اکتبر بیش از 25000 تن سلاح از طریق 40 کشتی و 280 فرود هواپیما به اسرائیل تحویل داده است.
کمبود مهمات چنان عمیقاً نتانیاهو را نگران کرده است که او صنایع دفاعی داخلی اسرائیل را تحت فشار قرار می دهد تا به طور چشمگیری تولید تسلیحات، به ویژه بمب و سایر مهمات را افزایش دهد. نخست وزیر ماه گذشته در اظهاراتی که چندان در خارج از اسرائیل مورد توجه قرار گرفت، گفت: «اسرائیل در حال آماده سازی صنایع دفاعی برای قطع وابستگی به بقیه جهان است.»
در این میان، بایدن قدرت مهار اسرائیل را دارد اما به سادگی از استفاده از آن امتناع کرده است. بایدن همچنین از مسئولیتی که ارائه یک خط لوله تقریبا نامحدود تسلیحاتی برای متحدی مانند اسرائیل در راستای ادامه جنگ ایجاد می کند، آگاه است.
در 30 ژانویه، خبرنگاران در کاخ سفید از بایدن پرسیدند که آیا ایران را مسئول قتل سه سرباز آمریکایی در اردن میداند. بایدن گفت: «من آنها را مسئول می دانم به این معنا که آنها سلاح ها را برای افرادی که این کار را انجام داده اند فراهم می کنند.»
این یک اعتراف قابل توجه از سوی رئیس جمهور ایالات متحده بود و یک سوال اساسی را مطرح می کند: آیا بایدن در مورد بیش از 27000 کشته در غزه که با عرضه مداوم تسلیحات ایالات متحده به اسرائیل امکان پذیر شد، همین فکر را می کند؟