اگر این طرح به صحن مجلس میآمد و ایرادات آن در همان صحن مجلس گرفته میشد بهتر نبود، تا اینکه اصل هشتاد و پنجی تصویب شده و بعد شورای نگهبان اینقدر ایراد به آن گرفته است؟
اگر در صحن مطرح میشد، هم بیشتر در معرض افکار عمومی قرار میگرفت و هم احتمال داشت که نمایندگان آنها را متوجه و متذکر شوند و اصلاح شود. یعنی این مسأله یک مقدار باعث وهن مجلس هم هست و نشان میدهد سطح تخصصی مجلس در اصلیترین وظیفه آن که قانونگذاری هست، چقدر نازل است. البته غیر از ایراداتی که به متن گرفتهاند، یک پیوست تذکرات هم دارد که اصول قانونگذاری در آن رعایت نشده است. البته جای این نکته هم هست که پشت پرده و خارج از روال عادی مجلس حمایتی از این طرح شده؛ هم بعضی افرادی که در مرکز پژوهشها هستند و هم بیرون از مجلس این متن تهیه شده است.
به هر حال از یک طرف جای خوشبختی دارد که شورای نگهبان به صورت تخصصی به موضوع ورود کرده و از یک طرف جای تأسف دارد که چرا سازوکارهای مجلس اینقدر ضعیف شده که متنی با این ایرادات عدیده مواجه میشود.
همه شاهد بودند که این مجلس با چه میزان مشارکت مردم بر سر کار آمد، چنین طرحی را تصویب کرده است. میزان مشارکت مردم در انتخابات چهار سال پیش چقدر در این سطح آگاهی نمایندگان مجلس تأثیر داشته است؟
اشاره خیلی خوبی کردید؛ در واقع این خروجی آن فرآیند است. یعنی از یک جهت محصول عملکرد خود شورای نگهبان هم هست. اگر در ادوار گذشته بررسی شود، هر وقتی که مشارکت بالاتر بوده، سطح تخصصی مجلس هم بالاتر بوده است. به خاطر اینکه امکان رقابت بیشتر هست، افراد ذی صلاحتر امکان حضور در عرصه انتخابات را پیدا میکنندو طبیعی است که افراد شایستهتری انتخاب میشوند. وقتی امکان انتخاب مردم پایین میآید و بعد به تبع آن مشارکت هم پایین میآید، خیلی طبیعی است که مجلس این مقدار افت کند.
یعنی اگر یازده دوره مجلس را بررسی کنید، «آزادی انتخابات» رابطه مستقیمی با کیفیت قانون در ایران داشته و هر جایی که آزادی انتخابات بیشتر بوده، کیفیت قوانین هم بیشتر بوده و هر جا آزادی انتخابات کمتر بوده، کیفیت قوانین هم کمتر بوده و این امر در ادوار گذشته کاملا قابل رؤیت هست.
در واقع میخواهم به شورای نگهبان و حاکمیت هشدار بدهم که روشهای تنگنظرانه در نظام انتخاباتی چطور آثار خودش را در نظام قانونگذاری نشان میدهد. جدا از تأثیراتی که روی کاهش مشروعیت مردمی نظام گذاشته و نظرسنجی اخیر ایسپا که هنوز نتایج آن علنی نشده به شدت نشانگر کاهش رغبت مردم به شرکت در انتخابات هست، تأثیرش را در نظام قانونگذاری میبینیم؛ و این باید یک هشدار باشد که چقدر ضایعه برای کشور به بار میآورد. ولی در دوره فعلی هم بر همان روند جلو میروند. البته خیلی از نخبگان کشور اساسا در انتخابات ثبتنام نکردهاند و مقداری هم که ثبتنام کردهاند با این رفتار هیأتهای اجرایی روبرو شدهاند.
با توجه به ایراداتی که شورای نگهبان به این مصوبه گرفته و از سوی دیگر اشاره داشتید به فشارهای یک گروه خاص که هرچه زودتر این لایحه تبدیل به قانون شود، پیشبینی شما از ادامه مسیر این لایحه و یا مسکوت ماندن آن در همین سطح چیست؟
البته درست است که این متن در ابتدا لایحه بوده اما لایحه دولت ۱۵ ماده داشته و مصوبه مجلس بالغ بر ۶۰ ماده دارد و در واقع عملا نمیشود گفت لایحه دولت هست و میتوان گفت که طرح نمایندگان مجلس است. خود همین را هم میشود به عنوان یک شاخص نگاه کرد.
این کار بر خلاف قانون اساسی نیست؟
شورای نگهبان ایراد گرفته و من هم قبلا گفته بودم که وقتی بودجه تحمیل میکند، خلاف اصل ۷۵ میشود. به هر حال نشان میدهد که در مورد این قانون هماهنگی بین قوه مجریه و قوه مقننه هم وجود ندارد. بنابراین، باید دید که مجلس روی ایرادات شورای نگهبان چه کار میکند. چون اطلاعی ندارم که چه میزان از این اصلاحات انجام و نظر شورای نگهبان تأمین شده است. ولی قابل پیشبینی هست که اگر بخواهند این ایرادات را برطرف کنند، این طرح دوباره باید زیر و رو شود.
آیا به عمر چند ماهه مجلس یازدهم کفاف میدهد؟
نمیشود پیشبینی کرد؛ چون گاهی وقتها اتفاقات عجیب و غریبی میافتد که آدم نمیتواند پیشبینی متعارفی داشته باشد.