به گزارش مردم سالاری آنلاین، کارگران ایرانی مانند کارگران همه ملل دیگر در اقصی نقاط جهان به اشتغال و کار مشغولند. در این زمینه اما نمونههای زیادی از تضییع حقوق کارگران ایرانی اعم از رسمی و غیررسمی در برخی کشورهای جهان مشاهده میشود. هرچند بسیاری کشورهای توسعه یافته که ایرانیان در آنها کار میکنند، حتی برای کارگران غیررسمی و زیرزمینی نیز حقوقی قائل هستند، اما هنوز برخی کارگران ایرانی در برخی کشورها (از جمله جمهوری ترکیه) حال و روز خوبی ندارند.
پس از بحران اقتصادی اخیر در ترکیه و برگزاری انتخابات پرتنش ریاست جمهوری که با اختلافی اندک به نفع اردوغان پایان یافت، اوضاع و احوال کارگران مهاجر انبوه در این کشور نیمه صنعتی و توریستی دگرگون شد. ترکیه که خود روزی میزبان صدها هزار مهاجر، کارگر اتباع خارجی و… بود به حال و روزی افتاد که با تجربه تورم بیش از ۸۰ درصدی، مجبور شد در طی سال؛ سه بار حقوق کارگران خود را ترمیم کند تا کارگران بتوانند از طریق ایجاد کسری بودجه مصنوعی همپای تورم به زندگی ادامه دهند.
اما این روزها برخی گزارشات محلی و میدانی حاکی از آن است که کارگران ایرانی در ترکیه حتی پس از فروکش نسبی بحران تورمی ترکیه و رسیدن نرخ تورم از ۸۰ درصد به ۳۸ درصد، حال خوشی را تجربه نکردهاند.
پیشبینی قطعی برای ماه جاری (آگوست) در ترکیه نشان میدهد که این کشور دوباره به ریل تورم بیش از ۵۰ درصد بازخواهد گشت. با همه این اوضاع برای کارگران ایرانی و غیر بومی ساکن ترکیه تغییر نکرده است. انبوه کارگران ایرانی، افغانستانی، سوریهای (که بخشی از سرزمین آنها تحت اشغال خود دولت ترکیه است) در این کشور حضور دارند درحالیکه شرایط در سال جاری چنان برای آنها اسفناک شده که بسیاری از آنها خطر مرگ را به جان میخرند و حاضرند برای فرار از ترکیه خود را به آبهای یونان و پلیس خشن مرزی این کشور بسپارند تا بلکه از آن رهایی یابند.
تحقیر و رنج برای کارگران مهاجر
«میثم. ش» مدتی است که در ترکیه به عنوان کارگر ساکن شده و پس از مدتها توانسته شغلی اداری را با واسطههای مختلف پیدا کند. وی در دورانی که تجربیات زندگی کارگری را در ترکیه داشته است، خاطرات تلخی را با اینکه خود نیز آذربایجانی و ترک زبان بوده و به زبان ترکی استامبولی نیز مسلط شده، نقل میکند.
میثم از صحنه قطع شدن انگشتان کارگر رفیق افغانستانی خود در کارخانه سنگبری که پس از آن حتی یک ثانیه هم تولید و دستگاهها متوقف نشد روایت میکند و میگوید: کارگر حادثه دیده که سه انگشت خود را از دست داده بود، پس از مداوای جزئی بدون هیچ حق و حقوق و دیهای اخراج شد. رد کردن حقوق نصف کارگران بومی برای کارگران غیربومی که در حالت عادی مشمول بیمه نیستند، از خاطرات تلخی است که او نقل میکند.
درحالی که عمدتا دستمزد کارگران اتباع بیگانه در ایران نزدیک به کارگران بومی است (زیرا کارگران بومی باید بیمه شوند) در ترکیه شرایط کاملا متفاوت است. میثم. ش میگوید: تحقیر و توهین دائمی در سه تجربه کارگری من در تراشکاری، سنگبری و کار کافه در ترکیه نقل و نبات هر روزه ما بود و برخی نسبت به این برخورد شرطی شده بودند. گاه در مواردی کار به ضرب و شتم کارگر غیر بومی میرسید و در کنار تبعیضهای فاحش، هیچ نظارتی از سوی مقامات دولتی و وزارت کار ترکیه روی این امور نمیشد.
پس از بحران تورمی اخیر و در شرایطی که کارگران غیربومی مشمول افزایش حقوق و مزد صورت گرفته در کل ترکیه نشدند، استثمار و فشار بر کارگران به شکل روزافزونی افزایش یافته است.
میثم میافزاید: در تجربه کار کافه، ساعت کار ۸ساعته معمولا به ۱۴ ساعت میرسید و باوجود حقوق نصف قانون کار ترکیه، حتی یک صندلی در اوقات بیکاری برای کارگران غیربومی قرار نمیدادند و ما تمامی ۱۴ ساعت باید سرپا میایستادیم. ضمن اینکه برای کارهای تخصصی شرایط اخذ مجوز کار در ترکیه بسیار سخت است و معمولا باید مشاغل بسیار سطح پایین را انتخاب کرد. ۹۹ درصد پناهجوهای ایرانی و افغانستانی و سوری در ترکیه موفق به اخذ اجازه کار نمیشوند و این نکته، ترکیه را به جهنمی ابدی برای پناهجویان مبدل میکند، چراکه فرد مجبور میشود حتی با اقامت قانونی نیز به کارهای سیاه تن دهد.
این فردِ ساکن یکی از شهرهای غربی کشور ترکیه مینویسد: برای کسی که پناهجوست، نداشتن بیمه درمانی و ایمنی مربوط به کار، استثمار وحشیانه، ساعات بسیار طولانی کار بیش از ۱۳ و ۱۴ ساعت، دست درازی و آزار جنسی به زنان و خطر بازداشت از طرف پلیس در صورت کوچکترین بگومگو با کارفرما، همه و همه خاطرات تلخی هستند که اعتراض به هرکدام از آنها استرداد به کشور مبدا را در پی دارد. این درحالی است که کمیساریای پناهجویان سازمان ملل در ترکیه عملا به هیچ چیز رسیدگی نمیکند و عملا با دولت ترکیه همنواست.
وی تاکید میکند: از نظر قانونی و روی کاغذ دریافت مجوزات رسمی کار در ترکیه آسان است. اما به دلیل زد و بندهای سازمان ملل و وزارت کشور ترکیه و دیگر نهادها، عملا این قوانین اجرا نمیشود و اگر هم اجرا شود، با کارگر رسمی نیز برخورد بهتری به عنوان نیروی غیر بومی صورت نمیگیرد. در یک مورد با کارگر ماهر باریستا به خاطر عینک و ترک نبودنش؛ برخوردی بسیار بد و زننده صورت گرفت که منجر به اخراج وی شد.
عدم رعایت قانون در پس پردهی نیاز نیروی کار و کاریابیهای کلاهبردار
محمد حمزهای (معاون امور بین الملل خانه کارگر) با اشاره به مشکلات کارگران ایرانی در ترکیه میگوید: در تمامی کشورها پروتکلی درباره نیروی کار مهاجر وجود دارد که هم سازمان ملل و هم مقاوله نامههای بنیادین سازمان جهانی کار موید آنها هستند که دولتها باید آنها را رعایت کنند.
وی با بیان اینکه برخی مباحث درباره نیروی کار هم در برابر نیروی کار قانونی و رسمی و هم برای کار زیرزمینی صادق است، ادامه میدهد: برخی مسائل انسانی وجود دارد که در صورت عدم رعایت باید مورد رسیدگی قرار گیرند و ما نیز کماکان از طریق اتحادیههای کارگری ترکیهای پیگیر مشکلات به وجود آمده برای نیروی کار ایرانی و غیربومی ساکن در ترکیه هستیم.
بسیاری از ایرانیان مهاجر میگویند: بحران تنها به دلیل وجود نیروی کار غیررسمی و غیرقانونی در ترکیه نیست. «یونس. گ» کارگر ایرانی ساکن یونان که با مشقات فراوان از ترکیه خارج و خود را به یونان رسانده میگوید: برای ما مشخص و محرز است که پلیس ابزار ترساندن نیروی کار غیرقانونی در ترکیه است. هم پلیسها و هم دولت ترکیه میدانند که اکثر کارفرمایان در ترکیه از نیروی کار تقریبا رایگان مهاجر غیرقانونی استفاده میکنند. منتهی مشاهده ناگهانی پلیس ترکیه و خطر استرداد ابزاری است که اکثر کارفرمایان سودجوی این کشور برای انقیاد و به زنجیر کشیدن کارگران غیر بومی از جمله ایرانیان، سوریها و افغانها استفاده میکنند.
«نیما. ش» نیز کارگر ایرانی که اصالتا کرد مریوان است و به صورت قانونی از کشور خارج شده است، میگوید: با یک آگهی جذب نیرو در ترکیه؛ کار خود در ایران که تدریس زبان انگلیسی بوده را رها کرده و با مدرک زبان انگلیسی به ترکیه رفتم تا به درآمد بیشتری برسم اما سطح برخورد با من در حد یک کارگر بسیار ساده غیرقانونی بود.
نیما شرایط کار در ترکیه را اینگونه توصیف میکند: بسیاری از آگهیها و درآمدهای ادعایی به لیره ترکیه در صفحات و سایتهای ایرانی دروغ هستند. کاریابیهایی که در این حوزه عمل میکنند، اغلب در همین ایران کلاه از سر نیروی کار ایرانی برمیدارند. با هزینه بالای ایاب و ذهاب و اقامت، کمترین امکانات و کثیفترین مکانهای نگهداری و استراحت را ارائه میدهند و پس از رسیدن به موقعیت شغلی تبلیغ شده، با چیزی بسیار نازلتر از آنچه بهعنوان کار در ترکیه وعده داده شده بود، مواجه میشویم.
نیما اضافه میکند: در یک موقعیت خدماتی بسیار سطح پایین با نصف حقوق وعده داده شده از ساعت هشت صبح تا هشت شب کار میکنیم. این درحالی است که تنها یک ساعت در روز وقت استراحت داریم. حتی برای بازگشت به ایران نیز راهی نیست. هزینه بازگشت به ایران نیز آنقدر در ترکیه بالاست که برخی عملا اینجا زندانی میشوند. این درحالی است که برخلاف وعده کاریابیها؛ اینجا به جای دو وعده غذا تنها یک وعده غذا داده میشود و کارگر ایرانی اینجا با سوءتغذیه کار میکند.
وی درباره انبوه نظام جریمهبندی در محیط کار ترکیه میگوید: کافی است کوچکترین اهمال یا عدم رضایت شغلی کارفرما رویت شود. ناگهان حقوق ۹ هزار لیری فرد به ۸ یا ۷ هزار لیر از طریق جریمهها کاهش پیدا میکند. بسیاری از ویزیتورهای کار و کاریابها نیز این اطلاع را به نیروی کار مهاجر ایرانی نمیدهند که شما به عنوان نیروی غیر بومی نیاز به تمدید اقامت دارید و تنها 3 ماه میتوانید در اینجا بمانید. به همین خاطر نیروی کار همواره استرس این را دارید که در چنگال پلیس ترکیه بیفتید. در واقع کاریاب کلاهبردار در ایران؛ کارگران را پیدا به دست کارفرمایی که در واقع نوعی آدمکش مرحلهی بعد است، میسپارد!