به گزارش مردم سالاری آنلاین، اسرائیل روز یکشنبه به عملیات زمینی خود در داخل نوار غزه ادامه داد، تلاشی که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم، آن را «مرحله دوم» جنگ نامید.
به نوشته زوران کاسواک، تحلیلگر شبکه الجزیره، سربازان به این حملات «شناسایی با نیرو» میگویند. برای آماده شدن برای حمله، واحدهای کوچکتر حمله میکنند تا موقعیت، قدرت، تاکتیک و آمادگی عملیاتی دشمنان خود را بررسی کنند. سپس نقشههای اولیه نبرد با استفاده از دانش به دست آمده تطبیق داده میشود.
با این حال، پیشروی زمینی اسرائیل هراسزده به نظر میرسد و کوچکتر و کندتر از فشار بزرگی است که وزرا و ژنرالهای اسرائیلی از آن صحبت میکنند.
این ضعف در پیشروی زمینی در حالی است که بمباران هوایی بی امان و گلولهباران غزه از راه دور ادامه دارد، که اکنون بیش از سه هفته است که کاهش نیافته و باعث تلفات بی حساب و کتابی شده است.
تلفات حماس ناشناخته است، اما این احتمال وجود دارد که نسبت کشته شدگان در غزه، صدها غیرنظامی فلسطینی به ازای هر جنگجوی حماس باشد.
پیشروی کند اسرائیل ممکن است عمدی باشد تا امکان دیپلماسی، مذاکرات محرمانه و معاملات مخفی را فراهم کند. همسایگان -مصر، اردن، لبنان و سوریه- نمیخواهند درگیریها تشدید شود و مراقب هستند که به هیچ وجه به آن دامن نزنند. قطر تلاشهای دیپلماتیکی را برای آزادی اسیران حماس و جلوگیری از تشدید تنشها رهبری میکند.
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه روز شنبه در سخنرانی خود در یک راهپیمایی بزرگ در حمایت از فلسطین در آستانه صدمین سالگرد جمهوری ترکیه، اسرائیل را اشغالگر خواند.
انتقاد ترکیه از اسرائیل همچنان تقریباً به طور کامل سیاسی است، اما موضع ایران پیچیدهتر است و آنچه که ممکن است رخ دهد همچنان یک معما است.
ایران دشمن قسم خورده اسرائیل است. ایران طی سالها از مجموعهای از نیروهای غیر دولتی در منطقه پشتیبانی کرده و به حمایت از آنها ادامه میدهد. بزرگترین و شناختهشدهترین آنها حزبالله لبنان است، اما ایران از طریق نیروهای همسو در عراق، سوریه و یمن نیز در این رویارویی حاضر است.
سوال بزرگ این است که آیا ایران مستقیماً به جنگ غزه خواهد پیوست یا خیر.
تحلیلها حاکی از آن است که تهران با درگیر شدن در یک جنگ بزرگ بیش از آن چه به دست بیاورد، ضرر خواهد کرد. تنها دو راه وجود دارد که ایران میتواند با اسرائیل وارد جنگ شود: زمینی و بالستیک.
از طریق زمین، نیروها باید از عراق و سوریه عبور کند. هر دو این کشورها متحد ایران هستند، اما هیچکدام مایل به استفاده از خاکشان برای جنگ نخواهند بود، حتی اگر این اقدام از نظر نظامی معقول باشد. ایالات متحده که هنوز حضور امنیتی خود را در عراق حفظ کرده و منافعی در این کشور دارد نیز، چندان خوشحال نخواهد شد. دولت دمشق که مناطقی را که ایران باید از آن عبور کند کنترل میکند، میداند که حتی حضور موقت ارتش ایران میتواند به راحتی درگیریهای سوریه را دوباره شعلهور کند.
چنین لشکرکشی ماجراجویانهای از طریق بیابانها از نظر نظامی معتبر نیست - که به معنای عبور از 1000 کیلومتر از ایران به اسرائیل است، زیر آسمانی که در آن ایالات متحده و متحدانش حضور هوایی بیچونوچرا دارند.
گزینه دیگر برای ایران پرتاب زرادخانه بالستیک دوربرد قدرتمند خود علیه اسرائیل است؛ اسرائیلی که گنبد آهنین آن در حال حاضر برای مقابله با موشکهای ابتدایی اما مرگبار حماس با چالش روبرو است.
اما فرماندهان ایران برای دههها تلاش کردهاند تا واکنشهای احتمالی به استفاده خود از این موشکها را پیشبینی کنند –و ظاهراً تمایلی نسبت بدان ندارند.بنابراین وضعیت چگونه پیش خواهد رفت؟ اگرچه ارائه چنین ادعای جسورانهای سخت و پرمخاطره است، تصور میشود که ایالات متحده دلایلی برای این باور دارد که هیچ بازیگر دولتی در جنگ غزه شرکت نخواهد کرد. مگر اینکه تشدید استفاده از زور یا اقدامی برای اخراج کامل فلسطینیها از نوار غزه صورت گیرد.
بنابراین، «جنگ» در جغرافیای محدود کنونی نباید به یک آتشافروزی گستردهتر منطقهای تبدیل شود، پیامی که از طریق کانالهای دیپلماتیک و واسطههایی که با هر دو طرف در تماس هستند، برای همه کشورها روشن شده است. جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، حمایت آمریکا از اسرائیل را تکرار کرده است، اما همچنین چندین بیانیه در مورد کاهش تنش، پیروی از قوانین بینالمللی و فرصت دادن به مذاکرات آزادی اسرا ارائه کرده است. اما اگر مذاکراتی وجود داشته باشد، آیا حداقل برخی از شرکتکنندگان تلاش نخواهند کرد که آن را بیشتر پیش ببرند؟
دلیل واقعی برای سطح بیسابقه استقرار نیروهای آمریکایی در منطقه –با یک ناوگروه هواپیمابر در مدیترانه و یکی دیگر در خلیجفارس و تقویت تجهیزات شناسایی، نظارت و اطلاعات الکترونیکی و همچنین یک نیروی زمینی کوچک – ادعای جلوگیری از هرگونه تنش غیرمنتظره و گستردهتر شدن دامنه جنگ است.
برای اینکه طرح عدم گسترش جنگ شانسی داشته باشد، باید همه راهها برای محدود کردن درگیری بررسی شود -از جمله درخواست ایالات متحده از متحدش، اسرائیل که حملات خود را به شکلی کاهش دهد که بتواند به زعم خود در داخل حفظ ظاهر کند، اما در واقع راه برای مذاکرات برای آزادی اسرا و توقف جنگ را باز کند.