به گزارش
مردم سالاری آنلاین،
- نشریه صبح صادق متعلق به معاونت سیاسی سپاه پاسداران، در جدیدترین شماره خود از حضور اصلاحطلبان در انتخابات استقبال کرد. اما در عین حال مانند شمارههای پیشین این نشریه که چنین رویکردی داشته، از این طیف سیاسی بابت آنچه «عدم مرزبندی رسمی با براندازان» خوانده، انتقاد کرده است.
- صبح صادق در یادداشت خود نوشته که «این روزها خبر آمده است که فعالیتهای جدید اردوگاه اصلاحطلبان آغاز شده است و «جبهه اصلاحات ایران» ترکیب ۱۵ نفره خود را شناخته است. این افراد چهرههای شناخته شدهای هستند که بخشی از آنها از سال ۱۳۹۹ به بعد در این ترکیب بودهاند و برخی دیگر چهرههای جوانتری هستند که به تازگی وارد کارزار سیاست در تراز عضویت در شورای مرکزی جبهه اصلاحات شدهاند. این ساماندهی جدید معطوف به دو انتخاباتی است که در اسفند ماه برگزار خواهد شد و رقابت سیاسی در آن دو انتخابات، یکی از مهمترین مسائل جناحهای سیاسی خواهد بود. بدون شک این ساماندهی جدید در سپهر جریانهای سیاسی کشور رخداد مثبت و رو به جلویی است که باید آن را به فال نیک گرفت و اقدامی برای پرشور شدن انتخابات دانست.»
آشفتهبازار اصلاحات پس از انتخابات ۸۸
- اما در عین اینکه از فعالیتهای انتخاباتی اصلاحطلبان استقبال شده، این یادداشت نوشته که آنها حاضر نیستند با براندازان مرزبندی آشکار کنند. صبح صادق در ابتدای یادداشت خود آورده که «اردوگاه اصلاحطلب مدت مدیدی است اوضاع بسامانی ندارد.» در ادامه صبح صادق به چرایی وضعیت که از نظرش اوضاع نابسامان است، پرداخته؛ ابتدا به انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۸۴ اشاره کرده که اصلاحطلبان در آن ناکام بودهاند. سپس به انتخابات ریاستجمهوری دهم در سال ۱۳۸۸ رسیده است؛ از نظر نویسنده در جریان این انتخابات، آنچه «طیف رادیکال این اردوگاه» خوانده، بر خیمه اصلاحات تسلط پیدا کرده بود. این یادداشت در ادامه نتیجه «طیف رادیکال» را آنچه «فتنه سبز» خوانده، دانسته است. به عقیده نویسنده نشریه سپاه، جریانات انتخابات خرداد ۸۸، «آشفتهبازاری بر این اردوگاه سایه انداخته است که تا به امروز نشانههای آن قابل مشاهده است.»
پیروزی سال ۹۲، حاصل «عبرتآموزی» از قهر با صندوق رای
- نشریه معاونت سیاسی سپاه در ادامه مرور اقدامات اصلاحطلبان در چند انتخابات گذشته، موفقیت در انتخابات ۱۳۹۲ را محصول «عبرتآموزی از ناکامی سیاست رادیکالهای تحریمی در انتخابات اسفند ماه سال ۱۳۹۰» و «آشتی با صندوق رای» خوانده است که موجب «همگرایی نسبی این اردوگاه در حمایت از دولت یازدهم و دوازدهم» شد. هنگامهای که انتخابات مجلس نهم از سوی بدنه اجتماعی اصلاحطلبان تحریم شده بود و یکی از پایینترین مشارکتها را رقم زد، محمد خاتمی در حوزه انتخابیه دماوند برگ رای خود را به صندوق انداخت؛ برگ رایی که روی آن «جمهوری اسلامی» نوشته شده بود. بسیاری این اقدام خاتمی را زمینهساز پیروزی ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالیون در سال ۹۲ میدانند؛ چراکه اقدام نمادین خاتمی سبب شد تا بند ناف اصلاحطلبان از سوی رهبر این جریان با نظام قطع نشود. این اقدام خاتمی و عملکرد دولت محمود احمدینژاد توانست زمینههایی را برای آشتی مجدد بدنه اجتماعی اصلاحطلبان با صندوقهای رای را پدید آورد. در کنار این موارد، رد صلاحیت شگفتانگیز اکبر هاشمیرفسنجانی از سوی شورای نگهبان نیز به کمک ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالیون آمد. این اقدام باعث شد تا بسیاری از رایدهندگان، شرکت در انتخابات را به عنوان پاسخ به رد صلاحیت هاشمیرفسنجانی برگزینند یا به عبارت دیگر، با رای سلبی خود، هم مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم را بالا ببرند و هم گزینه ائتلاف رای بیاورد. تجربه نشان داده که وقتی مشارکت در انتخابات بالا باشد، بیشتر اوقات طیف محافظهکاران قادر به کسب رای اکثریت نمیشود. با این وجود، طیفهایی وجود دارند که هم به قطع شدن اتصال اصلاحطلبان با نظام علاقهمند هستند و هم برای آن تلاش میکنند.
عملکرد دولت و مجلس قبل باعث رای مردم به اصولگرایان شد!
- نشریه سپاه در ادامه نوشته که «عدم رضایت نسبی از عملکرد دولت اعتدال موجب شد تا واگراییهای این جریان عملا در انتخابات ۱۴۰۰ مجدد سر باز زند و به ناکامی آنان بینجامد.» نکته جالب اینکه در یک یادداشت دیگر که در همان صفحه از صبحصادق منتشر شده، عدم مشارکت بدنه اجتماعی اصلاحطلبان را که درصد بالایی از آنها تغییر موضع دادهاند را تماما به گردن عملکرد دولت دوازدهم و مجلس دهم انداخته است. در این یادداشت آمده که پس از آنکه دولت و مجلس را اصولگرایان یا همان محافظهکاران در دست گرفته، «رسانههای جریان سیاسی شکستخورده بدون آنکه به اشکالات مجلس دهم و دولت دوازدهم که منجر به رویگردانی مردم از آنها و میل به جریان رقیب شد، اشارهای کنند، تلاش کردند تا با تعابیری، چون «حاکمیت تکصدایی»، «یکدست شدن حاکمیت»، «خالصسازی» و... از این موضوع به عنوان یک نقطه ضعف بهرهبرداری کنند!»
فقط عملکرد دولت و مجلس قبل؟
- بخش نخست گزاره مورد اشاره دو یادداشت صبحصادق تا حد زیادی میتواند درست باشد؛ اما نباید ردصلاحیتهای عجیب و غریب و شگفتانگیزتر از ردصلاحیت هاشمیرفسنجانی را از یاد برد. شورای نگهبان در انتخابات ۱۴۰۰ صلاحیت علی لاریجانی نماینده اسبق رهبری در شورای عالی امنیت ملی، رییس اسبق سازمان صدا و سیما با حکم رهبری و رییس سه دوره مجلس شورای اسلامی را تایید نکرد. شگفتی دیگر این شورا تایید نکردن صلاحیت اسحاق جهانگیری معاون اول رییسجمهوری مستقر بود؛ درحالی که ۴ سال قبلش جهانگیری صلاحیت داشت! پس از این جریانات، رهبری در سخنرانی سالگرد ارتحال امام خمینی، گفتند: «در جریان عدم احراز صلاحیت به برخی کسانی که احراز صلاحیت نشدند جفا و ظلم شد. نسبتهایی داده شد یا به خودشان یا خانوادهشان که واقعیت نداشت. خانوادههای محترم و عفیف که مواجهه با چنین نسبتهایی شدند. گزارشهای خلافی بود که بعد هم مشخص شد که خلاف است، ولی در فضای مجازی پخش شد. اینکه میگویم فضای مجازی رهاست همین است. حفظ آبروی افراد جزو بالاترین وظایف است. مطالبه من از دستگاهها این است که جبران کنند. مواردی درباره خانواده و فرزند کسی داده شده که بعد معلوم شده که غلط است. این را جبران کنند.» بسیاری مخاطب این گفتهها را شورای نگهبان دانستند و سوژه را نیز علی لاریجانی؛ اما یکی از اعضای دفتر رهبری ساعتی بعد در توییتر خود نوشت که منظور رهبری شورای نگهبان نبوده است. به هر ترتیب در انتخابات ۱۴۰۰ با ردصلاحیتهای شگفتانگیز، پایینترین نرخ مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری در تاریخ جمهوری اسلامی را رقم خورد. در واقع در دست گرفتن مجلس و دولت ازسوی محافظهکاران، نتیجه دو رکورد انتخاباتی در تاریخ جمهوری اسلامی یعنی پایینترین مشارکتها در انتخابات مجلس و ریاستجمهوری بود.
مرزبندی اصلاحطلبان با اصولگرایان پررنگتر از مرزبندی با براندازان