قرار بود جهش ساخت مسکن داشته باشیم نه جهشِ قیمتِ مسکن. قرار بود سالی یک "میلیون" مسکن تولید کنیم. این که در بازار میبینیم و آدمها را به زمین میدوزد، جهشِ افسار گسیخته قیمتِ مسکن است که "میلیارد"ی بالا میرود. به بیماری ای دچار شدهایم در این حوزه -انگار- که هیچ مُسَکِّنی هم برایش یافت نمیشود. اجاره مسکن و مغازه هم دقیقا از "الآن" تا "الآن" فرق میکند.
خودرو هم دارد همین را تجربه میکند. دیگر بخشهای بازار هم هم به تبعیت همین مسیر را میروند. وضعیت بغرنج امروز قطعا معلولِ سیاستهای اشتباهی و مدیریتهای اشتباهی است و الا با سیاستِ درست و مدیرانِ کاردرست که نباید شاهد این همه "جهش" در قیمتها باشیم.
انگار قطار پیشرفت فقط روی ریلِ افزایشِ قیمتها حرکت میکند. آرزو میکنیم، دعا میکنیم، خواهش میکنیم، التماس میکنیم، این قطار را متوقف کنید. خُرد و خمیر شدیم زیر ریل این قطار. به داد مردم برسید. این کلمات به فریاد را اشتباهی کسی ترجمه نکند. بیان درد و تعیین موضع درد گرفته "ناهمراهی" نیست که دقیقا "همراهی" با فرایند درمان است.
بد خواه نیستیم بلکه خیرخواهی صادقانه را یک واجب ملی و انقلابی و انسانی میدانیم. همه میخواهیم دولت موفق باشد. میخواهیم دولت، رکوردهای جهانِ موفقیت را جا به جا کند. دعا میکنیم به هر قدمی که درست برمی دارند، خداوند برکت هزار چندان بدهد. قلمی اگر میزنیم به واگویی واقعی شرایط، دقیقا برای حمایت از دولت است. قصد قربت هم میکنیم. ما عضو یک خانواده ایم. خانه که آباد، سفره که رنگین، غذا که گرم و آب که گوارا باشد خود ما بهره بیشتر میبریم.آنکه میبیند و نمیگوید، هشدار نمیدهد و ساکت میماند اگر نگوئیم بیگانه است، در خوشبینانهترین حالت، در غفلت بسر میبرد. آنان میخواهند غفلت، همه ما را به فراموشی بکشاند تا موجی برخیزد و همهمان را به صخره بکوبد. قبل از وقوع باید به علاج واقعه پرداخت. حکم عقل این است.