به گزارش
مردم سالاری آنلاین،پس از اجرای طرح حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی نه تنها سفره های مردم کوچک تر بلکه درحال برچیده شدن است ،دراین بین ناکارآمدی سیاست های اقتصادی دولت هم عیان شده و وعده های انتخاباتی رئیس دولت نیز در حد همان شعارها باقی مانده است .نه از دلار ۱۵ هزار تومانی خبری است و نه از ایجاد یک میلیون شغل ،ساخت یک میلیون مسکن هم که زمان وزارت مرحوم قاسمی در وزارت راه و شهرسازی تحقق نیافت. اوصاف ذکر شده به تدریج امید به زندگی را نزد آحاد جامعه کاهش داده و حالا گویی رئیس دولت با نیم نگاهی به این مشکلات قصد بر ترمیم کابینه دارد و از ده تغییر در کابینه سخن به میان رانده، تغییراتی که به زعم وی در بهبود شرایط تاثیر گذار خواهند بود.گویی رئیس جمهور به ناتوانی برخی مدیران خود اذعان داشته و درصدد انتخابی اصلح است. در گفت و گو با حجت میرزایی معاون اقتصادی وزیر رفاه دولت قبل به بررسی این تغییرات و اینکه بیشتر در کدام حوزه ها خواهد بود پرداخته ایم.
آقای رئیسی با توجه به شرایط موجود از ترمیم کابینه و ایجاد تغییراتی در آن سخن به میان رانده اند، به نظر شما این تغییرات بیشتر در کدام حوزه ها می تواند باشد؟ با توجه به کوچک شدن سفره مردم آیا بیشتر اقتصادی خواهد بود؟
واقعیت مهم امروز اقتصاد ایران این است که عامل اصلی و تعیین کننده سیاست گذاری اقتصادی نیست، بلکه سیاست گذاری در فضای بین الملل و ساختار حکمرانی در داخل است. این دو مولفه، مولفه های تعیین کننده شرایط اقتصاد ایران در یک دهه گذشته بوده است و نه تنها بهبودی پیدا نکرده بلکه روز به روز وضعیت بدتری پیدا کرده است.
در نامه ای هم که ۶۱ اقتصاددان در خرداد ماه منتشر کردند روی همین موضوع تاکید کردند که باید دو تحول جدی صورت بگیرد تا ما بتوانیم به آرامی از این وضعیت اقتصادی در بیاییم و وضعیت را از این که هست بدتر نکنیم.
بله،یکی تغییر در سیاست خارجی یعنی احیای برجام، پذیرش fatf و سایر قواعد و پروتکلهای بینالمللی و حرکت آرام به سمت همزیستی با همسایگان و تغییر فضای بین المللی به نفع خودمان که بتوانیم منافع اقتصادی ایران را در یک فضای جدیدی ببریم، در سطح داخلی هم حکمرانی خوب سیاسی و اقتصادی که مهمترین ویژگی آن شفافیت و کنترل فساد و توانمند سازی دولت است.
آیا تاکنون این خواسته ها محقق شده است ؟
متاسفانه نه تنها هیچ کدام از اینها اتفاق نیفتاده بلکه به نظر می رسد از سال ۹۶ به این سمت ارادهای برای بدتر شدن این شرایط بوده است، یعنی هم از احیای برجام جلوگیری شد و هم در سطح داخلی تلاش برای القا ناکارآمدی دولت یا القاء هیچ کاره بودن دولت به صورت خیلی جدی شکل گرفت و به اعتراضات دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ منجر شد، از طرفی انتخابات مجلس یازدهم در سال ۹۸ و انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم متاسفانه در عمل این مسیر را کامل کرد. امروز هم هیچ انتخابی در سیاست های اقتصادی مدیران اقتصادی به بهبود وضعیت کمک نمی کند.
چرا بر این باورید؟ همانطور که در ابتدا سوال کردم آقای رئیسی از تغییرات سخن گفته اند.
زیرا ابزارهایی که در اختیار دارند خیلی محدود است، و علاوه برآن تیم اقتصادی دولت ضعیفترین تیم در طول دست کم هشتاد سال گذشته است. یعنی این تیم از حیث ایدئولوژی زدگی، وابستگی به منافع و همینطور از حیث ناتوانی علمی و بی تجربگی در هیچ دوره ای در هشت الی ده سال گذشته دست کم سابقه ای نداشته است. این تیم اقتصادی متاسفانه هیچ ارتباطی با نخبگان، اقتصاددانان، تجارب گذشته و دانش روز ندارد و بر اساس یک شرایط کاملا ایزوله بر اطراف ذهنیت های خودش تصمیم می گیرد. اگر می شد حرکت پرشتاب به سمت آشفتگی را به نحوی مدیریت کنند که سرعتش کاهش یابد، می توانستند موفقیت هایی را کسب کنند، ولی متاسفانه با شتاب بیشتر به سوی آشفتگی حرکت می کنند.
این روزها بهنظر می رسد امید به آینده در بین آحاد جامعه کم شده است، علت را در چه می دانید؟
الان با دلار ۴۰ هزار تومان، سکه ۲۰ میلیون تومان و با تورمی که در آستانه ۵۰ درصد است و در شرایطی که همه وعده های آقای رئیسی در دوره ریاست جمهوری کاملا بر باد رفته و هیچ کدام از آن قول و قرارهای اولیه ای که به آن دل خوش کرده بودند مثل ساخت یک میلیون مسکن در سال و ایجاد یک میلیون شغل در سال و کاهش تورم و یک رقمی کردن آن و کاهش نرخ دلار به ۱۵ هزار تومان و همینطور جلوگیری از گره خوردن زندگی مردم به برجام هیچ کدام از این اتفاق ها نیفتاده و متاسفانه آن امیدهای اندکی هم که مردم به بهبود وضعیت داشتند از بین رفته است .نکته مهم تر اینکه در همین شرایط که مردم با اضطراب و حس بدبینی و نگرانی جدی به آینده نگاه می کنند مسئولین عالی رتبه بخصوص جناب آقای رئیسی دائم از قطار پیشرفت و دستاوردهای شگرفی صحبت می کند که به زعم خودشان حتی نخبگان و مردم هم از آن اطلاعی ندارند .
به سوال اول برگردیم، آیا تغییراتی که آقای رئیسی از آن یاد کرده موجب بهبود شرایط خواهد شد؟
این تغییراتی هم که گفته شده در دولت می خواهد اتفاق بیفتد بنظر من تاثیر چندانی ندارد .
چرا بر این باور هستید؟
چون امروز مسئله اصلی برای مردم تغییر وزیر اقتصاد یا رئیس کل بانک مرکزی نیست. اولا تغییراتی که ممکن است دولت انجام دهد بر روال گذشته مثل آنچه که در وزارت رفاه اتفاق افتاد یا آنچه که در وزارت راه و شهرسازی رخ داد تغییراتی است که به هیچ وجه خبر از بهتر شدن اوضاع ندارد، هیچکدام از آنها حرکت به سمت یک چشم اندار تحولآفرین نیست و دوم اینکه اساسا افراد در این شرایط نمی توانند به تنهایی تغییر چندانی ایجاد کنند، حتی اگر بهترین افراد انتخاب شوند.
راهکار شما برای بهبود شرایط و برون رفت از این وضعیت سخت چیست؟
من یک سوال مهم از آقای رئیسی دارم که چشم اندازی که برای آینده اقتصاد دارند، به مردم می گویند چیست؟ بر اساس نظر سنجی هایی که در فصل اول سال جاری انجام شده گفته می شود محبوبیت آقای رئیسی بسیار کاهش یافته است و اگر درباره کارنامه ایشان در ۶ ماه اخیر نظرسنجی شود، این کاهش محبوبیت بسیار جدی تر خواهد بود. اینکه گفته شد بسیاری از بازداشت شدگان اصلا دولت یا رئیس جمهور را نمی شناسند این شاهدی بر تخطئه معترضین نیست، بلکه شاهدی بر خارج شدن دولت از مدار ذهنیت و زندگی مردم است به گونه ای که بخشی از مردم اساسا دیگر اعتنایی نمی کنند که رئیس دولت و اعضای آن چه کسانی هستند و من مطمئن هستم اگر بسیاری از نوجوانان و جوانان دهه ۷۰ ،۸۰ و ۹۰ و همینطور از سالمندان بالای ۶۰ سال سوال کنند که وزرای ما چه کسانی هستند به زحمت می توانند اسم سه تا وزیر را ببرند و یا معاون اول رئیس جمهور را بشناسند. در حالی که در گذشته خوب یا بد بخش عمده ی از مردم دانش وآگاهی خیلی خیلی نزدیک و مستقیم و بهنگامی نسبت به ترکیب سیاست گذاران کشور داشتند.
به نظر شما چشم انداز پیشنهادی دولت برای اقتصاد ایران چیست و آیا میتواند آن را در پنج یا حداقل سه بند ارائه دهند؟ و یا سررسیدی دهند و بگویند سه سال آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟
در پاسخی که سازمان برنامه به یادداشت منتشر شده از بنده در روزنامه شرق داده بودند رسما اعلام کردند که شما اندکی صبر کنید در سایه حمایت های چین و روسیه یک بهشت خیلی خوبی را برای ایران به ارمغان می آوریم. این امیدها با رفتار چین و روسیه کاملا به توهم تبدیل شد. الان بعد از نبودن چین و روسیه چه چشم اندازی وجود دارد؟ واقعیت این است که روسیه انتخاب های دیگری دارد و رسما گفته که من ترکیه را به عنوان هاب انرژی خودم انتخاب می کنم، این درحالی است که ترکیه خود فاقد منابع انرژی است، ما برای اینکه بتوانیم وضعیت موجود را ادامه دهیم و وضعیت بدتری پیدا نکنیم، حداقل به ۲۴۰ میلیارد دلار منایع ارزی نیاز داریم، امیدی به مشارکت آنها نیست و سایر فرصت هایمان را هم از دست داده ایم. چه چشم اندازی برای پنج سال نه بلکه برای یک سال آینده اقتصادی مرم ارائه می کنند؟ این مهمترین پرسشی است که داریم و اگر چنین چشم اندازی که برای مردم قابل لمس و قابل قبول باشد وجود ندارد.
منبع:خبرآنلاین