به گزارش
مردم سالاری آنلاین،علی محمد حاضری استاد دانشگاه تربیت مدرس، در پاسخ به این سوال که ما در حوادث اخیر شاهد فعالیتهای اعتراضی دانشجویی بودیم چقدر ضرورت دارد کرسیهای آزاداندیشی و آزادی بیان دانشجویان با همه گرایشهای فکری برپا شود و دانشجویان بتوانند دیدگاه خود را اعلام کنند، گفت: آنچه مهم است این بود که از سال ۴۲، شاید عمدهترین قشر و نیرویی که امام با اتکا به صلاحیتها، انرژی، توان و جایگاهشان در تمام دوران تبعید با آنها ارتباط قوی خود را حفظ کرد و جنبش را پیش برد، جریان دانشجویی بود.
وی افزود: من حتی براساس یک بررسی دقیق علمی و آماری که از کل محتوای ارتباطات و پیامهای امام(ره) از سال ۴۲ تا ۵۷ انجام دادم، بیشترین مخاطب جمعی امام جریان دانشجویی بوده است و تعداد و اهمیت آن هم در مقایسه با امروز به مراتب کمتر بوده و این نشان میدهد که امام چه نگاه هوشمندانه و تیزبینانهای به نقشآفرینی جریان دانشجویی داشته است.
حاضری تصریح کرد: از سال ۳۲ تا ۲۸ مرداد که کودتا اتفاق افتاد، رژیم شاه به کمک حکومت نظامی و جریانی که با تاسیس ساواک با همکاری سازمان سیا به وجود آورد، تقریبا در تمام این سالها تا سال ۵۶ و ۵۷ عمده حرکتهای اجتماعی را توانست مهار کند، احزاب را تحت کنترل خودش درآورد و شاید به جز معدود مواردی که جریانهایی مثل انجمن معلمان در اواخر یک تحرکاتی داشتند، تقریبا توانست بقیه اقشار را از نقشآفرینی و حضور اجتماعی جلوگیری کند. از همان سالهای بعد از کودتا تنها قشری که ساکت ننشست و اعتراضاتش را کمابیش و مستمر ادامه داد جریان دانشجویی بود که به خصوص با حادثهای که سال ۳۳-۳۴ در روز دانشجو به وجود آمد، در تمام این سالها آذر ماه یک نوع کابوس برای ساواک و نهادهای امنیتی شاه در قبل از انقلاب بود.
این استاد دانشگاه افزود: متاسفانه ما بعد از انقلاب، به تدریج به رویکرد و نگاهی رسیدیم که از این انرژی و جنبش دانشجویی به جای یک فرصت برای تعالی کشور و نقادی جریانها، در یک مراحلی فقط به شکل ابزاری در خدمت حاکمیت نگاه کردیم و هرجا این جریان دانشجویی در نقادی قدرتها تلاشی کرد به جای استفاده از این انرژی به تقابل و مقابله با آن برخواستیم و به نوعی سکوت و آرامش جریان دانشجویی را به عنوان یک هدف به کار گرفتیم و نوعی آرامش گورستانی را برای دانشجویان رقم زدیم و آرزو کردیم.
حاضری تصریح کرد: این موضوع به خصوص در سالهای اخیر به وجه پررنگتری دنبال شد اما بالاخره جریان دانشجویی به خصوص در اعتراضات اخیر رنگ و بوی هویت گذشته خودش را تا حدودی پیدا کرده، البته باید مراقبت دقیق به عمل بیاید که در دام شیطنتهای بیگانه نیفتد که تاکنون نیفتاده و جریان دانشجویی این هوشیاری را دارد. امیدواریم جریان دانشجویی با تکیه بر دو عنصر استقلال و خشونتپرهیزی بتواند به عنوان نماد جریان مطالبهگر اجتماعی نقش سیاسی خود را ایفا کند.
وی در پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث شده در برخی برههها فضای دانشگاهها شکل امنیتی به خودش بگیرد، گفت: به هرحال جریانی در کشور وجود دارد که اصولا از انتقاد و اعتراض مسالمتجویانه و نقادانه چندان خوشش نمیآید و همه را مؤید و ترویجگر دیدگاه حاکمیت میخواهد و چون این موضوع با اساس منش دانشجویی سازگار نیست، سیاستها برای مهار و تقابل این خاصیت ذاتی جنبش دانشجویی که پرسشگری و نقادی است، در تقابل با آنها قرار میگیرد.
حاضری در پاسخ به این سوال که از نظر شما راهکارهایی مثل ممنوعالورود کردن دانشجوها به دانشگاهها یا ستارهدارکردنشان باعث نمیشود فعالیتهای دانشجویی خنثی شده و اثرگذاری که باید داشته باشد را از دست بدهد، گفت: فکر میکنم این نوع حرکتها فقط به سمت رادیکالیزهشدن جریانات دانشجویی از یکسو و از آن طرف کاهش امید به بقا و اثرگذاری در کشور و مهاجرت مغزها منجر شود. یعنی دو سو دارد یکی به رادیکالیزهشدن جریان و دیگری به از دست رفتن سرمایههای فکری و مغزهای کشور میانجامد.
عضو انجمن مدرسین دانشگاهها در پاسخ به این سوال که چه راهکاری وجود دارد که بعد از به وجود آمدن اعتراضاتی که بعد از مرگ مهسا امینی به وجود آمد و بعد این اعتراضات به داخل دانشگاه کشیده شد و فعالیتهای دانشجویی شکل جدیتری به خودش گرفت، این فعالیتها مختص به اعتراضات بیرون دانشگاه نباشد و همچنان ادامه داشته باشد، گفت: نظر شخصی من این است که اتفاقا امنترین نقاط برای حاکمیت برای اینکه اصل ۲۷ قانون اساسی را اجرایی کند و به رسمیت بشناسد محیط دانشگاهها است و شاید بهترین پاسخ و مواجهه حاکمیت این باشد که جریان دانشجویی را به رسمیت بشناسد و فضا را برای طرح مطالبات، اندیشهها، انتظارات،تضارب آرا، انتقادها و اعتراضها در اشکال گوناگون باز کند و فضای دانشجویی را به نشاط و شادابی خودش بازگرداند و از این طریق جلوی بروز خشونتها و اقدامات مخل امنیت را هم بگیرد.
منبع:ایلنا