به گزارش
مردم سالاری آنلاین،سعید شریعتی، درباره صحبتهای اخیر رئیس جمهور و رئیس قوه قضائیه مبنی بر ضرورت گفتوگو در کشور گفت: واژه گفتوگو دو بن ماضی و مضارع از فعل گفتن است؛ این دو کنار هم قرار میگیرند. هنگامی که در دستور زبانی بن ماضی و مضارع کنار هم قرار میگیرند به استمرار و تداوم از آن فعل تعبیر میشود؛ در واقع از این مسئله استفاده میکنم و تاکید میکنم این کار از لحاظ دستوری امر بر استمرار تداوم دارد. گفتوگو یک جریان گفتن به طور مستمر است نه اینکه در یک لحظه، واقعه و یک بحران بگوییم که بیایید باهم گفتوگو کنیم. گفتوگو یک امر جاری است و اگر شرایط به اینجا رسیده است که مشاهده میکنیم نیاز به گفتوگو داریم، معنایش این است که آن امر جاری برقرار نبوده و نیست.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با بیان اینکه بین لایههای مختلف جامعه و حکومت ما امر گفتوگو جاری نیست، یادآور شد: بین جامعه و حکومت بگو و مگو داریم، گفتوگو نداریم. هنگامی که از گفتوگوهای اجتماعی صحبت میکنیم؛ باید به این نکته توجه کنیم که گفتوگو یک امری دائمی و ناظر بر کنشها و واکنشهای جاری اجتماعی است و قصد و غرضمان گپ و گفت نیست. به طور مثال منِ نوعی بروم دفتر رئیس قوه قضائیه یکی من بگویم، یکی ایشان بگوید، موقعی که ایشان حرف میزند من گوش نمیدهم، موقعی من حرف میزنم ایشان گوش نمیکند دست آخر هم همان حرفهایی که از اول قبول داشتیم مجددا تکرار کنیم، این گفتوگو نیست. گفتوگوی اجتماعی ناظر به یک امر جاری و مستمر است و فرهنگ، سازوکار و مکانیزم میخواهد.
وی تاکید کرد: ما برای گفتوگوی اجتماعی سازوکار و مکانیزم داریم و ساختار نداریم از سوی دیگر هم این ماشین گفتوگو نه ورودی دارد نه خروجی. ما در امر قانون گذاری و در امر تعریف ساختارهای حقوقی نظام؛ در نظام سیاسی و اجتماعی ماشین گفتوگو را تعبیه نکردهایم و فقط هنگامی که به بحران میرسیم به این فکر میکنیم که اینهایی در خیابان داد میزنند را مثلا میتوانیم ببریم به پارک لاله و به آنها بگویم حرفهایتان را روی کاغذ بنویسید و قطعنامه بخوانید؛ این شد گفتوگو!؟ یا به رئیسجمهور حرفهایتان را بزنید. یا آقای رئیس قوه قضائیه هفتهای یک بار دیدار مردمی دارد آنجا عریضه بدهید به ایشان که مشکلاتتان را حل کند، اینها خوب است نمیگویم بد است چراکه تکریم ارباب رجوع و شنیدن حرف مردم باید جزو وظایف روزمره مسئولان باشد. اما آن چیزی که ما از آن حرف میزنیم و گفتوگوی اجتماعی است، مانند قانونگذاری است؛ قانونگذاری یک امر حیاتی برای اداره یک جامعه است. برایش سازوکار تعبیه کردهایم و گفتهایم مجلس شورای اسلامی تنها نهاد قانونگذاری در کشور است و طبق مکانیزمی که دارد، هم باید این کار را انجام دهد. آیا ما نهادی به نام «نهاد گفتوگو» را ضروری میدانیم که برایش ساختار موثر تعریف کنیم؟
شریعتی خاطرنشان کرد: در همه دنیا نهادهای مدنی اعم از NGO، سازمانهای مردم نهاد و سمنها تا احزاب سیاسی، سندیکاهای شغلی و اتحادیههای صنفی نهادهای گفتوگو هستند. رئیس قوه قضائیه و رئیسجمهور موظف هستند برای تقویت نهادهای گفتوگو که همین نهادهای مدنیاند، نهادهایی که حرف مردم را میگیرند و به حکومت میزنند و گفتوگو به طور مستمر در آنها اتفاق میافتد را به رسمیت بشناسند، تقویت کنند و به آنها اهمیت و نقشی در اداره کشور بدهند اما نهادهای گفتوگو در کشور ما هیچ جایگاه و اعتبار رسمی از منظر حکومت ندارند.
وی افزود: به محض اینکه نهادهای گفتوگو سخنگوی بخشی از جامعه میشوند، منحل میشوند! یعنی تا وقتی که صدایی از آنها در نمیآید کاری ندارند اما به محض اینکه بخشی از جامعه به این نهادها نمایندگی میدهند تا مطالبشان را بیان کنند، حکومت آنها را منحل میکند. احزاب ما هنگامی که قدرتمند میشوند و یک پایگاه اجتماعی پیدا میکنند و نمایندگی از اقشار جامعه میگیرند، بلافاصله با آنها برخورد میشود و به آنها میگویند شما در امنیت کشور اخلال به وجود میآورید.
این فعال سیاسی یادآور شد: جبهه مشارکت ایران اسلامی به عنوان بزرگترین حزب ایران را منحل کردند. نهاد گفتوگو را حذف کردهاند و بعد صحبت از گفتوگو میکنند! با چه کسی میخواهند گفتوگو کنند؟ با ارباب رجوع؟ البته که این کار خوب و جزو وظایفشان است. اصلا تشیکلات قوه قضائیه و نهاد ریاست جمهوری باید دستگاه مراجعات مردمی داشته باشند تا مشکلاتی که مردم نمیتوانند در دستگاهها و نهادها حل کنند، به آنجا ببرند و بگویند به طور ویژه رئیس جمهور یا رئیس قوه قضائیه آنها را حل کنند ولی این گفتوگو نیست صرفا تکریم ارباب رجوع و وظیفه است.
وی گفت: نهاد گفتوگو باید تقویت شود و جایگاه پیدا کند و به محض اینکه از سوی اقشار جامعه نمایندگی پیدا میکند حکومت نیاید آن را به عنوان رقیب خودش از صحنه بیرون، منحل و یا حذف کند و بعد بگوید من مدعی گفتوگو هستم. گفتوگوی سیاسی، اجتماعی و گفتوگو در این سطحی که در حال حاضر بین ما موضوعیت دارد، مستلزم تقویت، جایگاه دادن، اعتبار دادن و وزن دادن در تصمیمسازیها و تصمیمسازی به نهادهای گفتوگو است.
منبع:ایلنا