به گزارش
مردم سالاری آنلاین، اعتراضات سراسری در ایران بعد از درگذشت مهسا امینی در تاریخ ۲۵ شهريور ۱۴۰۱ همچنان ادامه دارد و اگرچه در برخی شهرها کمرنگ شده، اما واقعیت این است که خواستهها و مطالبات مردم پایان نیافته است و در صورت پایان اعتراضات خیابانی، این مطالبات همچنان ادامه دارد. با پروانه سلحشوری نماینده پیشین مجلس ایران و عضو فراکسیون زنان گفتوگو کردیم تا تحلیل شرایط از زبان او بیان شود. سلحشوری معتقد است اگر حاکمیت تن به خواسته مردم دهد، به معنای عقبنشینی نخواهد بود و یک انتخاب عقلانی است که کشور را از مخاطره جدی نجات میدهد. متن گفتوگوی کامل سلحشوری با رویداد۲۴ را در ادامه بخوانید.
پروانه سلحشوری میگوید: اعتراضات و جنبشهایی در سالهای قبل هم رخ داده است اما در حال حاضر شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور آنقدر آشفته است که باعث شده جرقهها نقش تعیینکنندهای داشته باشند؛ مثل اتفاقی که برای مهسا امینی رخ داد و آشکار شد. اکنون بسیاری فکر میکنند ممکن است برای دختران دیگری این اتفاق رخ داده باشد.
او میگوید: خود پلیس گفته ما روزانه دهها دختر را به مراکز مربوطه میبریم تا آموزش ببینند. خب این برخوردها تحقیر و ترس را برای دختران به همراه دارد و باعث میشود شخصیت افراد دیگر مانند قبل نباشد و آثار روانی آن تا سالها در ذهن افراد میماند. ماجرای مهسا ماجرایی است که روزانه برای بسیاری از دختران ما رخ میدهد و متاسفانه میخواهند هر آنچه که خودشان میپسندند را به دیگران تحمیل کنند. این اتفاق به معنای انقیاد نیمی از جامعه است.
سلحشوری با بیان اینکه اعتراضات مردمی نشانه نارضایتی است، خاطرنشان کرد: نارضایتی در جامعه فعلی گسترده شده و منحصر به یک فرد یا یک صنف نیست. اکنون همه معترض هستند. از آنجایی که سیستم نیز با مشکلاتی دست به گریبان است، مردم هم آن را به چالش کشیدهاند.
او میگوید: در شرایط کنونی، معترضان سرکوب میشوند اما سرکوبها تا یک جایی جوابگو است چرا که از جایی به بعد هم نیروی سرکوبگر خسته میشود و هم ترس مردم میریزد و هر زمان این اتفاق رخ دهد، موازنه تغییر میکند.
سلحشوری میگوید: ایران یک جامعه جنبشی دارد. در ۱۲۰ سال گذشته دو انقلاب مشروطه و ۵۷ را تجربه کردهایم. در کنار دو انقلاب، جنبشهای متعددی را هم داشتهایم مانند جنبش سبز یا جنبشهای معلمان یا کارگران که هر کدام از آنهادر صنف خود محدود باقی ماندند، اما زمانی هم وجود دارد که جنبشهای محدود به یکدیگر میپیوندند. طبیعتا وقتی گستردگی جنبش بیشتر میشود، اثر بخشی ان هم بیشتر میشود. در جنبش اخیر گروههای مختلفی از مردم و اصناف حضور دارند. نکته کلیدی در این جنبش علاوه بر زنانه بودن آن، مقابله با ترس هم شده است. ترسی بالاتر از این نیست که فردی فرزندش را از دست بدهد. وقتی فرزندش به راحتی از دست برود دیگر از چه چیزی میخواهد ترس داشته باشد. این فروریختگی ترس باعث دوام یک جنبش میشود. اعتراضات ۱۴۰۱ هم با پیشگامی زنان است و شعار اصلی آن هم حول محور زن است.
سلحشوری با بیان اینکه در گذشته نیز به حاکیمت بارها مشفقانه توصیه کرده بودم صدای مردم را بشنوند، گفت: مردم فرصت زیادی به حاکمیت دادند و البته امید زیادی برای تغییر داشتند تا وضعیت اقتصادی و معیشتی و همچنین خواستههای اجتماعی آنها محقق شود.
او میگوید: ایران اکنون از لحاظ سیاسی و اقتصادی منزوی است و همه اینها منجر به تحولات اخیر شده است و اگر حاکمیت تن به خواسته مردم دهد، به معنای عقبنشینی نخواهد بود بلکه یک انتخاب عقلانی است که کشور را از مخاطره جدی نجات میدهد.
سلحشوری میگوید: ماجرای خانم سپیده رشنو مقدمه اتفاقات اخیر بود. همه دیدند دو دختر با یکدیگر نزاع داشتند اما یک نفر خودش را حق مطلق میداند و به گونهای صحبت میکرد که هرکاری بخواهم با تو میکنم و در نهایت این سپیده رشنو بود که تحقیر و بازداشت شد و در تلویزیون اعتراف اجباری کرد. این اتفاق باعث سرخوردگی زنان شد که خشم این تحقیر و سرخوردگی را در مرگ مهسا امینی و اعتراضات پس از آن میبینیم.