به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،متن کامل این سخنان به شرح زیر میباشد؛
خدا را شاکریم که به یاری خدا و همت خواهران عزیز اولین همایش کمیته بانوان خانه احزاب ایران تشکیل میشود.
البته مسائل و مطالبات در حوزه زنان بسیار گسترده و متنوع میباشد و متاسفانه در کشور ما زنان در بسیاری موارد، تحقق مطالباتشان بر زمین مانده و مغفول واقع شده است. هر شهروندی دارای حقوقی است و این حقوق تعبیر به حقوق شهروندی میشود. این حقوق آنقدر مهماند که فصل سوم قانون اساسی کشورمان تحت عنوان حقوق ملت به این موضوع تعلق گرفته است. حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و...
از آنجا که نیمی از جمعیت کشورمان را زنان تشکیل دادهاند و آنان نیز باید از این حقوق برخوردار باشند بر خود لازم دیدم در مورد این حقوق سخنانی هرچند کوتاه با شما گرامیان داشته باشم.
متاسفانه در حال حاضر و پس از گذشت 43 سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی شاهدیم که بسیاری از حقوق شهروندی زنان در معرض تضییع است که کنشگران سیاسی و احزاب باید به این موضوع به طور ویژه بپردازند و اساسا زمینه گردهمایی ما هم همین مباحث است.
به حقوق شهروندی زنان از حقوقی که در داخل خانه و خانواده دارند تا حقوقی که باید در بطن جامعه داشته باشند برخلاف توصیههای اسلام، سیره رسولالله و امامان معصوم، تاکیدات بنیانگذار فقید و رهبر گرانقدر انقلاب اسلامی متاسفانه توجه کافی نمیشود. حق زنان است که به عنوان یک شهروند نقش موثری در خانه و جامعه ایفا کنند و همه میدانند که این پتانسیل را دارند اما در این مسیر ما با یکسری موانع و محدودیت مواجه هستیم که متاسفانه کم هم نیستند. به عنوان مثال:
یک- بحث سلامت جسمی و روانی زنان که بسیار مهم است و متاسفانه در این خصوص ما با خطرات زیادی مواجه هستیم اما برنامه مدونی در حوزه سلامت زنان وجود ندارد و زنان زیادی از بیمههای درمانی برخوردار نیستند. همانطور که معاون محترم ریاست جمهوری سرکار خانم خزعلی به تازگی فرمودند ما با زنان بد سرپرست، سرپرست خانوار و زنانی که دچار آسیبهای اجتماعی زیادی هستند، مواجهیم و این وضع نگرانکننده میباشد.
دو- از نظر اجتماعی هم زنان به نسبت با مردان از حقوق به مراتب کمتری برخوردارند و در بعضی مباحث هم میتوان گفت حقشان مخدوش شده است. از عدم دسترسی به مکانهای ورزشی و فرهنگی گرفته تا میزان کم دسترسی به منابع ثروت و میدانید که عموما زنان فاقد شغل هستند و یا مشاغل فرعی و فصلی دارند و از بیمههای اجتماعی در سطح گستردهای محرومند.
از طرفی متاسفانه وضعیت ورزشگاههای ما و ممانعت از حضور زنان را داریم که اخیرا هم متاسفانه اتفاقات ناخوشایندی در این خصوص رقم خورد.
سه- از نظر حقوق مدنی و سیاسی، کنشگری فعال در این عرصه، عضویت در احزاب و حق انتخاب کردن و حق انتخاب شدن که متاسفانه زنان به مراتب در شرایط ناعادلانهای نسبت به مردان قرار دارند که بخش بزرگی از آن به فرهنگسازی عمومی و حاکمیتی باز میگردد که بایستی در این خصوص قانون اساسی و رهنمودهای بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران و مقام رهبری مد نظر قرار گیرد و مشارکت زنان در عرصههای مدنی و سیاسی تقویت شود. مثلا: سهمیه مشخصی از لیستهای انتخاباتی به زنان اختصاص داده شود.
نکته مهم و اساسی که اینجا علاقه دارم با شما در میان بگذارم این است که:
برای اینکه زنان یک کشور به توسعه متوازن و همهجانبه از منظر اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و قضایی برسند بایستی در توسعه سیاسی پیشرفت داشته باشند و حضورشان در عرصه تصمیمگیری پررنگ باشد. و البته که برای پیشرفت توسعه سیاسی باید شرایط مشارکت سیاسی فراهم شود. مشارکت سیاسی زنان از دو جنبه اهمیت دارد:
یک- توانمندی زنان در عرصههای مختلف علمی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و...
دو- حضور بیش از پیش زنان در جامعه در عرصه تصمیمگیری و فراهم کردن فرصت برای شکوفایی آنها
برای مثال بعد از گذشت 43 سال از انقلاب شکوهمند اسلامی مشارکت سیاسی زنان نسبت به ابتدای انقلاب گویا در حالت انفعال قرار گرفته است در حالی که در عرصه انقلاب و جنگ بسیار فعالانه بود. کما اینکه مثلا میدانیم از 290 نماینده مجلس، بیشترین تعداد زنان نماینده که توانستند به مجلس راه یابند تنها 17 نفر در دور دهم مجلس شورای اسلامی بودند!
مهمترین موانع برای مشارکت سیاسی زنان شکاف جنسیتی است و گویا مردان با سیستم مردانهای که در نهادهای مختلف از جمله احزاب ساختهاند، اینکه زنان در مسائل سیاسی شرکت کنند را برنمیتابند و از طرفی زنان نیز متاسفانه تشکیلات آنچنان منجسمی ندارند. در واقع امکانش را پیدا نکردهاند. مثلا در کشورهای همسایه مثل عراق، افغانستان و... در سالهایی دیده شد که تبعیض جنسیتی مثبت را به کار گرفتند و یک سهم مشخصی از لیستهای انتخاباتی به زنان اختصاص داده شد. اما در کشور ما با وجود فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی به این مهم توجه نشده است.
از طرفی بعد از 43 سال از پیروزی انقلاب ما هنوز یک تشکل دولتی فراگیر و فعال در حوزه زنان و خانواده نداریم و معاونت امور زنان و خانواده صرفا به عنوان یک نهاد بالادستی با ضریب نفوذ بسیار کم ملی فعالیت میکند، از همینرو بسیاری از مطالبات زنان بدون متولی است. شکلگیری وزارت زنان شاید چاره کار باشد. این مساله تقریبا 5 سال پیش از سوی کمیته زنان حزب مردمسالاری به مجلس دهم پیشنهاد گردید که جامعه زنان به این وزارتخانه احتیاج دارد اما صدایمان به جایی نرسید.
اگر بخواهیم بستر تحقق این مطالبات را بررسی کنیم شاید بهترین بستر، از راه توسعه سیاسی احزاب شکل بگیرد. نیک میدانیم کشور باید به سوی توسعه سیاسی و احزاب قدرتمند پیش برود و زنان باید از این فرصت استفاده کنند و با فعالیت در احزاب مختلف راه را برای مشارکت سیاسی خود باز نمایند. چنانچه زنان به احزاب سیاسی بپیوندند خواه ناخواه جایگاه خود را پیدا میکنند، شناخته میشوند و بهتر میتوانند مشارکت سیاسی داشته باشند. در کشورهای توسعه یافته سرنوشت سیاسی جامعه را احزاب قدرتمند مشخص میکند، احزاب قدرتمند در حوزه مسائل زنان برنامه دارند. زنان در این احزاب برای شرکت در انتخابات تلاش میکنند تا رشد سیاسی داشته باشند و اینگونه به مراکز تصمیمگیری راه مییابند و در تمام زمینهها در سرنوشت خود دخالت میکنند. امید به آنکه ما نیز در کشور عزیزمان ایران، راه توسعه سیاسی را خصوصا در حوزه زنان بپیماییم.