لیگ MLS از زمان تاسیس در سال ۱۹۹۳ توانسته تعدادی از مشهورترین چهرههای فوتبال را به خود جذب کند. از برندگان لیگ قهرمانان گرفته تا جامجهانی، چندین چهره افسانهای بخشهایی از دوران حرفهای خود را در آمریکای شمالی گذراندند و جذابیت جهانی و مشروعیت بسیاری را به این لیگِ در حال رشد اضافه کردند. ما همچنان شاهد آمدن سوپراستارهای جهانی و همچنین بازگشت قهرمانان بومی به این لیگ هستیم.
با در نظر گرفتن همه این موارد، نشریه «گل» نگاهی به مهمترین خریدهای تاریخ MLS میاندازد.
دیوید بکام
مردی که همه چیز را تغییر داد. بدون بکام قانون خارج از سقف برای بازیکنی وجود نداشت و اگر این قانون نبود این فهرست هم کامل نمیشد. تصمیم اسطوره انگلیسی برای پیوستن به لسآنجلس گلکسی فوتبال آمریکا را برای همیشه تغییر داد و با مالکیت اینترمیامی هنوز هم یکی از چهرههای کلیدی MLS امروز است. بکام در طول دوران حضورش در MLS، دو جام MLS و دو جایزه ویژه هواداران برنده شد و پولهای زیادی برای خودش و لیگ بدست آورد و شاید مهمتر از همه میراث خودش را گستردهتر کرد و تبدیل به پیشگامی برای قدرت ستارهها در عصر جدید در فوتبال آمریکا شد.
فرانک لمپارد
اگرچه دورانش در MLS هرگز طبق برنامه پیش نرفت، اما ورود لمپارد به نیویورک معامله بزرگی بود. دوران حرفهای هافبک سابق چلسی در MLS به دلیل مصدومیت از مسیر خارج شد، اما او همچنان در طول مدت حضورش در این باشگاه به تیم نیویورک قدرت ستارهای زیادی داد. او در طول دو فصل حضورش در آن لیگ تنها ۳۱ مرتبه بازی کرد و در این ۳۱ بازی ۱۵ گل به ثمر رساند.
استیون جرارد
بیشتر مردم ترجیح میدهند جرارد را به عنوان یک مرد تک باشگاهی به یاد بیاورند، به دلیل ارتباطش با لیورپول. با این حال، اسطوره انگلیس دوران حرفهای خود را با پوشیدن لباس سفید گلکسی به پایان رساند، نه قرمز لیورپول. جرارد راه بکام را دنبال کرد تا به گلکسی بپیوندد، اما قلب او هرگز به طور کامل راضی نبود و با سفر و گرما دست و پنجه نرم میکرد. با این حال قبل از اینکه خداحافظی کند از زمان خود به دور از چشمهای مردم در هالیوود لذت میبرد.
زلاتان ایبراهیموویچ
چه چیزی در مورد زلاتان برای گفتن وجود دارد که این مرد قبلاً در مورد خودش نگفته باشد؟ او که خود را «شیر» میداند برای تغییر بازی به MLS آمد و زمان کمی را برای انجام این کار تلف کرد. اولین بازی معروف او در الترافیکو در قالب افسانهها بود و او در طول مدت حضورش در لسآنجلس بر روی آن افسانه تکیه کرد. او جامی با گلکسی کسب نکرد، اما تیترهای زیادی به خود اختصاص داد. ستاره سوئدی گلهای زیادی به ثمر رساند، خاطرات زیادی خلق کرد و در طول دوران حضورش به عنوان یک ستاره هالیوودی، چیزهای عجیبی گفت. هنگامی که او MLS را برای بازگشت به باشگاه رؤیایی خود میلان ترک کرد، یک پیام ساده دریافت کرد: «خوش آمدید».
کاکا
زمانی که کاکا با اورلاندو سیتی به MLS رسید، مقداری از آن سرعت جادوییاش را که باعث میشد بهترین دفاع اروپا را در هم بپیچد، از دست داده بود. برنده توپ طلا در فلوریدا خداحافظی کرد و در سه فصل حضور خود در MLS موفق به زدن ۲۵ گل شد. و طرفداران MLS خود را خوششانس میدانند که یکی از بزرگترین بازیکنان برزیل قبل از پایان دادن دوران حرفهای خود به لیگ آنها رونق داد.
تیری آنری
آنری که شاید بهترین بازیکن تاریخ لیگ برتر باشد، از ورود به MLS دچار تردید نشد. آنری توسط نیویورک ردبولز آورده شد تا جاذبه استادیوم جدیدشان باشد و انتظارات را به خوبی برآورده کرد. آنری در دوران حضور خود در ایالت، با هر بازی مانند فینال لیگ قهرمانان اروپا برخورد میکرد، نگرشی که او را برای آنهایی که لیگ را دنبال کردند بسیار محبوب کرد. او سطح جدیدی از حرفهای بودن را به لیگ آمریکا آورد. و بله، آنری گلهای زیادی هم در این لیگ به ثمر رساند؛ دقیقتر بگوییم مجموعاً ۵۲ گل.
دیدیه دروگبا
دروگبا پس از گذراندن سالها تسلط با چلسی بر لیگ برتر، در چین، ترکیه و در نهایت آمریکای شمالی توقف کرد تا به دوران حرفهای خود پایان دهد. دروگبا در مونترال ایمپکت درخشید و در یک فصل و نیم حضورش در کانادا ۲۳ گل به ثمر رساند. دروگبا در نهایت بخشی از مالکیت تیم فونیکس رایزینگ در USL را از آن خود کرد و قبل از بازنشستگی در لیگهای پایینتر ایالات متحده بازی کرد.
باستین شوایناشتایگر
یکی از بهترین هافبکهای تمام دورانها. ستاره آلمانی به تیم شیکاگو فایر که روزهای سختی را میگذراند، نیرویی تازه بخشید. او به طور کامل قادر به انجام این کار در زمین نبود، اگرچه به باشگاه کمک کرد تا به پلیآف بازگردد، اما مطمئناً در دوران حضورش در شیکاگو به فرهنگ باشگاه کمک کرد. شواینی در سه سال حضورش در پست هافبک و مدافع میانی، سطح باشگاه را بالا برد و خدمت شایانی به آنها کرد.
وین رونی
سخت است بگوییم چه کسی از دوران حضور رونی در MLS سود بیشتری برده است: مهاجم، باشگاه یا خود لیگ. به نظر میرسد رونی پس از سالها حضور در زیر ذرهبین رسانههای انگلیسی، از این فرصت برای امتحان چیزی متفاوت استفاده کرد. او از گمنامی بیشتری در پایتخت ایالات متحده لذت برد. رونی دوران حرفهای خود در MLS را با ۲۵ گل در ۵۲ بازی به پایان رساند، اما در طول اقامت کوتاه خود اثری ماندگار از خود بر جای گذاشت.
داوید ویا
با ورود آنها به MLS، نیویورک با سه خرید بزرگ به اوج رفت. از بین این سه نفر، ویا بهترین بود. فرانک لمپارد و آندرهآ پیرلو هرگز واقعاً به زندگی در MLS عادت نکردند، اما ویا نه. ویا بعد از حضور در فینال لیگ قهرمانان اروپا با اتلتیکو مادرید به این لیگ پیوست و تا زمانی که به ژاپن برود ذرهای افول نداشت. او در ۱۲۶ بازی ۸۰ گل به ثمر رساند و حتی سه سال بعد از آخرین بازی ملیاش، در سال ۲۰۱۷ به تیم ملی اسپانیا دعوت شد. این نشان میدهد که ویا چقدر در زمین خوب بود و چهره واقعی باشگاهش بود، و آن دو بازیکن هرگز به اندازه او ندرخشیدند.
آندرهآ پیرلو
آخرین عضو سهگانه معروف نیویورک، دوران پیرلو در MLS بیشتر مانند لمپارد بود تا ویا. استاد ایتالیایی با سرعت، آمادگی جسمانی و شرایط MLS مشکل داشت و هرگز آنطور که باید در نیویورک ندرخشید. با این حال، او اولین بازیکن MLS در تاریخ است که در اولین فصل حضورش در این باشگاه نامزد تیم منتخاب FIFPro شد و به ما نشان داد که در زمان انتقال چقدر خوب بود.
گرت بیل
تصور میشد که گرت بیل میتواند با نزدیک شدن به پایان دوران حضورش در رئال مادرید که سه قهرمانی لالیگا و پنج قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را به همراه داشت، بازنشسته شود. اما او هنوز چیزهای زیادی برای ارائه دارد. او اکنون آماده است تا مجموعه مهارتهای قابل توجه خود را به ایالات متحده ببرد و توانایی درخشیدن در شهر فرشتگان و MLS را دارد.
جورجو کیلینی
لسآنجلس افسی یکی از بهترین مدافعان این نسل را به MLS آورده و این کار را هم با یک معامله نسبتاً ارزان انجام داده است. یک بار قهرمان یورو و یک بار قهرمان سری آ شده، و بازیکنان کمی میتوانند به گرد پای او برسند. کیلینی به عنوان یکی از بهترین بازیکنان، نه فقط مدافعان، به میدان میآید.