جاده دهدشت،بهبهان استان کهگیلویه و بویراحمد، در کمتر از سه سال، جان سه برادر را در تصادف گرفت. خرابی جاده در کنار عدم دید راننده و نبود روشنایی کافی، این جاده را به قتلگاه جوانان روستاهای اطراف بدل کرده است.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین-به صورت کلی،کیفیت جادهها در شهرها شهرستانها، بسیار نامناسبتر از کلان شهرهاست. این جادهها برای سالهای زیادی در راستای بهبود کیفیت، افزایش معابر و رفع نقاط کور حادثهخیز تغییری به خود ندیدهاند. به عنوان مثال، جادههای موجود در شهرستانهای استان فارس و کهگیلویه و بویر احمد که در زمره استانهای محروم است، قدیمی و فاقد زیر ساختاند و عمر مفید خود را از دست داده اند. اغلب تصادفاتی که در این شهرستانها رخ داده و منجر به مرگ میشود در جادههای روستایی و جادههای رخ به رخ اتفاق میافتد، در حالی که اگر جاده به شکل یک طرفه و یا بزرگراه و آزادراه باشد، آمار تصادفات جادهای به شکل چشمگیری کاهش مییابد. کم عرض بودن جاده، خرابی رویه آسفالتی، ترکإهای طولی و عرضی عمیق، فقدان خطکشی و تابلو علائم به اندازه نیاز، عدم روشنایی کافی، نداشتن حفاظ و علامتهای هشدار دهنده و همچنن وجود نقاط کوری که دید راننده را با مشکل میکند از دیگر ویژگیها و مشکلات جادههای استان است که هر ساله افراد زیادی را به کام مرگ میکشاند.
مطالبه راه ایمن و وعدههای سرخرمن مسئولین
وجود نقاط حادثهخیز در جادهها که به نظر میآید عزمی برای ایمنسازی آنها وجود ندارد، عامل مهمی در وقوع تصادف جاده است؛ به عنوان مثال تنها در محورهای شهرستانهای کوچک ممسنی و رستم، بیش از 12 نقطه حادثه خیزِ شناسنامهدار وجود دارد یعنی تصادفات رخ داده در این نقاط هرساله ثبت و رصد میشود و ایمنسازی و آشکارسازی آنها یکی از مطالبات اصلی مردم و در زمره وعدههای همیشگی نمایندههای مجلس است؛ گذر زمان در طول نزدیک به بیست سال اما نشان داده که ارادهای برای حل این مشکل وجود ندارد. به عنوان مثال، در محور شیراز- نورابادممسنی، نقطه حادثه خیز بسیار خطرناکی به نام «تنگ بُل حیات» وجود دارد که همواره و همیشه قربانی میدهد، نزدیک به 5 سال است که راهداری منطقه مشغول ساخت جادهای برای ایمنسازی این نقطه است اما به رغم وعدهای که به مردم داده شد، در نوروز 1401 نیز این جاده به بهرهبرداری نرسید و بازهم قربانی گرفت.
عمر مفید جاده تنها 4 ماه است!
فردی که بیش از سی سال در پلیس راهنمایی و رانندگی استان فارس و شهرستان ممسنی مشغول به کار است در خصوص کیفیت جاده در این استان میگوید:«ساخت جاده از حیث طراحی و به ویژه استفاده از مصالح در تهیه آسفالت فاجعه بار است، عمر مفید روکش و زیر ساخت اغلب جادهها به 6 ماه نمیرسد! یعنی تنها چهار ماه پس از تحمل بار ترافیک، آسفالت دچار پستی و بلندی، چاله و دست انداز میشود، رانندهای حتی تصور نمیکند در چنین جادهای دست انداز و ناهمواریهای خطرآفرین وجود داشته باشد، دچار انحراف به چاپ راست شده، یا خود از جاده خارج میشود یا با ماشین کناری برخورد میکند، وضعیت آسفالت جاده های شهرستان تا این اندازه وخیم است چون هیچ نظارتی بر کار پیمان کار وجود ندارد و هدف پیمان کاران این است که کار را در کمترین زمان و با صرف کمترین هزینه تحویل دهند. به عنوان مثال سال گذشته در پروژه روکش آسفالت جاده «بوان» پیمان کار حتی یک سطل قیر مصرف نکرده و به جای آن روغن سوخته را با ماسه قاطی و حل کرده و در ساخت آسفالت استفاده کرده بود، تنها یک ماه پس از اتمام کار در همه جای جاده «بوان» دست اندازی ها و شکاف های ایجاد شد. پیمان کار که درکی از منافع ملی و مردم نداردف ناظر هم با پول و رشوه راضی می شود.»
نوع مصالح مصرفی و کیفیت آن در رویه آسفالتی یکی از مهمترین دلایل خرابی جادههاست، دمای آسفالت در هنگام بخش در محل حداقل باید 130 درجه حرارت باشد تا چسپندگی بین دانه و قیر ایجاد شود، در کشور اما به دلیل فقدان تجهیزات پیشرفته راهسازی، آسفالت هنگام بخش دارای این دمای استاندارد نیست، یا قیر مصرفی هم فاقد کیفیت است و هم تناسبی با آب و هوا و خاک منطقه ندارد، زیرا مرحله مهم نمونه برداری اغلب مورد اهمال و بی توجه پیمان کار، ناظر و مسئولین راهداری قرار میگیرد و اغلب هم پیمانکاران حتی از به کاربردن همین قیر بی کیفیت نیز سربازمی زنند. مساله دیگری که آسفالت را تا این اندازه بیکیفیت کرده این است که دولت یا شرکت خصوصی مسئول، دغدغه جدید برای آسفالت و جاده با کیفیت ندارد به همین دلیل اعتبار روسازی آسفالت را زمانی اختصاص میدهد که زمان و شرایط کافی برای روکش آسفالت وجود ندارد- یا فصل زمستان و بارش باران است یا بار ترافیک در مدت زمان کوتاهی بر آسفالت تازه ساز و البته بی کیفیت تحمیل و روکش دچار خرابی میشود. در نتیجه ی عدم تراکم لایههای زیرین آسفالت، مقاوم پایین، ترک و فرخوردگی آسفالت، دست انداز و .... جادههای کشور خاصه شهرستانها به بستری برای وقوع تصادفات دردناک و داغدار شدن هزاران خانواده ایرانی بدل شده است.
مرضیه حسینی