سيستان و بلوچستان استاني وسيع با رشد جمعيتي بيشتر از ديگر استان ها، سرزميني چهار فصل و به عبارتي ديگر ايراني كوچك، اما محروم و فقير است و در بيشتر شاخص هاي اقتصادي، بهداشتي، آموزشي و … با كشور فاصله زياد و معناداري دارد. كاري به ديگر شاخص هاي توسعه و علت عقب ماندگي اين استان ندارم، به مناسبت سفر وزير اموزش و پرورش به استان، مي خواهم گذري مختصر و كوتاه به آموزش و پرورش بزنم، كه اساس توسعه همه جانبه است
استان سيستان و بلوچستان بخاطر فقر و محروميتي كه دارد معمولا از اولين مقصدهاي دولتمردان حداقل بعد از انقلاب بوده است. سفرهايي كه به قصد ديدن محروميت و محروميت زدائي بوده و جناح هاي سياسي، اميد و وعده و شعارهاي زيادي دادند، اما محروميت و فقر همچنان پابرجاست و رفتني نيست!
هدف یادداشت گذری کوتاه به مشکلات آموزشی استاد به بهانه سفر وزیر آموزش و پرورش است. چرا آموزش و پرورش سيستان و بلوچستان بعد از انقلاب هميشه تقريبا در كيفيت آموزشي جايگاهي جز رتبه آخر را نداشته است ؟! به جز دو سال كه در جايگاه يكي به اخر قرار گرفته است، و در شاخص هاي ديگري مانند؛ كمبود معلم و نيروي انساني، كمبود امكانات و فضاي اموزشي، بازمانده و از تحصيل و ترك تحصيل و كودكان كار و … رتبه اول را در كشور دارد؟! چرا در استاني با اين مشكلات و تفاوت هاي معنا دار با همه كشور، شنيده هايي از وجود فساد در نوسازي و تجهيز مدارس و اعتبارات جذب دانش اموزان بازمانده از تحصيل گاهي هم رسانه اي مي شود و …؟! ايا آموزش و پرورش استان از شايسته سالاري فاصله گرفته است و تحت تاثير بي عدالتي و تبعييض آموزشي، مسائل سياسي و جناحي، قومي و مذهبي در حال قرباني شدن است؟ آيا گزينش معلم، مديريت آموزش و پرورش، از مديريت مدرسه تا بالاترين سطح هم تحت تاثير همين مسائل است و نظام تعليم و تربيت استان از حق داشتن مديران شايسته، برنامه ريز و با نگاهي فراقومي و فراجناحي و … هم محروم شده است؟! آيا رشد زیاد دانش آموز ريشه اصلي این مشكلات است يا بي برنامگي آموزش و پرورش و كمبود اعتبارات و بي عدالتي؟!
كاش وزير در جلسات خود از مسولان مي خواست شاخص هاي مهم آموزش و پرورش را روي ميز بگذارند و بصورت مستند و با آمار و اطلاعات درست تجزيه و تحليل كنند تا شايد حداقل اين سفر با سفرهاي وزراي گذشته تفاوت مي داشت و اميدي براي تغيير و تحول اساسي در آموزش و پرورش مي بود.
وزير محترم! در زماني كه جامعه فرهنگيان هر هفته بخاطر بي عدالتي و تبعييض در جلوي اداره اموزش و پرورش، سازمان برنامه و بودجه، و مجلس شوراي اسلامي تجمع مي كنند و در اين استان نه از تجمع خبري هست و نه حتي يك معلم را با پلاكاردي اعتراضي نمي بينيد، دليل بر اين نيست كه اينجا همه چيز گل و بلبل است و معلم و دانش اموز و آموزش و پرورش بي مشكل است! گاهي مشكلات ان قدر زياد است كه توان و مجالي براي بيان آن نمي ماند. وزير محترم! اينجا سرزمين حمیدرضا گنگوذهی همان معلم فداكار است، معلمی خريد خدمتي كه بعد از مرگ او بود که وزير تازه فهمید كه شش ماه در دورترين نقطه صفر مرزي بدون يك ريال حقوق تدريس و براي نجات دانش آموران زير ديوار سست فقر و محروميت و دير رسيدن به مركز درماني جان داده است! وزير هم بر مزارش آمد، اما نوشدارو بعد از مرگ سهراب بود و هنوز صدها معلم خريد خدمت وضعي بهتر از ان زمان ندارند!
وزير محترم، سفرتان به سيستان و بلوچستان، نماد فقر و محروميت در ايران قابل تقدير است، اما تا كي حداقل اين محروميت در نظام تعليم و تربيت بايد ادامه داشته باشد و وزير از آن بي خبر باشد؟! وزير محترم! روزي بايد واقعيت هاي اموزش و پرورش را از نزديك ديد، نه اينكه پشت درب هاي بسته شنيد. وزير محترم! اميد است روزي ايجاد تغيير و تحول اساسي و درست در آموز و پرورش ايران و خاصه در سيستان و بلوچستان هم جزو رزومه شما شود!
*معلم آموزش و پرورش