سيد محمودرضا سجادی، سفير ايران در روسيه در سخناني در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه درباره جایگاه روسیه در سیاست خارجی ایران، با اشاره به تمایز سیاست روسیه و غرب در قبال برنامه هستهيی ایران گفت: غربیها نسبت به نبود رویکرد نظامی جمهوری اسلامی در مساله هستهيی از یک سو و توجه و تمرکز ایران بر جنبه تکنولوژیکی هستهيی و جایگاه آن در منافع ملی ایران از سوي ديگر آگاه هستند.
او با اشاره به اين كه غربیها نميخواهند مساله هستهيی ایران حل شود، ادامه داد: تلاش آنها بیشتر در راستای ارعاب و تحت فشار قرار دادن ایران از طریق تحریمهاست و غرب تمايل دارد در ایفای نقش روسیه در حل مساله هستهيی ایران به حداقل برساند كه در این راستا ميتوان به استقبال نكردن غرب از طرح گام به گام ارائه شده از سوی سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه اشاره کرد.
سجادي اضافه كرد: روسیه به دلیل همسایگی با ایران و تحت تأثیر تبلیغات صورت گرفته توسط غرب و اسرايیل مبنی بر تهدیدآمیز بودن برنامه هستهيی ایران برای منطقه، از مساله هستهيی ایران به شدت احساس خطر امنیتی میکند.
در ادامه سفیر ایران در روسيه با اشاره به منافع روسیه در برنامه هستهيی ایران گفت: روسها در بحث توسعه انرژی هستهيی استراتژی بلند مدتی داشته و از تکنولوژی بالایی در این زمینه برخوردارند، خواهان گسترش تعامل خود با سایر کشورها در زمینه گسترش فنآوري هستهيی برای کسب منافع اقتصادی و به تبع آن حضور فعال سیاسی و فرهنگی در آن کشورها هستند. به عنوان نمونه میتوان به توافقات و قراردادهای امضاء شده میان روسیه و کشورهایی چون هند، ترکیه و چین اشاره کرد. راهاندازی و توسعه نیروگاههای هستهيی ایران نیز یکی از حوزه هایی است که روسیه تمایل دارد در آن فعالیت کند و زمینه حضور خود را از لحاظ سیاسی، فرهنگی و غیره افزایش دهد. از این رو، روسیه دارای این پتانسیل است که از نظر سوخت و جنبههای فنی و تکنولوژیکي ایران را پشتیبانی کند.
وي در بخش ديگري از اظهاراتش درباره مواضع غرب در برابر روابط تهران ـ مسكو تصريح كرد: غرب از تعاملات و پیوندهای دو کشور در زمینههای مختلف سیاسی، اقتصادی، استراتژیکی و به تبع آن امکان ایجاد مانع در جهت توسعه ناتو به شرق احساس نگرانی ميکند. به عبارت ديگر هدف این لابیهای ضدایرانی که از ابزار رسانه و ثروت برخوردارند و بخش قابل توجهی از ثروت روسیه نیز در اختیار لابي اسرايیل است، جلوگیری از همکاریهای استراتژیک دو کشور و به تبع آن مهیا شدن شرایط برای گسترش نفوذ غرب در مناطق قفقاز، آسیای مرکزی، خزر و افغانستان است.
سجادی درباره جایگاه روسیه در بحران سوریه با اشاره به دوستی دیرینه این دو کشور و ارتباطات قدیمی روسیه با حزب بعث سوریه اضافه كرد: ولادیمیر پوتین مقتدرانه خواهان احیای نقش روسیه در صحنه جهانی است و به سوریه به عنوان آخرین پایگاه خود در خاورمیانه مینگرد. اهمیت بندر طرطوس سوریه و ارتباطات دانشگاهی میان دو کشور از علائم این دوستي است.
وي با بيان اين كه تحلیلگران روسی بر این باورند که بحران سوریه خود پتانسیل جدایی قفقاز و آسیای مرکزی را از روسیه به دنبال دارد، ضمن این که روسها از حرکت سلفیها هم بسیار نگران هستند، خاطرنشان كرد: بر این اساس مقاومت روسها در مقابل غرب در بحران سوریه به دو دلیل عمده است، دلیل نخست به اهمیت این بحران از لحاظ امنیتی، استراتژیکی و ژئوپلتیکی برای این کشور بر میگردد به طوری که سقوط بشار اسد روسیه را از جنبههای مختلف با چالشی جدی مواجه خواهد کرد. دلیل دوم اعتماد نكردن روسیه به غرب با توجه تجربه لیبی مربوط میشود كه مانع از توافقش با غرب ميشود.
سجادي با اشاره به تحولات سوريه خاطرنشان كرد: اوایل تصور میشد در سوریه اتفاقی میافتد که در مصر افتاد. اما در واقع در این کشور بحث انقلاب مردمی نیست. بحران سوریه جریان اکثریتی نیست و جایگاه مردمی ندارد چراکه اگر قوتی داشت هیچ ارتش و پلیسی نمیتوانست در برابر مردم مقاومت کند.
سفير ايران در روسيه در ادامه با اشاره به دغدغه غرب در زمینه منافع و تهدیدات مشترک ایران و روسیه درباره مسائل منطقهيی، تشريح كرد: نخست، در "افغانستان" که از سه جنبه مبارزه با مواد مخدر، افراطگرایی و اقامت طولانی مدت آمریکا دو کشور دارای منافع مشترک هستند. دوم، آسیای مرکزی و قفقاز که دو کشور از لحاظ حضور پایگاه آمریکا و ناتو در منطقه، مساله انرژی و تخریب بازار ایران و روسیه، تجزیه اين كشور، حضور قوی اسرايیلیها، تضعیف مسلمانها در روسیه، بحث خزر و خروج بیگانگان، گسترش سلفیگری و وهابیت در قفقاز دارای منافع مشترک هستند.
او با اشاره به مسايل عراق از لحاظ خطر امنیتی حضور آمریکا در این کشور و علاقهمندی ایران و روسیه به کاهش نفوذ آمریکا در اين كشور، ادامه داد: روسيه و ايران از لحاظ حفظ نظام سوریه و حل مسالمتآمیز بحران اين كشور بر مبنای واقعیت های سیاسی ـ امنیتی منطقه دارای منافع مشترک هستند.
سفير ايران در روسيه درباره چشمانداز روابط روسیه و آمریکا گفت: دو نوع گرایش فکری در روسیه یعنی آتلانتیستها (غربگراها) و اوراسیاییها وجود دارد که از دو گروه افراطی و معتدل تشکیل میشوند. با توجه به ناسازگاریهای غرب در رابطه با سپر دفاع موشکی و پایان یافتن دوران اعتمادسازی میان دو کشور، پوتین به عنوان اوراسیاگرای معتدل با وجود اعتقاد به برقراری تعادل میان نگاه به غرب و شرق، در اوج بیاعتمادی موجود میان دو کشور خواستار اصلاح رفتار اشتباه غرب است.
وي درباره ارتباط میان چانهزنی در سپر دفاع موشکی با آمریکا و تحویل ندادن اس ـ ۳۰۰ به ایران، افزود: عقبنشینی روسیه در این امر به دلیل تحت فشار بودن توسط چهار جریان بینالمللی فوق و به خطر افتادن منافع این کشور است. همچنين شنیده ها حاکی است که روسها لغو قرارداد و تحویل اس ـ ۳۰۰ به ایران را منوط به حمله نكردن غرب به بوشهر کردهاند.
سفير ايران در مسكو ادامه داد: روسیه تلاش میکند تا به بازار تسلیحاتی دنیا دست پیدا کند. روسها هم در این جریان ضربه خوردهاند چرا که موشک را تولید کرده بودند. بنابراین اگر نمی خواستند آن را به ایران بدهند اصلا تولید نمیکردند.
در ادامه نشست، سجادي در پاسخ به سوالی درباره دلیل واقعی تأخیر طولانی مدت روسیه در ساخت و راهاندازی نیروگاه بوشهر تشريح کرد: درباره تاخیر در راهاندازی نیروگاه بوشهر سه نکته قابل توجه است. نخست، تفاوت تکنولوژی روسی با تکنولوژی غربی است. در ابتدای راهاندازی نیروگاه بوشهر، شرایط مشخص شده برای روسیه بر این مبنا بود که بایستی تکنولوژی و طرح خود را با سیستم و زیرساخت متفاوت موجود در نیروگاه بوشهر که آلمانی بود تطبیق دهند. همین موضوع سبب تأخیر يكي دو ساله در راهاندازی نیروگاه شد.
او ادامه داد: قطعا اگر ایران یک سفارش جدید و مستقل برای ساخت نیروگاه میداد بهتر بود. نکته دوم مربوط به وجود نداشتن تصمیم جدی در نهادهای داخلی ایران برای ساخت نیروگاه هستهيی در کشور از لحاظ به صرفه بودن یا نبودن ساخت نیروگاه هستهيی، با وجود امضاء قرارداد هستهيی با روسیه و صرف هزینههای کلان است. حتی در حال حاضر این موضوع در نهادهای داخلی وجود دارد. از نتایج این اختلاف میان تصمیمگیران پرداخت نكردن هزينه مالی به موقع به روسها بود که نقشی جدی در این تأخیر داشت.
سفير ايران در روسيه با بيان اين كه دليل سوم تأخیر طولانی مدت روسیه در ساخت و راهاندازی نیروگاه بوشهر تأثیر تحریمها بر راهاندازی نیروگاه باز میگردد، تصريح كرد: به طوری که در زمان مشخص شده برای راهاندازی نیروگاه، ایران در اوج تحریمها قرار داشت که این موضوع با توجه به این که قرار بود تمامی سیستمها و ابزار مورد نیاز نیروگاه غربی باشد، زمان راهاندازی نیروگاه را با تأخیر زیادی مواجه کرد. البته به موارد فوق بعضی از تأخيرات روسها را هم باید اضافه کرد که عمدتا مربوط به مسائل، تحولات داخلی و بينظميهاي پس از فروپاشي شوروي مربوط میشود.