ملا محسن فیض کاشانی از محققان، محدثان، مفسران و عارفان بزرگ شیعه بود که در تمام علوم اسلامی آثار گرانقدری را به رشته تحریر درآورد. او به علاوه دیوان اشعار حکیمانه اش، با اعتدال در اخبارگری و تکیه بر قرآن و سنت، معارف و آموزه های اسلامی را در آثار خویش ارایه کرد.
عرفای بزرگی چون غزالی، سنایی، مولوی و... عشق را موهبتی بزرگ از طرف معشوق ازل، در حق عاشقان می دانند و با وجود مجاهدت و ملازمت شریعت، بر کشش و جذبه به عنوان بهترین و نزدیک ترین راه وصول به معشوق پا می فشارند. در این میان عرفای بزرگ، نیز چون فیض کاشانی نیز با وجود علم به مشکلات و موانع بی شمار از جمله فراق، رنج و نظایر آنها و نیز با اعتقاد به سیر و سلوک عملی و انجام عبادات واجب، عشق را تنها دلیل و مرشد کامل خود برای رسیدن به پیشگاه ربویی دانسته است.(۱)
ملا محسن فیض کاشانی از عالمان بزرگ اسلامی سده یازدهم است که از محضر دانشمندان برجسته ای چون حکیم ملاصدرای شیرازی و محدث بحرانی، درس های معقول و منقول را فرا گرفت و خود با نبوغ فوق العاده و دانش فراوان در شاخه های علوم اسلامی جامعیت یافت و همین جامعیت او موجب شد تا بتواند میان فلسفه و دین، علوم عقلی و شرعی هماهنگی و هم بستگی به وجود آورد و ده ها اثر گران سنگ در زمینه تفسیر، حدیث، کلام، عرفان، فلسفه و اخلاق تألیف نماید. او با اعتدال در اخبارگری و تکیه بر قرآن و سنت، معارف و آموزه های اسلامی را در آثار خویش ارایه کرد.(۲)
شرح زندگی فیض کاشانی
ملا محسن فیض کاشانی در خانواده ای عالم پرور در کاشان چشم به جهان گشود. او در همان شهر به تحصیل علوم دینی ظاهری اشتغال داشت و تفسیر، حدیث، فقه و اصول دین و آنچه موقوف علیه آن بود از عربی و منطق را فرا گرفت. در ۲۰ سالگی برای تحصیل علوم متوجه اصفهان شد و در آنجا به خدمت جمعی از فضلا مشرف شد اما فردی را نیافت که از علم باطن خبری داشته باشد. علم ریاضی و غیره را در همانجا آموخت و چون شنید سید ماجد بحرانی در شیراز است، جهت فراگیری علم حدیث به شیراز رفت. در خدمت وی به سماع، قرائت و متعلقات آن پرداخت تا آنکه بطور کامل، بصیرتی در علم حلال و حرام و سایر احکام حاصل کرد و از تقلید دیگران مستغنی شد. پس به اصفهان رجوع کرد و به خدمت شیخ بهاء الدین محمد عاملی رسید و از او اجازه روایت حدیث گرفت، آنگاه به حجاز رفت و هشت سال نزد صدرا به تحصیل حکمت الهی و نیز انجام ریاضتهای شرعی و مجاهدتهای نفسانی پرداخت تا این که سرانجام روزنهای به عالم قدس و راهی به دنیای بی پایان علوم باطنی بر او گشوده شد. او به دامادی صدر الدین شیرازی مفتخر شد و از طرف صدرا لقب «فیض» را یافت.(۳)
ویژگی های شاخص فیض
آثار و نگاشتههای فیض کاشانی را افزون بر ۲۰۰ عنوان میدانند اما گروه دیگری از بزرگان آثار او را ۸۰ عنوان بر شمردهاند. فیض با تألیف کتاب وافی که یکی از آثار چهارگانه و جامع حدیث است که از مشاهیر امامان حدیث به شمار رفت و با تألیف مفاتیح الشرایع با اسلوبی نوین و جالب مورد توجه و اقبال علما و فقهای بزرگ قرار گرفت تا جایی که بر این کتاب ارجمند ۱۴ شرح یا حاشیه نوشته اند، او همچنین به واسطه تألیفات فقهی خود در ردیف بزرگترین فقها درآمد و آثار ارزنده اش به ویژه در حکمت، فلسفه، عرفان و اخلاق، او را در زمره فلاسفه بزرگ و متأله و عرفای نامی و شامخ درآورد. دیگر امتیاز و فضیلت فیض این است که میان فلسفه، دین، علوم عقلی و علوم شرعی هم آهنگی و هم بستگی به وجود آورد. کمتر فردی چون ملا محسن فیض دارای این همه کتاب ها در علوم گوناگون و معارف متنوع بوده است.(۴)
فیض پس از تکمیل تحصیلات خود به کاشان بازگشت و مورد استقبال و توجه مردم قرار گرفت و به کار تهذیب و تنویر افکار و اخلاق و عقاید توده مردم سرگرم شد. فیض درباره اقامت در کاشان در کتاب شرح الصدر می نویسد: در آن جا به فراغت قناعت می گذرانیده و به رعایت ناموس خاندان مشغول می بوده و به مطالعه سخنان بزرگان و تذکر آن در ریاض جنان معارف سیر می کرد.(۵)
هر آن که گنج قناعت به گنج دنیا داد
فروخت یوسف مصری به کمترین ثمنی
فیض در بیان آراء و نظریات خود صریح بوده و از ریا، تظاهر و تملق پرهیز میکرده و نارضایتی خود را از هرگونه بیبندباری، تظاهرات صوفیانه، تقدس خشک، عالم نماهای دنیاپرست ابراز می کرده است. در راه اعتلای کلمه حق و عقاید راستین شیعه هیچ ترسی و هراسی به خود راه نداده و آرزوی او این بود که مسلمانان همه سرزمین ها بدور از تفرقه و پراکندگی همزیستی داشته باشند. این حکیم فرزانه خود را مقلد حدیث و قرآن و تابع اهل بیت(ع) معرفی کرده و میگوید: من هر چه خواندهام از یاد من برفت، الا حدیث دوست که تکرار میکنم.(۶)
در سرودن اشعار مختلف به زبان فارسی و عربی توانا و این فن را فرع بر علوم و دانستنیهای دیگر خود شمرده و به تبعیت از اساتید خود ملاصدرا، میرداماد و شیخ بهایی که نیکو شعر میسرودند، رباعیات، غزلیات، قصاید و مثنویهایی دارد که در چند کتاب و رساله گردآوری شده است.
اهمیت و ویژگی های آثار فیض
اهمیت و ویژگی های آثار فیض را از چند جهت میتوان بررسی کرد. نخست فارسی نویسی، در این دوره زمانی گرایش شدیدی به عربی نویسی به وجود آمده بود. بسیاری از بزرگان دینی، آثار فقهی، کلامی، تفسیری و حدیثی خویش را به زبان عربی مینوشتند و بر آن مباهات میکردند. فیض و گروه اندکی از علمای این دوره چون مجلسی، قاضی سعید قمی، خوانساری در نشر فرهنگ شیعه به زبان فارسی اقدامات جدی به عمل آوردند. نثر فیض ساده، روان و خالی از صنایع لفظی و معنوی است. او در کنار رواج عقاید شیعی در میان توده مردم از این طریق خدمت قابل توجهی به زبان فارسی و سبک سادهنویسی این دوره میکند. بسیاری از رسالههای او به فارسی است و از آثار فارسی آن میتوان به آب زلال، آداب الضیافه، ترجمه الحج؛ ترجمه الزکوه؛ دیوان اشعار و... اشاره کرد.(۷)
همچنین فیض شاگردان برجسته و بزرگی همچون محمد باقر مجلسی مولف بحارالانوار، سید نعمت الله جزایری، محمد محسن عرفان شیرازی، قاضی سعید قمی و محمد مشهور به علم الهدی را که دارای آثار علمی فراوانی است، تربیت و پرورش داد.
روش شناسی کلامی فیض کاشانی
فیض در زمینه اعتقادات دینی آثار گوناگونی دارد. روش کلامی او ترکیبی از نقل وحیانی، عقل فلسفی و شهود عرفانی است. وی معتقد است که عقل نسبت به فهم برخی از معارف مستقل است و میان معارفی که حکمای نخستین بیان کردهاند و آنچه را که شرع بیان کرده، منافاتی وجود ندارد. آیات و روایات نقش ویژهای در مباحث کلامی او دارند تا آنجا که برخی از آثار کلامی او استنباط شده از آیات و روایات است. وی برخی از باورهای مربوط به معاد، مانند فرشته منکر، صحیفه اعمال، میزان و شهادت اعضای انسان را به صورت حِکمی و عقلی تبیین کرده است. او فرقه صوفیه را سخت مورد نکوهش قرار داده و مردم را نسبت به اعتقادات و رفتارهای ناشایست آنان برحذر کرده است.(۸)
سرانجام فیض کاشانی
ملا محسن فیض پس از سال ها مجاهدت در راه اعتلای فلسفه، دین و شریعت سرانجام در ۸۴ سالگی در کاشان بدرود حیات گفت و در همان شهر به خاک سپرده شد.
منابع:
۱.سید علیخان، سلافه العصر(۱۰۵۲-۱۱۲۰)، چاپ مصر، ۱۳۲۴ ق، ص ۴۹۹.
۲.سید نعمت اللّه جزایری، زهر الربیع، چاپ سنگی، تهران ۱۲۹۷-۱۲۹۸، ص ۱۶۴.
۳.ابن بلخی، فارسنامه، ص ۱۲۸ و ۱۲۹(نقل از شرح دیوان، چاپ ایران، ۱۲۸۱، ص ۲۳۹).
۴. خوانساری، همان تهران، چاپ سنگی، ص ۳۵۳.
۵. ادوارد براون، تاریخ ادبیات ایران، ترجمۀ رشید یاسمی، چاپ تهران، ۱۳۱۶ ش، ص ۲۸۲-۲۸۵.
۶.علی اکبر نهاوندی، خزینه الجواهر و قصص العلماء چاپ تهران، ۱۳۱۳، ص ۲۵۱-۲۵۲.
۷. محمد اردبیلی، جامع الرواه، چاپ تهران، ۱۳۳۲ و ۱۳۳۴، ج ۲، ص ۴۲.
۸. زین العابدین شیروانی، بستان السیاحه، چاپ تهران، ۱۳۴۲، ص ۴۶۰-۴۶۱.