دو واژه " افلا تعقلون " ( مگر عقل و خرد ندارید ) و "افلا تبصرون "(مگر نمی اندیشید) چندین بار در قرآن کریم تکرار شده است اما پرسش درباره اجرای آن در زندگی روزمره همچنان ادامه دارد . هر ناظری به آسانی می تواند چندین وضعیت از این دو مقوله را در کنار هم شاهد باشد اما اگر جدا از هم قرار گیرند تصویر ناتمام خواهد بود وشاید این بعلت نگاه تار و تاریک اشخاص بدان می باشد . بعضی نگاهشان باز وگسترده و فراگیر است و گروهی دیگر نگاهی محدود و تنگ دارند . در جامعه نیز دیدگاههای گوناگونی وجود دارد که اگر کسی بخواهد خردمندانه بیاندیشد می تواند با اندیشه صحیح و باز بدان دست یابد درحالیکه دیگران با تفکر بسته وتنگ تصویری فریبنده از اوضاع بدست می آورند.
مهمترین ماجرا در حال حاضر همانا فروپاشی آتش بس سوریه در روزهای نخست آنست که همزمان باعید قربان بود وتمامی طرفهای این ماجرا یکدیگر را متهم کردند که نه تنها سوریها و طرفها و گروههای درگیر و یا هواداران آنان از عرب و غیر عرب بلکه امریکا و روسیه نیز که دوطرف عمده در این ماجرا بشمار می آیند یکدیگر را متهم نمودند . این وضعیت ، ماجرای سوریه را پیچیده تر می سازد بطوریکه راه حل نهائی از دست عربها و سیستم اسلامی خارج میشود و این خود دلیلی است بر اینکه عقل عربها در مرخصی است و اوضاع افغانستان بهترین نمونه در این زمینه است وهرکس که مایل است این وضعیت را در نظر بگیرد اوضاع افغانستان را باید نظاره نماید.
بعضی از عربها عقیده دارند که امریکائی ها دشمنان اعراب هستند و بعضی دیگر درباره روسها چنیندیدگاهی دارند. امروزه روسها چنین می اندیشند که سوریه دروازه نفوذ آنها در جهان عرب و ایران و چین است در حالیکه امریکائیان عقیده دارند که سوریه و حزب الله همان جبهه دشوار و ناگوار برای آنهاست دست کم در حال حاضر ، بنابر این هواداران تئوری تروریسم جهانی ، حزب الله را یک سازمان تروریستی می دانند و متأسفانه بیشتر اهل سنت از اعراب ومسلمانان از این نظریه طرفداری می کنند چون ادعا دارند حزب الله در سوریه دخالت دارد اما همه این اعراب و مسلمانان فراموش کردند که اتهام حزب الله از سوی آمریکا به علت پایداری حزب الله در برابر اسرائیل است بخصوص بهنگام حمله سال ۲۰۰۶ رژیم صهیونیستی به لبنان ونه بعلت دخالت در سوریه است . شاید امروزه امریکا از تروریست بودن جنبش فلسطینی حماس سخن نگوید چون بنظر می رسد حماس آرام آرام در حال پذیرش طرحهای صهیونیستی ـ امریکائی درباره فلسطین است و شاید روزی هم فرا برسد که حماس با شعار صلح شجاعانه ، اشغالگری اسرائیل را به پذیرد و با اعلام بیت المقدس بعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی موافقت نماید ، اما ملل عرب این را نخواهند پذیرفت. تمامی مردم سوریه از رویداد کنونی در این کشور زیان خواهند دید و تنها برنده آن همانا اسرائیل و امریکا خواهند بود که در انتظار این فرصت هستند.
ماجرای وحشتناک دوم این ماجرا که در ارتباط با اوضاع سوریه است همانا شدت بخشیدن به محاصره ایران با هدف حمله به این کشور است و افزایش مخالفت عربها با ایران در رسانه هایشان بخصوص در مساجد اهل تسنن و کانالهای ماهواره ای دینی سلفی و بطور کلی رسانه های عربی می باشد. در عین حال امریکا کوشش دارد تمامی توانمندیهای موجود در پایگاههای نظامی خود در منطقه وحتی پایگاه انگلیس در قبرس را برای حمله به ایران بکارگیرد . اما عربها به گونه ای از این رویداد خشنود هستند که گوئی به یک تور سیاحتی خواهند رفت و یا اینکه دستاوردهایی از این حمله بدست خواهند آورد . حال آیا خدای نخواسته پاک کردن نام ایران از نقشه منطقه ، استقلال و حاکمیت و سروری برای اعراب در کنار امریکا در خلیج فارس بوجود خواهد آورد ؟ خردمندان نگاهی به اوضاع کنونی عراق بیاندازند تا بتوانند نتیجه گیری صحیح وعاقلانه بدست آورند.
ماجرای سوم همانا حمله دشمن صهیونیستی به کارخانه یرموک در سودان است که بعلت همزمانی با عید قربان همگی بدون توجه از کنار آن گذشتند و هیچکس آنرا محکوم نکرد بخصوص امیر قطر که آنرا فقط یک اقدام تأسف آور خواند و همچنین خانم "زوما " رئیس آژانس اتحادیه افریقا آنرا محکوم نمود و نقض آشکار قانون بین المللی دانست . شاید خانم " زوما " نمی داند که اسرائیل هیچگاه به قوانین بین المللی توجهی نکرده است . اینجانب توقع داشتم که حجاج در منا وعرفات ویا در سخنرانی هایشان این ماجرا را محکوم کنند. همچنین توقع از پادشاهان این بود که در دیدارهایشان بمناسبت حج که بزرگترین گردهمائی مسلمانان در سراسر جهان است بدین رویداد توجه نشان می دادند . سودان اعلام کرد که این حمله نمی تواند مانع ادامه راه شود که البته چنین اظهاراتی از سوی مقامات مسئول جنبه منفی دارد چون اینان باید این رویداد را آشکارا محکوم می کردند.
ماجرای چهارم با وجود آنکه خارج از جهان عرب قرار دارد اما ثابت می کند که عقل عربی و اسلامی وجود ندارد . ماجرا همان اوضاع مسلمانان میانمار است که همچنان با قتل و کشتارهای دسته جمعی و خشونت فرقه گرایانه و آوارگی اجباری و آتش زدن خانه های اقلیت مسلمانان روهینگا می باشد که البته در این میان دبیر کل سازمان ملل از مقامات دولت میانمار خواستار اتخاذ اقدامات لازم برای جلوگیری از این قانون شکنی شد اما نگفت چه باید کرد . حال عربها و مسلمانان و بخصوص حجاج خانه خدا کجا هستند . البته تعداد اندکی از حجاج به این موضوع توجه نشان دادند و کمکهایی غذایی به مسلمانان میانمار تقدیم کردند که البته این کمکها ضامن امنیت وسلامتی این مسلمانان نمی شود. این در حالی است که زرادخانه های کشورهای عربی و اسلامی پر از اسلحع گوناگون می باشد . ما نمی دانیم این عربها چرا اسلحه خریداری می کنند وچرا کنفرانسهای گوناگون از جمله کنفرانسهای سران تشکیل می دهند ؟ اینان می توانند طرحهایی برای تضمین امنیت مسلمانان روهینگا ارائه کنند و آنرا بر سازمان تحمیل نمایند .. اما کجاست عقل ؟
ماجرای پنجم همانا حملات هوائی پی در پی صهیونیستها علیه نوار غزه است وبعضی تحلیلها اشاره دارد بر اینکه دیدار امیر قطر از غزه نشان دهنده بیم وهراس محمود عباس و فلسطینیان کرانه باختری از احتمال جدائی غزه از فلسطین است . امیر قطر در بعضی موارد همانند فرمانده ای به انجام دیدارها از کشورهای عربی و غزه و یا برپائی کنفرانسها و یا دخالت در بعضی بحرانهای جهان عرب می پردازد و گوئی می خواهد بگوید من با پول و ثروتم رهبر همه شما هستم ، اما تا چه هنگام پایگاهها بیگانه و بخصوص امریکائی در خلیج فارس و بویژه قطر خواهند ماند ؟ آیا اقدامی در این زمینه صورت گرفته است ؟
ماجرای ششم همانا طرح ایستگاه فضائی بین المللی است که امریکا و روسیه و ژاپن در مقدمه کشورهای شرکت کننده در آن می باشند و پیشرفتهای علمی است که جهان غرب سعی دارد از طریق آن به اسرار این فضای شگفت انگیز دست یابد . اما ان کسیکه عقل ندارد ویا کسانیکه عقل خود را در این زمینه بکار نمی گیرند گمان نمی کند که دستیابی به اسرار خلقت و وجود و فضا از عبادات بشمار می آید همچنانکه خداوند میفرماید " پس بگو که در این سرزمین ها گردش کنید تا به اسرار آن دست یابید ( قل سیروا فی الارض فأنظروا) و نیز درباره خردمندان فرمود : " پس درباره خلقت آسمانها وزمین بیاندیشید" ( ویتفکرون فی خلق السماوات والأرض) که البته اندیشیدن با عقل صورت میگیرد و کسیکه تفکر نکند عقل ندارد و خردمند نیست اگر چه مسلمان باشد.
ماجرای هفتم کشمکش پنهان ویا اشکار میان بعضی افراطیون و یا نادانان وابسته به بعضی گروههای اسلامگرا که میان مردم مسلمان مصر و یا میان مسلمانان ومسیحیان در مصر تفرقه اندازی می کنند ویا به بعضی مسیحیان وخانواده های آنان از جمله در رفح تعرض می نمایند که شورای ملی حقوق بشر در مصر آنرا تهدیدی علیه حق حیات دانست . گزارش شورای ملی حقوق بشر مصر افزود که این اقدامات نقض حق زندگی و آزادی و أمنیت شخصی است .
اینها ماجراهای نگران کننده ای است که باید از جامعه مصر رخت بربندد بخصوص پس از انقلاب بزرگی که در آن تمامی بخشهای جامعه مصر شرکت کردند و رژیم دیکتاتوری را سرنگون نمودند . تبعیض بر اساس دین واندیشه و یا رنگ و نژاد و یا جنس و یا محل اقامت نه تنها جنایت اخلاقی و فرهنگی است بلکه جنایت سیاسی نیز بشمار می آید که نه تنها هیچ دینی آنرا عنوان نکرده بلکه حتی لائیکها نیز آنرا قبول ندارند و مسئولان باید تمامی این موارد را اصلاح نمایند و نیز همگی از جمله مساجد و کلیساها وظیفه دارند بدور از احساسات برای از میان برداشتن چنین مواردی اقدام نمایند. البته من موارد ذکر شده بالا را به ترتیب اهمیت و اولویت عنوان نکردم اما هدف این بود مواردی از اوضاع منفی را عنوان کنم که شایسته بهار عربی نمی باشد. آیا اجابت کننده ای دانا وجود دارد ؟ آیا خردمند و عاقلی وجود دارد؟
کمال الهلباوی تحلیلگر و نویسنده برجسته مصری است