فهیم تس تکین در المانیتور نوشت: ترکیه بر سر ایجاد یک مرکز نظامی مشترک با روسیه برای نظارت بر آتش بس در قره باغ به توافق رسید. آنکارا حالا مشتاقانه منتظر گام بعدی تحت توافق بین متحد خود آذربایجان و ارمنستان است، توافقی که منجر گشودن یک کریدور راهبردی به سمت آنکارا شود و منافع سیاسی و اقتصادی را برای این کشور تضمین ببخشد.
به گزارش انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: توافق 10 نوامبر، با همکاری روسیه، خواستار گشودن مسیرهای مواصلاتی حمل و نقل بین آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان است، این منطقه آذری با نواری از خاک ارمنستان از سرزمین اصلی جدا شده و مرز کوچکی با ترکیه دارد. در مجموع آنکارا از به دست آوردن دروازهای تا رسیدن به چین شور و شوق زیادی دارد.
به گفته الهام علی اف، رئیس جمهوری آذربایجان، توافق جدید حکایت از ایجاد کریدوری مناسب برای حمل و نقل دارد. او افزود آذربایجان در حال اتصال به ترکیه است. روسیه، آذربایجان، ترکیه، ایران و ارامنه در صورت تمایل میتوانند به این خط ارتباطی بپیوندند.
وی در تاریخ 1 دسامبر افزود که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و ولادیمیر پوتین همتای روسی وی هر دو از این ایده استقبال کردهاند.
با این حال، مسکو تا امروز تمایل کمی نشان داده است. دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین با اجتناب از واکنش نشان دادن نسبت به اظهارات علی اف گفت که پوتین و علی اف تنها درباره رفع انسداد ارتباطات حمل و نقل در منطقه گفتگو کردهاند.
با این وجود، در ترکیه چشم انداز مطلوبی وجود دارد که این کشور دروازه راهبردی خود را به حوضه خزر، جمهوریهای ترکی در آسیای مرکزی و در نهایت چین در میان چشم انداز خطوط لوله جدید و پروژه های راه آهن و جادهای در منطقه بدست آورد. برخی امیدوارند که برنامههای ترکیه با سیاست سازش ناپذیری که دولت جو بایدن رئیس جمهور منتخب آمریکا علیه روسیه دنبال خواهد کرد، تقویت شود.
مهمترین نکاتی که میتواند محرک رویای آنکارا برای ایجاد این کریدور باشد، به شرح زیر است:
1) خط لوله انتقال گاز از این مسیر میتواند هزینههای انرژی ترکیه را کاهش دهد. ترکیه 490 دلار به ازای هر 1000 متر مکعب گاز ایران میپردازد، در حالی که یک مجرا از طریق نخجوان میتواند هزینه را به 335 دلار کاهش دهد.
2) گاز ترکمنستان نیز میتواند از این مسیر به ترکیه منتقل شود.
3) کریدور نخجوان هنگام مذاکره برای تمدید قرارداد خرید گاز ترکیه از ایران در سال 2026، میتواند موضع آنکارا را تقویت کند.
4) پروژه خط لوله انتقال گاز خزر با حمایت آمریکا میتواند دوباره احیا شود.
5) ظرفیت خط لوله گاز طبیعی ترانس آناتولی، طراحی شده برای انتقال گاز آذربایجان به اروپا از طریق ترکیه، میتواند سالانه دو برابر شود و به 32 میلیارد متر مکعب برسد.
6) راه آهن 230 کیلومتری (143 مایل) از ترکیه به نخجوان میتواند مکمل راه آهن متصل به باکو، تفلیس و شهر شرقی ترکیه از کارس به شمال و مسیر ایران - افغانستان - پاکستان به جنوب باشد و ترکیه را به یک مرکز ترانزیتی تبدیل کند.
روزنامه صباح طرفدار دولت اردوغان در پیش بینیهای خود حتی جسورتر هم بود و نوشت: این راهرو بین نخجوان و جمهوری آذربایجان یک راه تجارت و انرژی استراتژیک را باز کرده که ترکیه را به سواحل اقیانوس آرام میرساند. معادله انرژی و تجارت به طور اساسی تغییر خواهد کرد و یک بازار عظیم 3 میلیارد نفری را به روی ترکیه میگشاید.
با این حال رویاهای ترکیه باعث نگرانی ایران است. ایران برای سالها یک پیوند زمینی جایگزین بین نخجوان و آذربایجان بوده و بدین خاطر نفع خوبی هم برده است. از دست دادن این فرصت میتواند به ضرر ایران باشد.
طبق گزارش رسانه های ایرانی، ایران 15 درصد کارمزد از منابع گاز آذربایجان به نخجوان دریافت میکند. همچنین این کشور به عنوان راهی برای صادرات ترکیه به آسیای مرکزی است. ماهانه به طور متوسط حدود 12000 کامیون ترک از این مسیر استفاده میکنند که ایران برای سفر 1800 کیلومتری (1120 مایل) به مرز ترکمنستان حداکثر 800 دلار هزینه دریافت میدارد. اکنون این درآمد میتواند کاهش یابد.
با این اوصاف ترکیه منافع ژئوپلیتیک ایران و روسیه را مطابق با استراتژی واشنگتن تهدید میکند به همین خاطر هم تهران ایجاد چنین دالانی را نمیپذیرد.
حساب و کتاب استراتژیک آنکارا به کنار، سوال مهمتر این است که روسیه و ارمنستان چگونه از کریدور برنامه ریزی شده، که از طریق خاک ارمنستان عبور میکند. ایروان هنوز موضع صریح خود را اعلام نکرده چرا که هنوز از شکست خود در برابر آذربایجان مورد حمایت ترکیه در قره باغ ناراحت است.
طبق گفته ریچارد گیراگوسیان، تحلیلگر ارمنی- آمریکایی، ماهیت چنین ارتباطی از طریق خاک ارمنستان به طور خطرناکی نامشخص و تعریف نشده باقی مانده و این مسئله باعث ایجاد سوالاتی در مورد حاکمیت ایروان میشود. به دلیل چنین ابهاماتی، او یک ضرورت آشکار برای مذاکرات مستقیم و توافقهای بیشتر را پیش روی میبیند.
مهمترین مشکل برای جاه طلبیهای کریدور ترکیه وضعیت قره باغ است. طرفین هنوز برای حصول اطمینان از صلح در منطقه به توافق پایدار نرسیدهاند بنابراین انتظار اینکه ارمنستان قبل از رسیدن به چنین توافقی اجازه استفاده آزاد از خاک خود را بدهد، واقع بینانه به نظر نمیرسد.
دوم، عادی سازی روابط با ایروان میتواند پیش شرط آنکارا برای پیشبرد اهداف خود باشد. پایان دادن به اشغال قره باغ توسط ارمنستان یکی از پیششرطهایی بود که اردوغان در پروتکل آشتی آنکارا و ایروان در سال 2009 قرار داده بود، پروتکلی که دو کشور امضا کردند اما نتوانستند اجرا کنند.
برعکس، حل منازعه قره باغ و روابط ترکیه و ارمنستان میتواند شرایط منطقه را به طور اساسی تغییر دهد و یک نتیجه برد-برد برای ترکیه، روسیه، ایران، آذربایجان، ارمنستان و گرجستان ایجاد کند.
با این حال، این باز هم حتی نمیتواند شکاف بزرگ بین جاه طلبیهای استراتژیک آنکارا و واقعیتهای منطقه را کاهش دهد.
ساغلام با اشاره به امید به احیای پروژه خط لوله زیر دریای خزر بین ترکمنستان و آذربایجان گفت که هزینه آن پیش از این دلسرد کننده بوده است، در حالی که رویکرد کلی ترکمنستان داشتن مشارکت بدون مشکل با چین است و این منافع روسیه را خدشه دار نمیکند. وی افزود، علاوه بر این، ترکمنستان بر افزایش ظرفیت خط لوله انتقال گاز خود با چین متمرکز شده است.
اشتیاق برای ایجاد راه آهن جدید به همین ترتیب با اما و اگر رو به رو است زیرا مسیر موجود باکو-تفلیس-کارس هنوز هیچ وزن استراتژیکی پیدا نکرده است. کدام کشورها از این ارتباطات حمل و نقل استفاده میکنند و برای چه اهدافی هنوز مشخص نیست. گرچه ترکیه این پروژهها را در چارچوب جاده ابریشم امروزی قرار میدهد، اما نقش برجستهای در ابتکار عمل گسترده کمربند و جاده چین ندارد.