ارشناسان گروه بریتانیای موسسه ایران ـ یوریکا معتقدند، چون اغلب نمایندگان حزب محافظهکار دنبال خروج سخت از اتحادیه اروپا بودند، جانسون شعار خروج بدون توافق را مطرح کرد در حالی که او قبلا موضع دیگری داشته است بنابراین جانسون "به مرگ گرفت تا پارلمان به تب راضی شوند.
به گزارش ايسنا، آنها میگویند، انتخاب جانسون بعد از ترامپ نشان دهنده آن است که فضای امروز جهان فضای "راستگرایی" و "رادیکالیسم" است، از این رو احزاب میانهرو جایگاهی در تحولات سیاسی و بینالمللی نخواهند داشت و انتخاب بوریس جانسون در همین راستاست.
آنها بر این نظرند، برخلاف آمریکا که منفعتش در منطقه در بروز و گسترش تنش است، بریتانیا به هیچ وجه توان تحمل تنش در منطقه را ندارد و فعلا اولویت جانسون برگزیت است و اینکه نخستوزیر بریتانیا بماند. از این رو مسایل منطقه و برجام و ایران در اولویت بعدی جانسون قرار میگیرند.
فاطمه فریور و سهراب سعدالدین دو تن از کارشناسان موسسه مطالعات معاصر ملل (ایران ـ یوریکا) به سوالات ایسنا درباره تحولات اخیر در جزیره و تاثیر آن بر مسایل منطقه و بینالملل به ویژه مساله مرتبط با ایران پاسخ دادند.
فریور در پاسخ به این پرسش که بوریس جانسون در دولت بریتانیا ماندگار خواهد بود یا نه؟ با اشاره به پیشینه نخستوزیران بریتانیایی که توانستهاند در سیاست داخلی و خارجی این کشور تغییراتی ایجاد کنند، گفت: مارگارت تاچر و تونی بلر از جمله افرادی بودند که توانستند تغییرات مدنظرشان را ایجاد کنند اما موفقیت بلر و تاچر به چگونگی پیروزیشان در انتخابات هم بستگی داشت. درباره بوریس جانسون باید گفت که او نه حزبی دارد که اکثریت را در مجلس داشته باشد که بتواند تصمیمات قاطع اتخاذ کند و نه اختلافات داخلی هر یک از احزاب محافظهکار و کارگر آنقدر اجازه خواهد داد او درباره مسایل مهم داخلی، منطقهای و بینالمللی تصمیم بگیرد.
وی در پاسخ به این پرسش که قبل و بعد از انتخاب جانسون به عنوان نخستوزیر بسیاری او را شبیه ترامپ دانستند، به جز شباهت ظاهری آنها تا چه اندازه شباهت فکری و عملکردی دارند؟ اظهار کرد: کاراکتر جانسون با ترامپ شباهتهایی دارد اما تفاوتهای عمدهای هم بین آنها وجود دارد. هر دو ملیگرا و تفکر راست افراطی دارند و دنبال "تغییر" به تعابیر خود هستند. هر دو منافع ملی را سرلوحه خود قرار میدهند در عین حال که معتقدم تمرکز جانسون بر روی بحث "برگزیت" موضوعی فراتر از منافع ملی است. معتقدم با توجه به ابهام و سردرگمی که بحث برگزیت دارد هر فردی در بریتانیا نخستوزیر بود نه فقط جانسون، مجبور بود بیشترین وقت و تمرکز خود را بر روی این مساله بگذارد و طبیعی است که دستش برای ورود به موضوعات دیگر بسته باشد. برگزیت به رابطه با اروپا، آمریکا و تعیین چشمانداز کلی بریتانیا پیوند خورده است. هر اتفاقی که درباره برگزیت رخ دهد برای بریتانیا دارای ابعاد وسیع و قابل توجهی است که ابعاد ملی، منطقهای و بینالمللی سیاست بریتانیا را در مورد کشورها و مسایل مختلف متأثر میسازد.
این کارشناس مسایل بریتانیا درباره توانایی مدیریت بحران برگزیت از سوی جانسون خاطرنشان کرد: در پاسخ به این سوال باید بگویم، این مساله به این برمیگردد که تا چه اندازه جانسون بتواند از اختیارات لازم برخوردار باشد.
وی ادامه داد: محدودیتهای نخستوزیر در بریتانیا به مراتب از رییسجمهوری آمریکا با توجه به ساختار پارلمانی این کشور بیشتر است. در گام اول او باید بریتانیا را تا پایان اکتبر سال جاری میلادی از اتحادیه اروپا با توافق یا بیتوافق خارج کند. این در حالی است که جمعیت زیادی از نمایندگان پارلمان با خروج بدون توافق از اتحادیه اروپا مخالف هستند. حتی در حزب محافظهکار که جانسون در میان آنها آراء بالایی دارد، بسیاری موافق خروج بدون توافق از اتحادیه اروپا نیستند. به علاوه، احزاب دیگر نیز قدرت بیشتری در مقایسه با گذشته دارند.
این کارشناس موسسه ایران ـ یوریکا تصریح کرد: البته جانسون اهرم فشاری برای اجبار نمایندگان در خروج بدون توافق از اتحادیه در اختیار دارد، و آن استفاده از تعطیلی فصلی پارلمان است که به طور معمول هر سال اتفاق میافتد. نمایندگان مخالف جانسون چند هفته پیش طرحی را ارائه و تصویب کردند مبنی بر اینکه پارلمان تعطیل نشود و هفتهها و روزهایی که قرار است بین روزهای پایانی سال جاری میلادی با سال جدید فاصله بیفتد، جلسات پارلمان تشکیل شود و همچنان درباره برگزیت صحبت کنند تا این مساله به سر و سامانی برسد و از طرفی جانسون نتواند از خلاء نبود پارلمان برای خروج بدون توافق استفاده کند.
تنها گزینه جانسون این است که با اتحادیه اروپا به توافق برسد به شکلی که هم اتحادیه و هم نمایندگان پارلمان با آن موافق باشند که این همان کاری است که ترزا می از عهده آن بر نیامد.
فریور گفت: در این شرایط تنها ملکه بریتانیا است که میتواند در اینباره اعمال نفوذ کند و موجب تعطیلی پارلمان شود اما با توجه به پیشینه استفاده ملکه از اختیاراتش، بعید است او در این رابطه دخالت کند و حتی این احتمال که ملکه بگوید من فعالیت خود را به طور معمول ادامه میدهم زیاد است که در آن صورت نه تنها جانسون به هدف خود نمی رسد بلکه ممکن است نمایندگان از این فرصت برای رأی عدم اعتماد به نخستوزیر استفاده کنند. در مقطع تعطیلی پارلمان ملکه به مناسبت تشکیل دولت جدید سخنرانی دارد و با این اقدام عملاً مانع تعطیلی پارلمان میشود که اقدامی علیه جانسون -البته به طور غیر مستقیم - محسوب میشود. بنابراین، جانسون اهرم فشار جدی برای همراه کردن نمایندگان مجلس با خود در خروج بدون توافق ندارد. تنها گزینهاش این است که با اتحادیه اروپا به توافق برسد به شکلی که هم اتحادیه و هم نمایندگان پارلمان با آن موافق باشند که این همان کاری است که ترزا می از عهده آن بر نیامد.
او درباره دلایل شکست ترزا می در رابطه با برگزیت اظهار کرد: ترزا می دنبال خروج نرم از اتحادیه اروپا بود و طرح پشتیبان که مبتنی بر این بود که بریتانیا در دوره انتقالی تا حدی در اتحادیه گمرگی و بازار مشترک باقی میماند را دنبال میکرد. مخالفت اصلی نمایندگان طرفدار خروج با این طرح این بود که میگفتند طرح پشتیبان باعث میشود به واسطه این نوع خروج از اتحادیه اروپا همچنان کشور تحت قوانین بازار مشترک و اتحادیه کمرگی باقی بماند و این اقتدار و حاکمیت بریتانیا را زیر سؤال میبرد. اکنون جانسون دنبال حفظ طرح پشتیبان نیست اما از طرفی اتحادیه اروپا هم هیچ حرفی نزده مبنی بر این که اجازه میدهد توافق ترزا می تغییر کند یا طرح پشتیبان حذف شود.
وی تاکید کرد: مساله این است، اتحادیه اروپا توافقی که حل مسأله مرز دو ایرلند را مشکل سازد و اتحادیه را مجبور به نرمش بیشتر مقابل بریتانیا کند، نمیپذیرد. هرچند جانسون گفته نهایتا اگر به توافق نرسد و مذاکرات مجدد نداشته باشد با خروج بدون توافق از اتحادیه اروپا بیرون میرود. در عین حال این اطمینان خاطر را به نمایندگان داده است که بریتانیا میتواند پس از برگزیت، ذیل طرح GATT (موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت)، روابط تجاری با اتحادیه اروپا را در سطح محدودی ادامه دهد ـ البته اتحادیه اروپا نیز تاکنون امکان بهرهمندی بریتانیا از این طرح را رد کرده است.
فریور در پاسخ به این پرسش که اگر بریتانیا بدون توافق از اتحادیه اروپا خارج شود چه تحولات و اتفاقاتی در انتظارش است؟ اظهار کرد: با چنین تصمیمی آسیب اقتصادی به بریتانیا قابل توجه خواهد بود و پوند بسیار تضعیف میشود و از همه مهمتر در ایرلند شمالی، اسکاتلند و ولز انتظار شورشهای و مخالفتهایی را خواهیم داشت. در عین حال با توجه به مقاومتی که نمایندگان پارلمان در مقابل این مساله دارند، بعید است اجازه خروج بدون توافق به جانسون داده شود. از طرفی اتحادیه اروپا خیلی موافق این امر یا حتی ایجاد توافقی جدید نیست. بنابراین احتمالا جانسون هم مثل ترزا می مجبور خواهد شد برگزیت را به تعویق بیندازد.
با توجه به شرایط داخلی بریتانیا و مشخص نبودن سرنوشت برگزیت همچنان شاهد اظهارنظرهای متناقض درباره ایران خواهیم بودوی با تاکید بر اینکه "در شرایط فعلی برگزیت بدون توافق محتمل نیست، مگر اینکه جانسون پیشنهاد انتخابات زود هنگام را بدهد" گفت: البته جانسون تا الان گفته است که موافق این کار نیست چون هم اعتبار خودش از دست میرود و هم حزب محافظه کار لطمه میبیند، اما اگر نتواند از تعطیلی پارلمان استفاده کند یا موافقت نمایندگان را به دست آورد، راهی که پیش رویش باقی میماند همان برگزاری انتخابات زود هنگام است.
فریور در ادامه این گفتوگو در پاسخ به این پرسش که آیا جانسون با سیاستهای ترامپ علیه ایران همسو خواهد شد؟ گفت: ساختارهای بریتانیا و افکار عمومی در این کشور این مساله را روشن میکند که نخستوزیر جدید چه رویکردی را در رابطه با مسایل منطقه و بینالملل داشته باشد. جانسون اظهارنظرهای جدی و تندی درباره ایران داشته است اما باید بگویم همانقدر که ترامپ قابل پیشبینی نیست، جانسون هم این ویژگی را دارد و به نظر چالش اصلی که با ترامپ و جانسون داریم همین "پیشبینی ناپذیری"شان است. مصاحبه جانسون درباره ایران و حمایت از تعامل با ایران نشان میدهد که باید برای پیشبینی ناپذیر بودن جانسون حساب ویژه باز کرد. همچنین معتقدم با توجه به شرایط داخلی بریتانیا و مشخص نبودن سرنوشت برگزیت شاهد آن هستیم که همچنان اظهارنظرهای متناقض درباره ایران داشته باشیم. مثلا هانت از یک طرف توقیف نفتکش انگلیسی را غیرقانونی عنوان کرد و چندین بار گفت اگر ایران به این رفتار ادامه دهد با آمریکا همراه میشویم اما از طرف دیگر در مجلس عوام گفت بریتانیا دنبالهرو سیاست فشار حداکثری آمریکا بر سر برجام علیه ایران نیست. احتمال میرود چنین رویکرد متناقضی با آمدن جانسون نیز همچنان ادامه داشته باشد.
این کارشناس موسسه ایران ـ یوریکا ادامه داد: مساله این است که مقامات بریتانیا نمیتوانند به خاطر ابهامات در برگزیت درباره ایران تصمیم قاطع بگیرند. ابهامات برگزیت صرفا یک مساله داخلی نیست بلکه موضوعی است که به مسایل سیاست خارجی بریتانیا بسط پیدا میکند. اینکه بریتانیا میخواهد بیشتر به سمت آمریکا متمایل باشد یا اتحادیه اروپا در این مساله حایز اهمیت است. اگر چه به نظر جانسون به آمریکا متمایلتر نشان میدهد اما فکر میکنم حتی اگر هانت هم نخستوزیر میشد باز این همراهی و تمایل را شاهد میبودیم. مساله فقط مساله شخصی و علاقه ترامپ و جانسون به یکدیگر نیست، مساله منزوی شدن بریتانیا در اروپاست و شاید از همین روست که بیشتر تمایلش به سمت آمریکا دیده میشود. به علاوه، تمایل به سمت آمریکا به این معنا نیست که بریتانیا بخواهد به طور کلی اروپا را رها کند یا نخواهد منافع تجاری و سیاسیاش را با اروپاییها حفظ کند.
جانسون ممکن است تمایل داشته باشد در خلیج فارس حمایت آمریکا را بپذیرد اما دستگاه سیاست خارجی بریتانیا خواهان حضور گسترده آمریکا در منطقه نیست، چون این منطقه را حوزه نفوذ خود میداندوی در ادامه با بیان اینکه سیاست و رویکرد بریتانیا درباره ایران در فضای ابهام ادامه مییابد مگر اینکه ایران اقدامی انجام دهد که نشان دهد مایل به مذاکره و کاهش تنش است اظهار کرد: اینکه ایران در بحث نفتکشها قاطعانه برخورد کرد از منظر منافع ملی بسیار خوب است اما باید به موازات این اقدامات قاطعانه، پنجرهای به سمت دیپلماسی را باز نگه داشت. اگر ایران نشان دهد که خواهان حل و فصل مسایل دو جانبه با بریتانیا از جمله در بحث نازنین زاغری یا نفتکشهاست، احتمالا این فرصت و پتانسیل فراهم میشود که نه تنها تنشها با بریتانیا کاهش یابد بلکه از ظرفیت بریتانیا استفاده کند تا اقدامات آمریکا علیه خود را کنترل و مدیریت کرده یا حتی کاهش دهد. بریتانیا دنبال این است که امنیت خلیج فارس را از طریق شرکای اروپاییاش تامین کند. همچنین جانسون اعلام کرده که کشتیهای بیشتری را خواهد ساخت اما بریتانیا در حال حاضر به خاطر شرایط مالی، نظامی و سیاسی نمیتواند چنین اقدامی انجام دهد و این قبیل اظهارات به نظر بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا عملیاتی.
فریور درباره تمایل بریتانیا به ائتلاف با آمریکا برای طرح «تردد آزاد کشتیها» در خلیج فارس، با تاکید بر اینکه ترجیح بریتانیا این است که در شرایط فعلی با شرکای اروپاییاش همکاری کند افزود: جانسون ممکن است تمایل داشته باشد حمایت آمریکا را بپذیرد اما دستگاه سیاست خارجی بریتانیا خواهان حضور گسترده آمریکا در منطقه نیست، چون این منطقه را حوزه نفوذ خود میداند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد که الان به طور قطع نمیتوان درباره اینکه جانسون خواهان کاهش تنش در منطقه است یا گسترش آن صحبت کرد. بریتانیایی که تحت نظر هانت و ترزا می بود، دنبال کاهش تنش بود اما بریتانیای جانسون منافع ملی برایش در اولویت است؛ یعنی بتواند رابطهاش را با اروپا و آمریکا و جهان به خوبی تعریف کند و جایگاهش را تثبیت کند، حالا فرقی برایش ندارد این مساله از نزدیک شدن به آمریکا به دست میآید یا گفتوگوی دوجانبه با ایران. مهم ایناست که منافع ملی بریتانیا تامین شود.
فریور در رابطه با بحران یمن و نقش و تاثیر بریتانیا در مذاکرات مربوط به این مساله اظهار کرد: نفود دیپلماتیک بریتانیا در این مساله بسیار مهم است. با وجود اینکه بریتانیا اکنون در اروپا منزوی شده اما همچنان در عرصه بینالمللی از نظر دیپلماتیک قدرتمند است. بنابراین معتقدم در بحث یمن بریتانیا روند فعلی را به طور جدی ادامه خواهد داد و برگزیت تاثیری منفی بر این مساله نخواهد گذشت.
وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که احتمال دارد دوباره همه پرسی درباره برگزیت برگزار شود؟ گفت: چند ماه پیش صحبتهایی مبنی بر احتمال برگزاری همه پرسی مجدد مطرح شد اما در شرایط فعلی این تصمیم میتواند اعتبار بریتانیا را در سطح داخلی و بینالمللی خدشهدار کند از این رو بعید است که این احتمال مجدداً مطرح شود.
کارشناس موسسه ایران ـ یوریکا در پاسخ به اینکه تا چه اندازه جانسون با ترامپ در اقدام علیه برجام همراه خواهد شد؟ خاطرنشان کرد: برجام تنها یک توافق بینالمللی نبود بلکه از منظر طرفهای اروپایی ابزاری برای محدود کردن قدرت ایران در منطقه نیز بود. بریتانیا قاعدتا دنبال این نیست که از برجام خارج شود. بریتانیا در سیاست خارجیاش همیشه هزینه - فایده میکند و تا زمانی که ماندن در برجام برای آنها فایده داشته باشد، در این توافق باقی میمانند.
در ادامه سهراب سعدالدین کارشناس دپارتمان اروپای موسسه ایران ـ یوریکا نیز به سوالات خبرنگار ایسنا پاسخ داد.
وی برگزاری دوباره همه پرسی بر سر برگزیت را خیلی بعید دانست و افزود: در بریتانیا ارادهای مبنی بر نادیده گرفتن شاخصهای اصلی حکمرانی بریتانیایی یعنی "دموکراسی" و "احترام به رای مردم" وجود ندارد. از این رو، تنها یک تحول غیر منتظره یا یک رخداد خاص ممکن است گزینه همه پرسی دوم را پررنگ کند؛ رخدادی که ممکن است ناآرامیهای داخلی احتمالی در ولز و اسکاتلند باشد. اما در حال حاضر بعید است که حزبی این ریسک را پذیرفته و پیشنهاد همه پرسی دوم را بدهد.
سعدالدین در پاسخ به این پرسش که آیا بوریس جانسون برای بریتانیا، اتحادیه اروپا و نظام بینالملل وصلهای جور است یا ناجور؟ اظهار کرد: اگر بخواهیم با معیارهای کلاسیک به این سوال پاسخ بدهیم، پاسخ منفی است، اما اگر اوضاع کنونی جهان را مدنظر قرار دهیم باید بگویم که جانسون اتفاقا با نظام فعلی خیلی هم جور است، نظامی که ویژگی اصلی آن، انکار الگوهای شناخته شده رفتاری غالب در چند دهه اخیر است.
وی در ادامه درباره رویکرد جانسون به مساله ایران با اشاره به اینکه بریتانیا درباره مساله ایران با یک پارادوکس رو به رو است، گفت: بریتانیاییها از یک سو بر اهمیت برجام واقفند و نمیخواهند به کمپین فشار حداکثری آمریکا بپیوندند و از سوی دیگر، به دنبال آن هستند که به عنوان یک قدرت بزرگ نفوذشان را در منطقه داشته باشند و همکاری نکردن با آمریکا بر سر ایجاد ائتلاف دریایی در خلیج فارس و غیبت در یک مکانیسم منطقهای، امکان به دست آوردن این نفوذ را از آنها سلب میکند. بنابراین، اگر بریتانیا به ناوگان دریایی پیشنهادی آمریکا بپیوندد طبیعی است که به کمپین فشار حداکثری آمریکا در برجام هم باید بپیوندد و این مطلوب دولت بریتانیا نیست.
سعدالدین نیز "پیشبینی ناپذیری" را از جمله شباهتهای شخصیتی ترامپ و جانسون برشمرد و افزود: در عین حال مهم است که با پرهیز از یک دریافت حداقلی یا حداکثری، درکی واقعی از تاثیر جانسون بر سیاست خارجی بریتانیا، داشته باشیم. در بحث یمن، فهم کلی بریتانیا فارغ از اینکه چه کسی نخستوزیر باشد، این است که هزینه سیاست بریتانیا بر فایدهاش چربیده و باید این بحران را به نحوی که وجهه بریتانیا بیش از این آسیب نبیند مدیریت کند.
وی اظهار کرد: اینکه ترامپ، جانسون را نزدیک و شبیه به خود میداند و آن را بیان هم میکند یک بازی روانی و البته هوشمندانه است. در واقع، ترامپ سعی دارد این پیام را به افکار عمومی داخلی آمریکا منتقل کند که من چنین رییسجمهوری هستم که نخستوزیر یکی از مهمترین کشورهای اروپایی از من الگوبرداری میکند. باید توجه داشت که با وجود روابط شخصی خوب اینها اما سابقه روابط ترامپ نشان میدهد که روابط خوب لزوما به همکاری مثبت منجر نخواهد شد.
این کارشناس موسسه ایران ـ یوریکا ادامه داد: یک شاخص و متر خوب برای اینکه ببینیم جانسون چقدر احتمال دارد که به دامن ترامپ بیفتد موضوع "هوآوی" است. آخرین اظهارنظر از جانسون این است که بریتانیا طرفدار چین است و در بحث هوآوی هیچ همراهی تا این لحظه از بریتانیا با سیاست آمریکا ندیدهایم. اگر بریتانیا در بحث هوآوی با آمریکا همراهی کند میتوان انتظار داشت که در مسایل منطقه و ایران نیز با آمریکا همراه شود. در عین حال باید گفت که ساختار سیاسی بریتانیا نسبت به آمریکا محدود کننده تر است و جانسون آزادی عمل کمتری به نسبت ترامپ خواهد داشت.
وی در پاسخ به اینکه برخی شنیدهها از سوی اروپاییها البته به طور غیررسمی این است که برجام در حال فرو پاشی است؛ و آیا حضور جانسون به عنوان متحد نزدیک به آمریکا میتواند برجام را حفظ کند؟ اظهار داشت: هدف دولت آمریکا این است که در قالب یک بسته درباره مساله هستهای، موشکی و منطقهای با ایران مذاکره کند و خط قرمز ایران این است که در قالب یک بسته با آمریکا مذاکره نمیکند و حتی درباره برجام گفتهایم که دوباره مذاکره نخواهیم کرد. در این شرایط میانجیگری کار دشواری است و این مساله برای بریتانیای درگیر برگزیت دشوارتر میشود وقتی میبینیم که بریتانیا حتی در بحث اینستکس هم خیلی جدی وارد نشد.
این کارشناس موسسه ایران ـ یوریکا ادامه داد: جانسون فعلا اولویت اولش برگزیت است و اینکه نخستوزیر بماند؛ چراکه این احتمال جدی است که جانسون در جایگاه نخستوزیری باقی نماند. برای دولتی در این وضعیت که چشم انداز برگزیت بدون توافق را نیز پیش روی خود می بیند دور از ذهن است که بخواهد یا بتواند به طور جدی برای مساله ایران وقت و تمرکز بگذارد.